تفسیر سوره عبس – بخش آخر

تفسیر سوره عبس

در بخش قبلی (تفسیر سوره عبس – بخش هشتم) به تفسیر آیات فرار انسان از برادر، والدین و زن و فرزند پرداختیم و تفاسیر مختلفی که برای آن آیات در تفسیر نمونه آمده بود را ذکر کردیم. حال و در ادامه به دلیل این فرار که در آیه بعد خداوند به آن اشاره کرده است می پردازیم …

تفسیر آیات 37 تا 42 سوره عبس

در آیه 37 سوره عبس که علت فرار آمده، خداوند می فرماید: در آن روز هر یک از آن ها وضعی دارد که او را کامل به خویش مشغول می نماید.

به کارگیری تعبیر « یُغْنِیْهِ» که به معنای بی نیاز می سازد، است کنایه ای ظریف است از این واقعیت که در آن روز آدمی آنقدر به خویشتن مشغول و گرفتار خود است که به دیگری نمی پردازد و رخدادها به اندازه ای هولناک هستند که برای مشغول ساختن کل اندیشه و قلب کفایت می کنند.

در حدیثی روایت شده است: برخی از خاندان رسول خدا (ص) از آن حضرت پرسیدند: آیا در روز جزا آدمی به یاد دوست صمیمی خود می افتد؟حضرت در جواب فرمودند: سه مکان و موقف است که هیچ کس در آن ها به یاد احدی نمی افتد: نخست پای میزان سنجش اعمال است تا مشاهده کند آیا میزان او سنگین است یا سبک؟بعد از آن بر صراط می باشد تا ببیند آیا از آن عبور می کند یا نه؟ و بعد از آن در زمانی است که نامه های اعمال را به دست انسان ها می دهند تا ببینند آن را به دست راست او می دهند یا دست چپ؟

این سه مکان است که در آن ها هیچ کس به فکر کس دیگری نیست. نه دوست صمیمی، نه یار مهربان، نه افراد نزدیک، نه دوست یا دوستان مخلص، نه فرزندان و نه پدر و مادر. این در واقع همانی است که خداوند می فرماید: در آن روز هر شخصی به اندازه کافی به خویشتن مشغول است.

در ادامه خداوند به حال اهل ایمان و اهل کُفر اشاره کرده و می فرماید: چهره هایی در آن روز گشاده و نورانی هستند (38) خندان و مسرور است (39) و چهره هایی در آن روز غبارآلود هستند (40) دود تاریکی آن را پوشانده است (41) آنان همان اهل کفر فاجر هستند (42)

واژه «مُسفِره» از ماده «اسفار» چنان که پیش تر هم گفته شد در معنای آشکار شدن و درخشیدن است همچون طلوع سپیده صبح در انتهای شب تاریک.

کلمه «غَبَرَه» که بر وزن غلبه است از غبار در معنای باقی مانده خاکی است که از زمین بلند شده و بر چیزی می نشیند.

قرآن کریم
قرآن کریم

واژه «فَترَه»بر وزن غلبه در اصل از ماده «قتار» بر وزن غبار است که در معنای دودی است که از چوب یا چیزی دیگر بلند می شود. برخی از اربابان لغت آن را نیز در معنی غبار تفسیر کردند. ولی جمع بین این دو تعبیر در آیه های بالا نشان دهنده این است که دو واژه دو معنی متفاوت دارند.

دو کلمه «کَفرَه» و «فَجرَه» بر وزن غلبه جمعی برای دو واژه کافر و فاجر است که اولی به افراد فاسد العقیده اشاره دارد و دومی که فاجر است به فاسد العمل است مرتبط است.

بر اساس این آیات می توان گفت که در روز قیامت آثار باورها و اعمال آدمی در چهره او آشکار می شود.

علاوه بر این ها اینکه خداوند از تعبیر چهره های آنان استفاده کرده بدان سبب است که رنگ چهره قبل از هر چیزی می تواند حالات درونی انسان را بیان کند. در واقع ناراحتی های روحی و جسمی و شادی ها و سرور از صورت مشخص است.

در هر صورت در روز جزا گروهی شادمان هستند و صورتی گشاده و نورانی دارند و به عکس گروهی کفر و پلیدی عملشان در صورت هایشان آشکار است؛ انگار که غباری سیاه بر آن صورت نشسته است. در حقیقت اندوه و غم و رنجشان از چهره هایشان مشخص است. و اینگونه است که مطابق با آیه 41 سوره الرحمن، آدمی در روز قیامت یا چهره هایشان شناخته می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *