شرح و تفسیر سوره عادیات – بخش اول

قرآن

سوره عادیات صدمین سوره قرآن مجید (بر اساس ترتیب کنونی) و چهاردهمین سوره ای است که بر رسول خدا (ص) نازل شده است. این سوره دارای یازده آیه کوتاه می باشد و در جزء سی قرآن قرار دارد. در مطلبی درباره شأن نزول، فضیلت و خواص این سوره صحبت شد. حال می خواهیم به تفسیر و شرح آیات آن بپردازیم.

سوره عادیات
سوره عادیات

سوره عادیات

ِبسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ ﴿٦﴾ وَ إِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ ﴿٧﴾ وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ ﴿٨﴾ أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ ﴿٩﴾ وَ حُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ ﴿١٠﴾ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّخَبِيرٌ ﴿١١﴾.

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر، قسم به اسب های دونده (مجاهدان) در حالی که نفس زنان به پیش می رفتند (1)، و قسم به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سُم اسب ها با سنگ های بیابان جرقه ایجاد می شود) (2)، و قسم به هجوم آوران در هنگامه صبح (سپیده دَم) (3)، (به سبب آن هجوم) گرد و غبار به هر سمت پراکندند (4)، و ناگهان در میان دشمن ظاهر گشتند (5)، که انسان در برابر نعمت های پروردگار خویش بسی ناسپاس و بخیل است (6)، و او خود نیز بر این معنی (ناسپاسی) گواه است (7)، و او علاقه بسیاری به مال دارد (8)، آیا نمی داند در آن روز که همه ی افرادی که در گورها هستند (مردگان)، برانگیخته می شوند (9)، و آنچه در دل ها نهان است، آشکار می شود (10)، همانا در آن روز پروردگارشان از آن ها (از نیک و بد اعمال آن ها) کاملا با خبر  است (11) [1].

شرح و تفسیر سوره عادیات

سوره عادیات با قسم های بیدارگری شروع شده است. خداوند در ابتدا می فرماید: قسم به اسب های دونده (مجاهدان) در حالی که نفس زنان به پیش می رفتند (یا سوگند به اُشتر حاجی ها که از عرفات به سمت مشعر الحرام و از مشعر الحرام در حالی که نفس می زنند به سوی مِنا حرکت می کنند).

اسب دونده
اسب دونده

واژه «عادیات» جمع کلمه عادیة از ریشه عدو (بر وزن صبر) که در اصل به معنای گذاشتن و جدا شدن است، چه این جدایی و مفارقت قلبی باشد که به آن عداوت گفته می شود و یا در حرکت بیرونی که به آن عدو (دویدن) می گویند. همچنین این واژه برخی اوقات در معاملات می باشد که به آن عدوان گویند. در سوره عادیات معنای دوم که دویدن است منظور می باشد.

واژه «ضبح» که بر وزن کلمه مدح است به معنای آوا و صدای نفس های تند اسب می باشد زمانی که می دود. این صدا را آدم در زمان دویدن اسب می شنود.

همانطور که از ابتدای تفسیر برای آیه اول مشخص است برای این آیه مفسران دو نظر دارند:

اول اینکه سوگند و قسم به اسب هایی است که سریع و تند به سمت میدان جهاد رفته و به سبب اینکه جهاد عمل خوب و مقدسی می باشد این اسب ها نیز در این راه (جهاد) آنقدر ارزش پیدا می کنند که سزاوار است به آن ها قسم خورده شود.

دومین نظر این است که این سوگند به شترهایی خورده است که در فریضه و عمل واجب و بزرگ حج در بین اماکن مقدس (مشعر الحرام، عرفات، مِنا و …) به تندی حرکت می کنند، زیرا آن ها از قداستی برخوردارند که سزاوار سوگند می باشند.

از ابن عباس روایت شده که در حجر اسماعیل و در کنار کعبه بودم که مردی آمد و درباره آیه اول سوره عادیات (وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا) از من سوالی پرسید، من نیز در پاسخ گفتم منظور اسب هایی است که در جهاد حمله می کنند و در هنگام شب به محل استراحتشان بر می گردند و سرباز هایی که آتش روشن کرده و برای خود غذایی آماده می کنند. آن مرد پس از شنیدن جواب از من دور شد و به سراغ علی بن ابی طالب (ع) که در کنار چاه زمزم بود، رفت و سوالی که از من کرد را از ایشان پرسید.

علی (ع) پیش از آن که جواب آن مرد را بدهد، فرمود: آیا قبل از من این سوال را از کسی پرسیده ای؟ آن مرد گفت: بله از ابن عباس سوال کردم و او گفت که منظور اسب هایی است که در راه جهاد حمله می کنند و … علی بن ابی طالب (ع) فرمود: برو و با او به نزد من بیایید.

ابن عباس می گوید زمانی که به نزد علی (ع) رفتم ایشان فرمودند: برای چه مردم را به چیزی که از آن اطلاع نداری فتوا می دهی؟ اولین غزوه در اسلام جنگ بدر بوده که ما تنها دو اسب همراهمان بود، اسبی برای زبیر و اسبی از مقداد. پس چگونه عادیات معنی اسب ها را می دهد؟! نه عادیات در اینجا منظور شترهایی است که از عرفات به مشعر و از مشعر الحرام به مِنا می روند.

شتر
شتر

این عباس گفت این سخن را که شنیدم از نظر خود برگشتم و نظر علی علیه السلام را قبول کردم.

البته این گمان نیز می رود که واژه عادیات معنای گسترده ای داشته باشد که هم اسب های مجاهد را شامل می گردد هم اُشتر حاجی ها را و مقصود از روایتی که بیان شد این است که نباید معنای این واژه تنها در اسب ها خلاصه گردد زیرا این معنا همه جا صدق نمی کند، مصداق واضح تر آن، شترهای حاجیان است.

در حقیقت این تفسیر برای آیه اول از جهاتی مناسب تر و بهتر به نظر می آید. در آیه بعدی خداوند می فرماید: و قسم به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سُم اسب ها با سنگ های بیابان جرقه ایجاد می شود).

واژه موریات جمع «موربه» است که از ریشه «ایراء» به معناب افروختن آتش است و قدح به زدن سنگ، چوب، آهن یا چخماق به همدیگر برای ایجاد جرقه می باشد.

برای آیه دوم نیز چند نظر و تفسیر بیان شده است:

  • اسب های افراد مجاهدی که آن چنان به سرعت به سمت میدان جنگ حرکت می کنند که به سبب برخورد کردن سُم اسب ها به سنگ های بیابان جرقه ایجاد می شود.
  • شترهایی که به سرعت به مکان ها و مواقف مقدس حج می دوند و سنگ و ریگ هایی که در زیر پای شتران قرار دارند پریده و در برخورد با سنگ های دیگر جرقه می زنند.
  • قبایل و گروه هایی که در مواقف فریضه حج (مِنا، مشعر الحرام، عرفات) برای آماده کردن غذا آتش روشن می کنند.
  • کنایه از افرادی که آتش جنگ و جهاد را شعله ور می افروزند.
  • زبان هایی که با بیان کوبنده، آتش به دل دشمن می اندازند.
  • به بیان برخی از مفسران به اشخاصی اشاره دارد که در به انجام رساندن حوائج مردم تلاش می کنند و مقصود خود را پیش می برند همانطور که آتش از سنگ آتش زنه خارج می شود.

در تفسیر نمونه بیان شده که تنها دو تفسیر اول برای این آیه مناسب می باشند و مابقی احتمالات و گمان ها برای معنا و مفهوم آیه دور به نظر می رسند.

ادامه دارد.

منبع:

[1] ترجمه آیات بر گرفته از ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

  • تلاوت ترتیل سوره مبارکه «عادیات» با قرائت استاد «محمد عبدالکریم»

 

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *