تفسیر سوره عبس – بخش هشتم

تفسیر سوره عبس

پس از تفسیر آیات 27 تا 32 سوره عبس که خدای متعال بخش قابل توجهی از موهبت های الهی و نعمت های دنیایی را در آن ها ذکر است نوبت به معاد و رخدادهای قیامت و فرجام افراد با ایمان و کافر می رسد. این کار از یک طرف نشان دهنده این موضوع است که مواهب و متاع دنیایی زودگذر است و انتهایی دارد و از طرفی دیگر قدرت نامتناهی حق تعالی در همه چیز را نشان می دهد …

تفسیر آیاتی از سوره عبس

خداوند در آیه 33 سوره می فرماید: زمانی که آن صدای مهیب (صیحه آسمانی قیامت) بیاید کافران و مجرمان در پشیمانی و اندوه عمیقی فرو می روند.

واژه «صاخه» از ماده (صخ) است و به معنای صوت شدیدی است که نزدیک است گوش آدمی را کَر نماید و یا به راستی گوش را کَر می سازد. این صدا در این آیه به صیحه آسمانی دوم اشاره دارد. همان صیحه ای که برای بیداری است و با دمیدن آن همه زنده می شوند و پا بر عرصه محشر می گذارند. این صیحه به اندازه ای بزرگ است و گوش خراش که آدمی را از تمام چیزها جز خود، اعمال و فرجامش غافل می نماید.

به همین دلیل خداوند در ادامه می افزاید: در آن روز آدمی از برادرش فرار می کند.

برادری که با جان برابر است و و در دنیای فانی هر جا که بود یاد او می افتاد و در فکرش حضور داشت. حال و در روز رستاخیز از او گریزان خواهد بود و همچنین از پدر و مادر و زن و فرزندان!

و بدین صورت است که آدمی نه تنها نزدیکترین کسان خویش را فراموش می کند بلکه از آن ها فراری و گریزان است. این امر نشان می دهد وحشت رستاخیز آنچنان زیاد است که آدمی به هیچ پیوندی توجه نمی کند و از آن ها خود را جدا می سازد.

در این میان برخی گفتند که مقصود فرار کردن از نزدیکانی است که مسیر ایمان، تقوا و فرمانبرداری از خداوند را طی نکرده اند. او از آن ها فرار می کند تا به فرجام آن ها گرفتار نگردد. بعضی نیز بیان کردند این فرار بدان سبب است که مبادا این ها حقی به گردنش داشته باشند و از او مطالبه کرده و او از دادن آن ناتوان باشد.

قیامت
قیامت

در بین این تفاسیر اگر چه جمعشان مشکلی ندارد اما تفسیر اول مناسب تر به نظر می آید. حال سوالی مطرح می شود. آن سوال این است که چرا نخست از بردار، سپس پدر و مادر و در نهایت از زن و فرزند فرار می کند؟ برخی بر این باورند که این ترتیب بدان جهت است که در همه این ها از مرحله پایین تر به مرحله بالاتر منتقل می شود و مقتضای بلاغت این است که در ابتدا گفته شود از بردار و به زن و فرزند ختم شود.

اما این موضوع نیز مطرح است که تمامی مردم با این پنج گروه رابطه و علاقه یکسانی ندارند. برخی اوقات برادر نقش مهم تری ایفا می کند و بیشتر مورد علاقه فرد است و گاه زن و بچه. پس نمی توان از قاعده ای کلی در اینجا سخن گفت.

البته در ارتباط با اهمیت پیوند آدمی با هر یک از این پنج گروه بسیار می توان سخن گفت اما اینگونه نیست که مطلقا بتوان یکی را بر دیگری از هر لحاظ ترجیح داد. پس ترتیب بیان شده ترتیب مبتنی بر میزان اهمیت نیست.

  • تلاوت ترتيل «سوره عبس» با صدای استاد عبدالودود حنیف

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *