شرح دعای شانزدهم صحیفه سجادیه

دعای شانزدهم صحیفه سجادیه

از دیگر دعاهای منقول از امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه دعایی است متشکل از 34 فراز که حضرت در زمان طلب بخشش و غفران آن را می‌خواند (این دعا با عنوان دعای شانزدهم صحیفه شناخته می شود). در این دعای ماثور امام الله تعالی و اوصاف او را معرفی می کند و در کنار آن ها کاستی های خود را در مقابل رَب خود می شمارد.

علاوه بر این ها از سبقت رحمت خدا بر غضب او و صبرش بر مواخذه انسان ها سخن می‌گوید. حضرت در این دعا به چهل ریشه معصیت و گناه اشاره کرده و با توسل به اسماء الهی برای برطرف شدن گرفتاری و بخشش گناهان از حق تعالی استمداد می طلبد.

با ما باشید؛ در ادامه به شرح فرازهایی از این دعا بر اساس شرح نگاشته شده توسط حسن ممدوحی خواهیم پرداخت.

شرح فرازهایی از دعای شانزدهم صحیفه

در چند فراز اول حضرت زین العابدین علیه السلام می فرماید: خداوندا! ای آن کس که از رحمتش گنهکاران طلب باری می کنند؛ ای آن کس که بیچارگان با ذکر احسانش آرام می گیرند و ای آن که خطاکاران از ترس او به شدت گریه می کنند؛ و ای آن کس که هر غریب وحشت زده ای با او مانوس می شود؛ و هر گرفتار بیچاره با او به گشایش می رسد و ای یاری دهنده هر درمانده تنها و ای بازوی هر نیازمند آواره.

امام در این فرازها به زیبایی هر چه تمام تر برای هر امری به اسمی متناسب از اسم های خداوند متوسل شده و راه حل گرفتاری های متنوع را نام های گوناگون الله تعالی دانسته است. ایشان رفع هر گرفتاری را در گرو ذکر اسم متناسب با آن گرفتاری بازگو کرده است. به عنوان نمونه برای شفا مریض به اسم شافی یا برای نفرین دشمن به اسم منتفم متوسل می گردد و اسم شافی را برای نفرین انتخاب نمی کند.

هر یک از اسامی پروردگار در عرصه خاصی از نهاد هستی حاکم است و به همین دلیل حضرت آنجایی را که موضوع به استغاثه گنهکاران مرتبط است به اسم و صفت «رحمت» متوسل شده است و آنجا که زاری و تضرع درمانده در کار می باشد «احسان» پروردگار پیش کشیده می شود. همچنین برای گریه گناهکاران از «خفیت» استفاده شده است و برای پناه آوردن افراد غریب و مطرود دو صفت «انس گرفتن» و «عضد بودن» خداوند برای بنده های خود راهگشا دانسته شده اند.

امام سجاد علیه السلام
امام سجاد علیه السلام

نکته قابل تأمل و جالبی که در این جا وجود دارد این است که حضرت زین العابدین علیه السلام تنها ملجأ و پناه را برای افراد گرفتار، مطرود و غریب، خدای متعال معرفی کرده است. این بدان سبب است که اگر شخص گرفتار و مطرود از شخصی یاری گیرد و در جایی حاجتش روا گردد در حقیقت جز از قدرت و صنع حق تعالی یاری نگرفته است و حاجتش روا نگردیده است. هر فرد مضطری به هر که اظهار نیاز نماید و به دلیل همین اظهار منفعتی به او رسد، تنها فعل ناشی از اسم خداوند به فریادش رسیده است اگر چه خودش به این موضوع اشراف نداشته باشد و از آن مطلع نباشد. از علامه طباطبایی نقل شده که گفته اند (اقتباس از سخنان): اگر که افراد بت پرست به دنبال پرستش بت ها رفته اند به این توهم و گمان بوده که بت در امر او تاثیر دارد. آنان اگر که این علم را داشتند که از بت کاری بر نمی آید، هیچ گاه کرنشی از آنان در مقابل بت ها دیده نمی شد.پس شخص بت پرست موثر پرست است. خیال او در تاثیر گذاری بت اشتباه است. او اگر که بداند آن بت کاری نمی تواند انجام دهد آن را دور خواهد انداخت. موثر تام الله عز و جل است.

پس اگر که بنده های غافل آثار را به منشأ دیگری به جز خداوند نسبت دهند، به عنوان نمونه پزشک را معالج بدانند، خداوند این خطا را اصلاح کرده و می فرماید: هو الشافی و بالعکس اگر که نابود کردن را به مریضی نسبت دهند خداوند خود را میراننده و زنده کننده معرفی می کند. در هرصورت به دلیل آنکه حق تعالی تنها موجود موثر است لازم است حقیقت هر رخدادی در عام هستی را مستند به خداوند دانست در غیر این صورت سوال همچنان باقی می ماند که فلان شیء به چه دلیل و چطور دارای این اثر خاص شده است؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *