قصه طالوت در قرآن – بخش دوم

داستان طالوت

طالوت از جمله شخصیت هایی است که در قرآن کریم خداوند متعال به بخشی از زندگی او اشاره فرموده است. او به عنوان اولین پادشاه بنی اسرائیل معرفی شده است که به اذن الهی و فرمانی که خداوند به پیامبر آن دوران اشموئیل نبی داده بود، به این جایگاه رسید. در مطلب «قصه طالوت در قرآن – بخش اول» قسمتی از سرگذشت طالوت را بیان کردیم. در این مطلب به ادامه آن می‌پردازیم.

در مطلب قبلی تا آن جا گفته شد که قوم بنی اسرائیل از اشموئیل نبی درخواست کردند تا برای آنان رهبری انتخاب کنند تا به فرمانروایی او به جهاد پرداخته و از ذلت و خواری که مدت‌ها است گریبان آن‌ها را گرفته رهایی یابند. اشموئیل نیز از خداوند متعال در انتخاب رهبر برای قوم بنی اسرائیل راهنمایی خواست و خداوند طالوت را برای فرمانروایی معرفی نمود.

داستان طالوت
داستان طالوت

طالوت در روستایی به همراه پدر خویش زندگی می‌کرد. از قضا در یکی از روزها متوجه شدند که چند راس از چهارپایان آن‌ها گم شده‌اند. پس طالوت به همراه غلام یا دوست خود برای پیدا کردن آن ها به کوه و دره های اطراف رفتند. جستجوی آنان چند روز به طول انجامید اما اثری از آن‌ها پیدا نکردند. پس طالوت به دوست و همراه خود گفت که به روستا برگردیم چرا که اثری نیست. دوستش گفت: الان در شهر صوف هستیم، پیامبر خدا اشموئیل در این جا قرار دارد نظر تو چیست که به نزد او رفته و از او بخواهیم تا به ما درباره چهارپایان خبر بدهد. طالوت این پیشنهاد را پذیرفت و هر دو به داخل شهر رفته تا با اشموئیل دیدار کنند. آنها در مسیر به دو دختر برخورد کردند و از آن‌ها آدرس خانه اشموئیل پیامبر را خواستند. دختران اما در جواب گفتند که هم اکنون اشموئیل قرار است برای مردم سخنرانی کند. و هر آن ممکن است از راه برسد. ناگهان اشموئیل از دور نمایان شد و با طالوت چشم در چشم شد …

مکالمه طالوت با اشموئیل نبی

اشموئیل پیامبر با اولین نگاه به طالوت مطمئن شد که او همان کسی است که خداوند برای امر فرمانروایی قوم انتخاب کرده است.

طالوت پس از دیدن اشموئیل به نزد او رفت و گفت: ای رسول خدا، من به نزد شما آمدم تا درباره مسئله‌ای من را راهنمایی کنید، برخی از چهارپایان ما چند روزی است که گم شده‌اند و ما در این چند روز کوه‌ها، دره‌ها و سرزمین‌های اطراف از جمله این سرزمین را گشته‌ایم اما اثری از آن‌ها نیست. به همین سبب به نزد شما آمدیم تا شاید در پرتو علم الهی شما، نشانی از آن‌ها به دست آوریم.

اشموئیل در جواب گفت: چهارپایان شما در راه روستا می‌باشند و به سوی مزرعه پدر تو روانه شده‌اند. حال تو ذهن خود را از فکر به آنان خالی کن چرا که تو را برای امری بزرگ، ارزشمند و خطیر دعوت می‌کنم. حق تعالی تو را برای فرمانروایی بر بنی اسرائیل انتخاب کرده است تا آنان را متحد ساخته، امور و کارهایشان را به خوبی به دست گرفته و آنان را از شر دشمنان رها سازی و نجات دهی و دیر نیست زمانی که به امر و اراده خداوند پیروزی از آن شما می‌شود و دشمنانتان نابود می‌گردند.

طالوت از سخن اشموئیل نبی تعجب کرد، آخر او را چه به سلطنت!! پس به اشموئیل گفت: من چه کار با فرمانروایی و زمامداری یک قوم دارم؟! من از نوادگان بنیامین پسر یعقوب هستم. چطور می‌شود که من زمامداری کارها را به دست بگیرم وقتی که نوادگان پسران قدرتمندی چون یهودا وجود دارند؟ (از لحاظ قدرت و سلطنت نوادگان یهودا و لاوی زمام امور را عمدتا به دست می‌گرفتند، همچنین از ثروت و مال خوبی برخوردار بودند).

نبی خدا، اشموئیل گفت: آن‌چه که بیان کردم تماما امر پروردگار می‌باشد که به من وحی شده است. پس سپاس و شُکر این نعمت را به جا بیاور و برای جهاد مهیا شو. پس دست طالوت را گرفت و به نزد سران بنی اسرائیل رفت تا او را معرفی کند.

اعلام پادشاهی طالوت به قوم بنی اسرائیل

اشموئیل دست در دست طالوت به سمت سران قوم بنی اسرائیل رفت. زمانی که به نزد آن‌ها رسید، عرض نمود: حق تعالی طالوت را برای فرمانروایی و سلطنت انتخاب کرده است. طالوت هم اکنون حق زمامداری و فرمانروایی بر شما دارد، شما نیز می‌بایست از او اطاعت کرده با یکدیگر متحد شده و مهیای نبرد با دشمن گردید.

بنی اسرائیل از این خبر متعجب و متحیر شدند و آثار نارضایتی در چهره‌های آنان آشکار شد. آن ها آگاه بودند که طالوت از فقیرترین افراد قوم می‌باشد. پس به یکدیگر نگاه کردند. سپس از روی تکبر و خودخواهی گفتند: چطور می‌شود که طالوت فرمانروای ما گردد؟! او نه نسبی اصیل دارد و نه سلطنت را همچون نوادگان یهودا از پدران خود به ارث برده است. او شخصی فقیر است، پس چطور می‌تواند سلطنت را به دست گرفته و بر ما حکمرانی کند و مرزهای سرزمین ما را حفظ نماید. ما به سلطنت از او شایسته تر هستیم.

اشموئیل با شنیدن سخنان بنی اسرائیل گفت: مگر حکمرانی کردن و یا فرمانروایی لشکر به نسب یا ثروت است؟ سیاستمداری ثروتمندی که کم خَرد است برای یک سرزمین چه سودی دارد؟ آیا او می‌تواند امور مرتبط با یک قوم یا مملک را سر و سامان دهد؟ قطعا این گونه افراد نمی توانند برای سلطنت بر یک قوم مناسب باشند. حق تعالی طالوت را به سبب سیاست ،درایتی که از آن برخوردار است برای سلطنت بر شما برگزید. در واقع خداوند تمام مواهبی را که برای ریاست و به دست گرفتن امور لازم است را نظیر قدرت، رشادت، سلحشوری و صلابت در او قرار داده است. البته بدون در نظر گرفتن این امتیازاتی که برشمرده شدند، مهم این است که خداوند چه کسی را برای شما انتخاب نموده است چرا که داناتر از او به مصالح شما کسی نیست و بلا شک او از عاقبت کار آگاه است و شایسته نیست که در امری که خداوند فرموده است دخالت کرد.

داستان های قرآنی
داستان های قرآنی

بنی اسرائیل بیان کردند: باشد حال که خداوند امر نموده از فرمان او سرپیچی نخواهد شد اما ای نبی خدا برای ما علامت و نشانی بیاور تا بفهمیم که خداوند این دستور را فرموده است.

نبی خدا گفت: خداوند از لجاجت شما آگاه بود و می‌دانست که به این امر نیز اعتراض می‌کنید به همین منظور نشانه و علامتی برای شما قرار داده است. پس به بیرون شهر بروید و صندوق (تابوت) عقیق را مشاهده کنید. همان صندوقی که به سبب انحراف و چند دسته شدن، از شما گرفته شد. این تابوت را ملائکه حمل می‌کنند و اگر که اهل ایمان باشید در آن نشانه‌ای از فرمانروایی طالوت است.

بنی اسرائیل به خارج شهر رفتند و آن‌چه که اشموئیل بیان نموده بود را دیدند. پس ایمان آوردند و فرمانروایی طالوت را قبول کردند …

 

  • تلاوت ترتیل آیه 247 سوره بقره – سعد الغامدی

وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

و پیامبرشان به آنها گفت: «خداوند (*طالوت*) را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اینکه ما از او شایسته‌تریم، و او ثروت زیادی ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، می‌بخشد؛ و احسان خداوند، وسیع است؛ و (از لیاقت افراد برای منصب‌ها) آگاه است.»

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *