تفسیر سوره تکویر – بخش پنجم

تفسیر سوره تکویر

سوره تکویر یکی از سوره های جزء سی ام قرآن با 29 آیه کوتاه است. این سوره مکی است، در ابتدای بعثت قبل از سوره مسد و بعد از سوره اعلی نازل شده است و نام آن برگرفته از آیه نخست آن می باشد. در این سوره خداوند با بیان بخشی از مقدمات و علائم رستاخیز، یادآور آن شده و آن روز را توصیف می کند. سپس توصیفی از قرآن کریم را بیان می کند که در واقع القائاتی است که فرشته وحی (جبرئیل امین) به پیامبر اکرم القاء کرده اند. در واقع خداوند به عدم شیطانی بودن این القائات و دیوانه نبودن حضرت پرداخته است.

آیاتی دیگر از سوره تکویر

وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿١٧﴾ وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿١٨﴾ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَ‌سُولٍ كَرِ‌يمٍ ﴿١٩﴾ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْ‌شِ مَكِينٍ ﴿٢٠﴾ مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿٢١﴾

تفسیر آیات دیگری از سوره تکویر

در آیه 17 سوره تکویر خداوند سوگند خورده و می فرماید: سوگند به شب آن هنگام که پشت کند و به آخر رسد.

واژه «عسعس» از ماده «عسعسه» است و در اصل به معنای تاریکی رقیق می باشد و از آنجایی که ابتدا و انتهای شب تاریکی و ظلماتش رقیق تر است این تعبیر و معنا درباره روی آوردن شب و پشت کردن آن استفاده شده است (بر اساس این معنا به ماموران شب گرد، «عسس» گویند).

این واژه دو معنای کاملا متفاوت از هم دارد اما در آیه هفدهم به قرینه آیه هجدهم که از صبح صحبت شده است، منظور همان انتها و پایان یافتن شب است و در واقع به قسمی که خداوند در سوره مدثر آیه 33 خورده است، شبیه می باشد.

شب از مواهب الهی است که هم موجب آرامش روح و جسم به شکل توأمان است هم باعث تعدیل گرمای آفتاب و ادامه زندگی موجودات می شود. اما تکیه نمودن روی انتهای شب ممکن است بدان سبب باشد که به سمت نور می رود. علاوه بر این ها بهترین وقت برای نیایش و عبادت خداوند است و شروعی برای حرکت و جنبش در عالم.

در آیه هجدهم خداوند سومین و آخرین سوگند این سوره را بیان داشته و می فرماید: و قسم به صبح آن هنگام که تنفس کند.

خدای متعال تعبیر جالبی را استفاده کرده است. در این تعبیر صبح موجودی زنده است که اولین تنفس آن با طلوع سپیده شروع می شود و روح حیات را در تمامی خلایق می دمد انگار که در زیر دست و پای لشکر زنگی شب نفسش بریده بوده و با نخستین شعاع نوری که نمایان می شود از زیر پای آنان خلاصی می یابد و نفسی تازه می کند.

این تعبیر نیز مشابه با تعبیری است که در آیه 34 مدثر خدای متعال پس ازاشاره و قسم به صبح آورده است. در آن آیه خداوند می فرماید: و قسم به صبح آن زمان که نقاب از چهره می گیرد. انگار که شب همانند نقاب سیاهی بر روی صورت صبح قرار دارد و وقت سپیده دم نقاب برداشته شده و صورت پُر فروغ صبح به عالمیان نشان داده می شود.

در ادامه و آیه نوزدهم خداوند به آنچه که این سوگندها برای آن گفته شده اشاره می کند و می‌فرماید: به یقین این قرآن کلام فرستاده بزرگواری می باشد که از سمت خداوند برای رسول خود آورده.

این آیه جوابی است به آنان که رسول خدا (ص) را متهم می سازند که خود قرآن را ساخته و پرداخته است و به خداوند نسبت داده است. در این آیه و آیه های بعدی خداوند اوصافی را برای جبرئیل امین بیان می دارد که هر فرستنده جامع الشرایطی می بایست آن ها را دارا باشد. نخست اینکه خداوند او را به «کریم» وصف کرده است. این توصیف به ارزش وجودی فرستنده در نزد خداوند اشاره دارد.

قرآن کریم
قرآن کریم

در آیه بعدی (بیستم) خدای متعال می افزاید: او صاحب قدرت است و در نزد خدای متعالِ صاحب عرش، جایگاه و مقامی عظیم و والا دارد. واژه «ذی العرش» به ذات پاک خدای متعال اشاره دارد. اگر چه حق تعالی صاحب همه جهان است اما از آنجا که عرش اهمیت بالاتری دارد به صاحب عرش (خواه در معنای عالم ماوراء طبیعت است یا مقام علم مکنون خدا) بودن وصف شده است.

استفاده از تعبیر «ذی قوة» برای جبرئیل نیز بدان سبب است که برای دریافت پیامی به این بزرگی و ابلاغ دقیق آن به رسول الله (ص) قدرت عظیمی نیاز است. در واقع هر فرستاده ای می بایست در حدود رسالات خویش دارای قدرت باشد و از هر نوع فراموشکاری در ارتباط با پیامی که مسئولیت ابلاغ آن را دارد مبراء باشد.

و اما واژه «مکین» در معنای شخصی است که صاحب منزلت است. عموما فرستاده می بایست فرد بزرگ و برجسته ای باشد که توانایی این را داشته باشد که رسالت و نمایندگی خداوند را به عهده بگیرد و کاملا مقرب به او باشد. مسلما استفاده از تعبیر «عند» یا همان نزد، در معنای حضور مکانی نبوده و نخواهد بود زیرا که خدای متعال مکان ندارد و مقصود نزدیکی معنوی است.

و در نهایت خداوند در توصیف جبرئیل به عنوان فرستاده برای رسول خدا (ص) می فرماید: او فرمانروای ملائکه و امین است. در این آیه از تعبیر «ثم» استفاده شده است. این تعبیر به بعید اشاره دارد ودر این آیه ناظر به این واقعیت است که پیک وحی خداوند در عالم ملائکه مورد اطاعت است و سخن او نفوذ دارد و در کنار تمامی این ها در ابلاغ رسالت خود نهایت امانتداری را دارد. از روایات می توان به این موضوع پی برد که گاهی جبرئیل امین برای ابلاغ کلام وحی به پیامبر اکرم (ص) با خیل عظیمی از ملائکه همراه می شد و قطعا در بین آن ها شخص مطاع یا همان اطاعت شونده بود.

 

  • تلاوت ترتیل سوره مبارکه «تکویر» با صدای استاد «حسن ابراهیم هاشم»

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *