آشنایی با اصطلاحات فقهی – بخش پنجم

آشنایی با اصطلاحات فقهی

دانش فقه به علم کسب تکالیف دینی یا همان احکام شرعی مسلمانان از ادله تفصیلی از جمله قرآن کریم، سنت پیامبر و امامان علیهم السلام، اجماع و عقل گفته می شود. در این علم نیز همچون دیگر علوم واژه هایی رایج هستند که برای عموم مردم درک آن ها دشوار است و فرد متخصص در این حوزه به آن ها اشراف دارد. اما آنچه که این حوزه را از دیگر حوزه های تخصصی متمایز می کند، نیاز به آشنایی با اصطلاحات فقهی به صورت اجمالی برای فهمیدن احکام شرعی توسط عامه مردم مسلمان است. از این رو بر آن شدیم تا در این راستا در مطالب متعددی نظیر «آشنایی با اصطلاحات فقهی – بخش چهارم» به ذکر برخی از اصطلاحات همراه با معنی بپردازیم.

آشنایی با اصطلاحات فقهی – حروف ص، ض، ط و ظ

حرف صاد

  • صاع: به پیمانه ای که دارای گنجایش سه کیلوگرم است می گویند.
  • صغیره: به دختری که به سن بلوغ نرسیده اطلاق می گردد.
  • صلح: سازش بین طرفین
  • صیغه: خواندن عباراتی که عقد را تحقق می بخشند.

حرف ضاد

  • ضامن: به شخص متعهد گویند.
  • ضروری دین: هر آنچه که بدون شک جزو دین است مثل واجب بودن نماز.

حرف ط

  • طلاق: رها شدن، گسستن پیوند زناشویی
  • طلاق بائن: به طلاقی گفته می شود که در آن مرد حق رجوع به زن خود را ندارد جز اینکه دوباره او را عقد کند.
  • طلاق مبارات: طلاقی است که به سبب عدم سازش زوجین با هم و دادن مقداری مال از سمت زن انجام می شود.
  • طلاق رجعی: به طلاقی گفته می شود که مرد ر زمان عده زن می تواند بدون آنکه دوباره او را عقد کند او را به همسری خود برگرداند.
  • طلاق خلع: به طلاقی گفته می شود که زن به شوهر خود مایل نیست و مهر یا مالی دیگر را در برابر این کراهت به فرد می بخشد تا طلاق خود را بگیرد.
  • طواف نساء: به آخرین طواف حج و عمره اطلاق می شود. ترک انجام این طواف باعث استمرار حرمت همبستری برای فرد حج گزار با همسرش می شود.
  • طوق: آنچه به گردن می آویزند – گردنبند.
  • طهارت: پاکی را طهارت گویند. همچنین به حالت معنوی که در نتیجه وضو، غسل یا تیمم حاصل می گردد گفته می شود.

حرف ظ

  • ظاهر این است: فتوا این است (مگر اینکه در سخن قرینه ای برای مقصود دیگر باشد).
  • ظهر شرعی: زمان اذان ظهر که سایه شاخص محو شده یا به کمترین مقدار خود می رسد. ساعت ظهر شرعی برای افق های مختلف و در فصل های گوناگون متفاوت است.

حرف عین

  • عاجز: درمانده و ناتوان
  • عادت ماهیانه: پریودی، قاعدگی
حیض یا عادت ماهانه
حیض یا عادت ماهانه
  • عادت وفتیه و عددیه: بانوانی که پریودی آن ها دارای زمان مشخص و مقدار مزمان معن باشند.
  • عادل: فردی که دارای ملکه عدالت است.
  • عاصی: عصیان کننده، شخصی که به اوامر الهی نافرمان است و سرپیچی می کند.
  • عامل: عمل کننده – شخصی که به قرار داده جعاله عمل می نماید – آن که متصدی جمع آوری، حسابرسی، تقسیم و … مرتبط با زکات است – اجیر.
  • عایدات: درآمد
  • عدول: هم می توان آن را به اشخاص عادل نسبت داد هم می توان آن را به معنای بازگشت دانست (مثلا از رای خویش عدول کرده است).
  • عذر شرعی: بهانه شرعی یا توجیه شرعی
  • عرف: آنچه که فرهنگ عموم مردم است.
  • عرق جُنب از حرام: به عرقی که بعد از رابطه جنسی نامشروع یا استمناء از بدن خارج می شود.
  • عزل: چند معنا دارد که عبارتند از: انزال نمودن در بیرون رحم برای ممانعت از بچه دار شدن زن، کنار گذاشتن، برکنار ساختن وکیل یا مامور خود از کار.
  • عُسرت: تنگدستی و سختی
  • عقد بیع: به قرارداد خرید و فروش گویند.
  • عقد دائم: ازدواج مادام العمر
ازدواج سنت پیامبر
ازدواج سنت پیامبر
  • عقد غیر دائم: متعه، ازدواج موقت
  • عقود: به قراردادهای دو طرفه گویند.
  • عُمال: افراد کارگزار
  • عمدا: از قصد کاری را انجام دادن
  • عمل به احتیاط: فردی که مکلف است عمل خود را به صورتی انجام دهد که یقین نماید تکلیف شرعی خود را انجام داده است.
  • عنین: به فردی که نمی تواند آمیزش جنسی کند اطلاق می شود.
  • عورت: به آن چه که آدمی از آشکار ساختن آن حیا دارد می گویند – به آلت تناسلی نیز گفته می شود.
  • عیال: به زن، همسر یا نانخور اطلاق می گردد.
  • عید قربان: دهمین روز از ماه ذی الحجه است که از اعیاد بزرگ اسلامی به شمار می رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *