شرح دعای شانزدهم صحیفه سجادیه – بخش سوم

دعای شانزدهم صحیفه سجادیه

در ادامه شرح دعای شانزدهم صحیفه سجادیه به شرح فراز های 13 و 14 این دعای ماثور از حضرت زین العابدین خواهیم پرداخت. امید است که با مطالعه شرح این ادعیه به آموزه های نهفته در آن ها دست پیدا کرده و آن ها را برای تقرب به خداوند در زندگی خود به کار بریم.

شرح فرازهای 13 و 14 دعای شانزدهم صحیفه

در این دو فراز امام می فرماید: و من ای خداوند! بنده ای هستم که او را به دعا امر نموده ای پس گفت: لبیک و سعدیک (عبارتی برای ابراز نمودن تسلیم و فرمانبری قطعی). اکنون من این جا، ای پروردگار بر درگاه تو افتاده ام. من آن کسی ام که خطاها بر پشت او سنگینی می کند و گناهان عمرش را به باد داده است. من کسی هستم که جاهلانه تو را نافرمانی نموده است، حال آن که تو هیچ گاه شایسته گردن کشی و نافرمانی نبوده ای.

امام سجاد علیه السلام در این فراز از دعا وعده آمادگی بندگان را برای تسلیم و قبول اوامر الهی به ایشان یادآور می شود، چرا که لفظ «لبیک» از ماده «لب» (لب در معنای پابر جا بودن است) مشتق شده و ظاهرا تثنیه است و برای تاکید در جواب و در این فراز برای آمادگی برای بندگی به کار گرفته می شود؛ همچون شخصی که در مقابل فرمانده خویش ایستاده و بگوید که آماده ام، آماده ام.

سید علی خان از شارحان صحیفه سجادیه بیان نموده که واژه «سعدیک» نیز از کلمه «اسعاد» به معنی مساعدت و پاسخ دادن است و همواره به دنبال واژه لبیک می آید و هرگز به تنهایی استفاده نمی شود.

حضرت زین العابدین علیه السلام در ادامه می فرماید: پروردگارا! اکنون بر درگاه تو افتاده ام. این سخن در واقع کنایه ای است از این موضوع که اقامت من بر در این خانه، پا بر جا و ثابت است. امام در ادامه می افزاید: خطاها بر دوش من سنگینی می کنند.

امام سجاد علیه السلام
امام سجاد علیه السلام

این سخن برای افرادی که به سبب غفلت نافرمانی خدا را کرده اند و از توشه ای که اندوخته اند بی اطلاع هستند و به تباه کردن عمر خود که سرمایه ای قیمتی و بی بازگشت است در این راه پرداخته اند،هشداری مهم است. آن ها عمر خود را با آتش جهنم معامله می کنند و چه بد معامله ای خواهد بود.

در ادامه امام به ریشه عصصیان و نافرمانی اشاره نموده و آن را جهل بیان می کند. ایشان می فرماید: اگر که خطایی انجام می شود به دلیل جهل است. البته این جهل در معنای نبود علم نیست و به معنی غفلت از عاقبت امور و غلبه نمودن هوی و هوس و نادیده انگاشتن ضررها می باشد. در این باره می توان به آیات 17 سوره نسا و 67 سوره بقره اشاره کرد. در آیه 17 سوره نسا خداوند می فرماید: توبه برای کسانی می باشد که بدی را با جهالت و غفلت انجام داده اند. در آیه 67 بقره نیز از زبان حضرت موسی علیه السلام آمد: به تو پناه می برم که از غفلت زدگان باشم.

افرادی که به گناه آلوده شده و در ادامه با توبه به درگاه الهی مورد بخشش خداوند قرار می گیرند یا معصیت را نمی شناسند و یا جاهل مقصر هستند به این معنا که آن ها به طور اجمالی عارف به این امر هستند که نافرمانی و اطاعتی وجود دارد اما از یادگیری آن ها غفلت نموده اند. پس هیچ کس طغیان و نافرمانی نمی کند مگر آن که جاهل است به این معنا که نسبت به آینده نمی اندیشد و خوشی زودگذر دنیا را با هزینه شقاوت ابدی ابتیاع می کند. این در صورتی است که آگاهی و معرفت هیچ گاه اجازه انجام چنین نابخردی را به آدمی نمی دهد زیرا انسان به طور فطری از زیان، نا امنی و خطر گریزان است. پس شخصی که بدون ترس به این هلاکت تن می دهد و عصیان می کند یا سفیه است یا جاهل زیرا آنکه خرد پیشه نماید اجازه ورود به پرتگاه معصیت را به خود نمی دهد. به همین دلیل است که قرآن مجید اغلب مردم را به نادانی نسبت داده است آنجا که می فرماید: «اکثرهم لا یعلمون» یا «اکثرهم یجهلون» …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *