حدیث وصیت – نقد و بررسی کامل آن – بخش اول

حدیث وصیت - نقد و بررسی کامل آن

حدیث وصیت به روایتی که در کتاب الغیبه شیخ طوسی آمده و در آن به دوازده مهدی جانشین! بعد از امام مهدی ارواحنا له الفداء اشاره شده است، اطلاق می شود. این روایت این روزها دست آویزی برای احمد الحسن از مدعیان دروغین مهدویت شده است. او با استناد به این روایت خود را فرزند با واسطه حضرت مهدی (عج) و اولین مهدی از آن دوازده مهدی می داند. این در حالی است که علمای شیعه برداشتی که این مدعی دروغین از روایت نموده را قبول ندارند و روایت را با دیگر روایات صحیح و معروف شیعه در ارتباط با جانشینان رسول خدا (ص) سازگار نمی بینند. علاوه بر این ها برخی از پژوهشگران به بررسی سند و محتوا پرداخته و در آن اشکالاتی یافته اند. از این رو بر آن شدیم تا نقد و بررسی انجام شده برای این روایت را با شما خوبان به اشتراک بگذاریم.

در ابتدا به نگارش حدیث می پردازیم. در ادامه آنچه احمد الحسن در این باره گفته را بازگو می کنیم و در نهایت نقد و بررسی صحت سند و محتوای حدیث را به اشتراک می گذاریم.

متن و معنی حدیث وصیت

در روایت منقول چنین ذکر شده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي اللَّيْلَةِ الَّتِي كَانَتْ فِيهَا وَفَاتُهُ لِعَلِيٍّ ع يَا أَبَا الْحَسَنِ أَحْضِرْ صَحِيفَةً وَ دَوَاةً فَأَمْلَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَصِيَّتَهُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى هَذَا الْمَوْضِعِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّهُ سَيَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً فَأَنْتَ يَا عَلِيُّ أَوَّلُ الِاثْنَيْ عَشَرَ إِمَاماً سَمَّاكَ اللَّهُ تَعَالَى فِي سَمَائِهِ‌ عَلِيّاً الْمُرْتَضَى وَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الصِّدِّيقَ الْأَكْبَرَ وَ الْفَارُوقَ الْأَعْظَمَ وَ الْمَأْمُونَ وَ الْمَهْدِيَّ فَلَا تَصِحُّ هَذِهِ الْأَسْمَاءُ لِأَحَدٍ غَيْرِكَ يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي عَلَى أَهْلِ بَيْتِي حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ عَلَى نِسَائِي فَمَنْ ثَبَّتَّهَا لَقِيَتْنِي غَداً وَ مَنْ طَلَّقْتَهَا فَأَنَا بَرِي‌ءٌ مِنْهَا لَمْ تَرَنِي‌ وَ لَمْ أَرَهَا فِي عَرْصَةِ الْقِيَامَةِ وَ أَنْتَ خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِيفَإِذَا حَضَرَتْكَ الْوَفَاةُ فَسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِيَ الْحَسَنِ الْبَرِّ الْوَصُولِ‌ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِيَ الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ الزَّكِيِّ الْمَقْتُولِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ ذِي الثَّفِنَاتِ عَلِيٍّ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِفَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُوسَى الْكَاظِمِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ الرِّضَا فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الثِّقَةِ التَّقِيِّ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ النَّاصِحِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ الْفَاضِلِ فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ الْمُسْتَحْفَظِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع فَذَلِكَ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً ثُمَّ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً (فَإِذَا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ) فَلْيُسَلِّمْهَا إِلَى ابْنِهِ أَوَّلِ الْمُقَرَّبِينَ‌ لَهُ ثَلَاثَةُ أَسَامِيَ اسْمٌ كَاسْمِي وَ اسْمِ أَبِي وَ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَحْمَدُ وَ الِاسْمُ الثَّالِثُ الْمَهْدِيُّ هُوَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ‌»

پیامبر خدا (ص) در شبی که در آن وفات نمود به علی علیه السلام چنین گفت: ای ابا حسن! کاغذ و دواتی بیار، پس رسول خدا وصیت خود را املاء نمود تا به این جا رسید که فرمود: ای علی پس از من دوازده امام می باشند و پس از آن ها دوازده مهدی؛ پس تو ای علی! اولین از دوازده امام هستی، خدای متعال تو را در آسمان خود علی مرتضی، امیر مومنان، صدیق اکبر، فاروق اعظم و مامون مهدی نام نهاد و این نام ها برای غیر تو سزاوار نیست؛ ای علی تو وصی من بر خاندان من از زنده و مرده آنان هستی، همچنین بر زنانم وصایت داری، هر یک را تو به همسریم باقی گذاری فردای قیامت مرا ملاقات می کند و هر یک را که طلاق دادی، من را ندیده و من نیز در قیامت او را نمی بینم و تو بعد از من خلیفه و جانشینم بر امت من هستی.

هر زمان مرگ تو فرا رسید،(خلافت) را به فرزندم حسن واگذار کن که او برّ وصول است، چون وفات او رسید باید آن را به فرزندم حسین زکی شهید مقتول بسپارد، چون زمان شهادت حسین رسید باید به فرزندش سید عابدین ذی الثفنات علی بسپارد، پس چون وقت وفاتش رسید باید به فرزند خود محمد باقر العلم بسپارد و چون هنگامه مرگش رسد باید به فرزند خود جعفر صادق واگذار کند و چون وفات او رسید به فرزندش موسی بن جعفر کاظم واگذار نماید. پس چون زمان مرگ او نیز فرا رسید به فرزند خود علی بسپارد و چون وقت وفاتش رسد به فرزندش محمد تقی لازم است بسپارد و چون هنگامه وفات او فرا رسد می بایست به فرزندش علی ناصح بسپارد و چون مرگ او فرا رسد بایدد به فرزند خود حسن فاضل بسپارد و چون وفات نمود باید به فرزند خود محمد نگهبان (آئین) آل محمد (ع) بسپارد، پس این دوازده امام است و بعد از آن دوازده مهدی، و چون مرگ او فرا رسد به فرزند او که اول مقربین می باشد و برای او سه نام وجود دارد بسپارد، نامی چون نام من احمد و نامی همچون نام پدرم عبدالله و نام سوم مهدی می باشد و او اول ایمان آورندگان است.

مدعیان دروغین مهدویت
مدعیان دروغین مهدویت

ادله احمد الحسن

احمد الحسن یا همان احمد البصری بر بخش انتهایی حدیث تاکید می کند و با بیان دو مقدمه، احمد گفته شده در حدیث را خود معرفی کرده است.

مقدمه نخست به عاصم از گمراهی اشاره دارد.

احمد الحسن این حدیث را موجب حفظ امت از گمراهی بیان کرده است پس مطابق با آیه های قرآنی و روایات لازم است از آن محافظت شود و با از میان برداشتن مدعیان دروغین اجازه احتجاج به آن را به هیچ کس نداد. او در کتاب خود با نام الوصیه المقدسه بیان می کند که چون این وصیت نگهدارنده از گمراهی و ضلالت است خدای متعال می بایست از آن محافظت نموده و اجازه ندهد که مدعی دروغین به آن دست اندازی کند؛ همانطور که در آیات 44 تا 46 سوره حاقه آمده است: اگر او (رسول خدا (ص)) سخنی دروغ بر ما می بست؛ ما او را با قدرت می گرفتیم؛ سپس رگ قلب او را قطع می نمودیم.

علاوه بر این امام جعفر صادق (ع) فرمود: همانا این امر (امامت) را کسی جز صاحب آن ادعا نمی کند مگر آن که خداوند عمر او را می برد (الکافی – ج 1- ص 373)

پس از آنجا که حدیث وصیت سبب حفظ امت مسلمان از گمراهی است و این و روایت، اهل باطل نمی توانند ادعایی را به صورت ناروا به خداوند ببندند و خدای متعال شخصا حافظ خواهد بود.

 

دومین مقدمه احمد الحسن به اولین مدعی بودن او اشاره دارد.

او معتقد است که با وجود اینکه هزار سال از نقل این حدیث آن هم در کتب مختلف گذشته است هیچ کس مدعی این امر نبوده و خداوند است که آن را از هر مدعی باطلی مصون نگه داشته است. پس به دلیل اینکه اولین هستم نشان دهنده حقانیتم است. این سخن را احمد الحسن با استناد به این روایت بیان کرده که جاثلیق پس از آنکه امام رضا علیه السلام نص صریحی از تورات و انجیل در رابطه با نام پیامبر (ص) بیان کرد، گفت: امام در نزدمان اثبات نشد که این محمد همان محمدی است که در کتب انجیل و تورات آمده و بر ما درست نیست که به پیامبری او اقرار کنیم و ما شک داریم که محمد باشد … امام در پاسخ فرمود: با شک احتجاج نمایید؛ آیا خداوند پیش و پس از آدم تا به الان، رسولی که نام او محمد است را مبعوث کرد؟ و آیا نامش را در برخی از کتب که بر پیامبران نازل شده اند جز محمد یافتید؟ جاثلیق و افراد همراهش از جواب بازماندند.

احمد الحسن می گوید آیا قبل از من کسی به این روایت احتجاج کرده که نام او احمد است و خود را فرزند امام دوازدهم بداند؟ پس به این سبب، آن شخص من هستم و دلیل حقانیتم خواهد بود[1].

ادامه دارد …

منبع:

[1] عاصم من الضلال، ص 24

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *