بسیار شنیده شده که از سوی دیگر مذاهب اسلامی شیعیان رافضی خوانده میشوند. دلیل آن چیست؟ و خود واژه رافضی به چه معنا میباشد؟ آیا باید شیعیان به چنین لقبی افتخار کنند یا لازم است دیگران را توجیه نمایند که از این واژه استفاده نکنند؟
اصطلاح رافضی از سوی برخی از مسلمانان برای طعنه زدن به شیعیان به کار گرفته میشود چرا که آنها بر این باور هستند که شیعیان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به جای آنکه بر دین خدا یعنی اسلام بمانند و خلافت خلفا را امری درست شمرده و با آن موافقت کنند، آن را نپذیرفته و با امام گرفتن حضرت علی علیه السلام و اولاد او، از دین خارج شده و آن را ترک کردهاند!! …

البته آن چه که بیان شد تنها یکی از معانی بیان شده برای آن و مهمترین آن ها میباشد.
چرا به شیعیان رافضی میگویند؟
واژه رافضی از ماده «رفض» میباشد و به کسانی اطلاق میشود که فردی یا امری را رها کرده و آن را ترک نماید، همانگونه که در کتاب مقابیس اللغه بیان شده است: «رفضتُ الشىء أى تركته» بدین معنا است که چیزی را رفض کردم یعنی آن را ترک کردم و در ادامهی آن آمده است: به اشخاصی که با اُمرا و فرمانروایان خویش مخالفت نمایند، روافض گویند [1]، همانطور که معاویه بن ابو سفیان این اصطلاح را بر مروان و گروه دیگری که بعد از جنگ جمل به نزد او رفته بودند استفاده کرده است و در نامهاش به عمروعاص این چنین نوشته است که مروان بن حکم با عدهای از رافضه (آنان که با علی (ع) مخالفت مینمودند) به نزد ما آمده بودند[2].
اگر چه معنای رفض رها و ترک کردن امر یا شخصی است اما در اصطلاح برای موارد زیر استفاده میشود.
- از واژه رافضی برای آن گروه از افراد که معتقد به امامت اهل بیت علیهم السلام هستند و زمامداری خلفای پس از پیامبر اکرم (ص) و پیش از حضرت علی (ع) را مشروع نمیدانند، استفاده میشود.
- به اشخاصی که به برتری امام علی علیه السلام بر خلفای قبل از او اعتقاد دارند و در عین حال منکر نص در امامت هستند، اطلاق میشود.
- به افرادی که اظهار کننده محبت و دوستی به خاندان پیامبر (ص) هستند، گفته میشود.
که از میان این سه مورد، معنا و مورد اول مشهورتر بوده و این واژه بیشتر برای آن به صورت اصطلاح در آمده است تا حربهای باشد برای منزوی کردن شیعیان و تضعیف آنها؛ زیرا از این راه شیعیان را به رها کردن دین اسلام و خروج از آن متهم میکردند.
البته در دوران امامان معصوم (ع) هنگامی که شیعیان با این چنین برخوردی مواجه میشدند به نزد امامان رفته و از این رخدادها شکایت میکردند. ائمه معصومین نیز با درایتی کامل و به شکلی کاملا سنجیده و درست آن را حل مینمودند.

نظر امام صادق (ع) و امام باقر (ع) درباره رافضی خواندن شیعیان
- روایت شده که شخصی به امام محمد باقر (ع) عرض کرد که ای پسر رسول الله (ص)! مردم ما (شیعیان) را رافضی مینامند. امام (ع) به سینه خویش اشاره نمود و فرمودند: من نیز رافضی هستم (گفته شده امام سه بار این عبارت را تکرار میکنند)[3].
- ابا بصیر روایت میکند که به امام صادق (ع) عرض کردم که مردم به ما رافضه میگویند. حضرت فرمودند: به خداوند قسم آن ها شما را رافضه ننامیدهاند و خداوند متعال است که به شما این لقب را عطا کرده است. همانا هفتاد نفر از بهترینهای قوم بنی اسرائیل به حضرت موسی علیه السلام و برادرش (هارون) ایمان آوردند و از این رو آن ها را رافضه نامیدند … ای ابا بصیر، این ها خوبی را رها کردند و شما شر را واگذار کرده و رها نمودید، مردم به گروه های گوناگونی پراکنده گشتهاند و به شعب بسیاری تقسیم شدهاند و شما در گروه و شعبه خاندان رسول خود در آمدید و به آن مسیری که آنها رفتند شما نیز خواهید رفت و همانی را که حق تعالی برای شما برگزید، انتخاب نمودید و همانی را که خداوند متعال خواست، خواستید. بر شما مژده باد و باری دیگر بر شما مژده باد که به خداوند قسم شما مورد رحمت حق قرار دارید و هر عمل نیکوکارتان مقبول و بدکاران شما مورد عفو قرار میگیرند [4].
همچنین نقل شده است که به امام جعفر صادق (ع) اطلاع دادند که عمار دهنی (از یاران و راویان موثق امام جعفر صادق (ع) است) در یکی از روزها در محکمه قاضی کوفه شهادتی داد. قاضی که عمار را میشناخت به او گفت ای عمار ما تو را میشناسیم، تو رافضی میباشی، شهادت و گواه تو مورد قبول نیست، بلند شو. عمار از جای خویش برخاست در حالی که لرزهای به بدن او افتاده بود و گریه میکرد. قاضی کوفه (ابن ابی لیلا) که عمار را این چنین دید گفت: ای عمار تو شخص عالم و اندیشمندی هستی اگر که به سبب این لقب و نام ناراحت هستی، از این مذهب دست بکِش که در آن صورت از برادران ما خواهی بود.
عمار دهنی در پاسخ گفت: این گونه که فکر میکنی نیست. گریه من بر خویشتن و بر تو بوده است. به آن سبب بر خود گریه کردم که تو من را به جایگاه و مقامی بالا منسوب کردی که من خویشتن را سزاوار آن نمیبینم. تو من را رافضی خطاب نمودی در حالی که امام صادق (ع) فرمودند: نخستین کسی که به این نام خوانده شد، جادوگران فرعون بودند که چون بر حق بودن حضرت موسی (ع) را تشخیص دادند امر فرعون و راه و روش او را رها (رفض) کردند و به موسی علیه السلام گرویدند و هر نوع شکنجهای را بر خویش قبول کردند، سپس فرعون آنان را رافضی خواند چرا که دین او را ترک نمودند. پس رافضی شخصی است که هر آنچه که در نزد پروردگار ناپسند است را رها و ترک کند. و اما اشک و گریهام بر تو بدین سبب است که چطور به خود جرائت دادی که شریف ترین اسم ها را بدترین بدانی و در قیامت این جنایت عظیم را چطور پاسخ خواهی داد؟!
امام (ع) هنگامی که این سخنان را شنید فرمود: اگر که عمار معاصی و گناهانی بزرگتر از آسمان و زمین داشته باشد با این کلام تمامی محو شود و آن گونه این عمل او سبب فراوانی حسنات او میگردد که هر دانه خردلی را هزار بار بزرگتر از دنیا کند. [5]
پس همانطور که از روایات مشخص است شیعیان لازم است بدین لقب افتخار کنند و خود را رافضی بدانند.
منابع:
[1] محمد بن فارس، معجم مقابيس اللغة، ذيل كلمه رفض
[2] نصر بن مزاحم: وقعه صفين (مؤسسة العربية الحديثه) ص 24 و شبيه اين عبارت در: انساب الاشراف: بلاذرى (دارالفكر، بيروت) ج 3، ص 72
[3] برقی، محاسن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۵۷
[4] شیخ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، ص 104 – 105
[5] مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۵، ص۱۵۶