شرح دعای پانزدهم صحیفه سجادیه – بخش اول

دعای پانزدهم صحیفه سجادیه

از دیگر دعاهای ماثور نوشته شده در صحیفه، دعای امام سجاد علیه السلام در زمان بیماری، بروز ناراحتی و گرفتاری است (دعای پانزدهم صحیفه سجادیه است). امام در این دعا خدای متعال را به سبب نعمت سلامتی یا در زمان بیماری سپاس می گوید و به آثار اخروی که بیماری به همراه دارد یعنی پا شدن از گناهان اشاره می کند. حضرت همچنین بیماری را هشداری برای توبه نمودن دانسته و اعتماد به خدای متعال را کلید تمامی درب های بسته معرفی کرده است. برای این دعا نیز شروحی بیان شده است که خواندن آن ها برای درک بهتر دعا خالی از لطف نیست. از این رو بر آن شدیم تا با اقتباس از شهود و شناخت که اثر حسن ممدوحی کرمانشاهی است شرحی برای فرازهای این دعا بیاوریم.

شرح دعای پانزدهم صحیفه سجادیه – فراز یک و دو

در این دو فراز امام می فرماید: خداوندا! تو را برای تندرستی که تا به الان از آن استفاده کردم، شکر می گویم و همچنین تو را بر بیماری که گاها در بدنم ایجاد می شود سپاس می گوی. ای معبودم! نمی دانم بر کدام یک از این دو بیشتر سپاس تو را گویم و نمی دانم کدامیک از این دو وقت برای شُکر شایسته تر است.

سلامت جسم نعمت ویژه ای است که خداوند متعال به انسان های سالم عطا نموده است. آدمی مخلوق پیچیده ای است که از دقت بالایی برخوردار است و ساختار بدنش معلول عظیم ترین دستگاه صنع خلقت است به صورتی که مصنوع و پدید آمده ای پیچیده تر و دقیق تر از بدن آدمی در عالم عنصر و ماده وجود ندارد. در واقع هرچه از عمر علم پزشکی می گذرد و بر میزان دقت و کاوش اضافه می شود، پیچیدگی های تعجب بر انگیز ارگانیسم بدن آدمی بیشتر از قبل کشف می گردد. پس لازم است در مقابل نعمت سلامتی خداوند را شُکر کرد که با قدرت لایزال خود روابط تمامی اندام ها و بافت ها را به گونه ا ی دقیق تنظیم نموده است.

و اما موضوع دومی که در این جا وجود دارد، درس مقاومت است. سفارش امام چنین است که در صورت ایجاد کسالت در بدن نه تنها نباید خود را باخت و بی قراری کرد که سزاوار آن است که با کمال نشاط آن را تحمل نماییم چرا که چه بسا ترس بیماری را تشدید کرده یا موجب طولانی شدنش می گردد. در مقابل اما دل امیدوار به رحمت خداوند روح را قوی نموده و باعث کم شدن بیماری یا از بین رفتن آن می شود.

صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه

تمامی اعضای بدن آدمی که هر یک با وجود داشتن ارتباطی مشخص با دیگر بخش های بدن، مکانیزم عمل مخصوص به خود را دارند، ابداعی از سوی خداوند متعال هستند که تحت تدبیر او عمل می کنند و هیچ کس قدرت تصور آن را ندارد. با این وجود نباید فراموش کرد که خداوند دستگاه های مختلف داخل بدن را براساس نظام تغییر پذیر این دنیا و بالطبع آسیب پذیر قرا ر داه است به گونه ای که هر زمان اراده نماید می تواند ارتباطات را به گونه ای بجیند که تا ابد آن جسم برقرار باشد. اما خداوند این کار را در همه جهان و در هیچ مخلوقی مقرر نکرده است و بدون شک در آن حکمت بزرگ است. به همین دلیل امام علیه السلام به همان اندازه که برای سلامتی خدا را شکر می گوید، بر ابتلای به بیماری و آنچه که ناگوار است سپاس خدای را به جا می آورد. این درسی است که بدانیم بیماریو ناگواری نیز مملو از مصالح است که خدای عز و جل برای آدمی مقرر نموده است و حضرت این مصالح را آن گونه می بیند که می فرماید: خداوندا! در حیرت هستم که بر کدام یک از این دو نعمتت بیشتر شکر نمایم؛ بر سلامت بودن و امن و عافیت یا بر ابتلای به بیماری و ناگواری جسمی؟!

با تفکر و تامل در کلام حضرت می شود به برخی از اسرار آفرینش مطلع شد. چرا که یکی دیدن عافیت و مریضی در نیاز به سپاسگزاری نشانه ای از احاطه علمی امام به ازل و ابد است. حضرت می داند که رنج جهان ذخیره ای برای آخرت است. این تفکر برخلاف نظر افرادی است که مرگ را پایان می بینند و رنج و درد را برای انسان ناروا می پندارند و نا بینایی را ظلم و بینایی را عدل مطلق گمان می کنند. حضرت به اول و آخر و ازل و ابد عالم است و می داند که هیچ درد و محنت و مصیبتی نیست جز اینکه به عدا و رحمت خداوند به بهترین صورت جبران خواهد شد.

آن چه که بیان گردید به حکمت اصل موضوع بیماری ارتباط دارد که تمامی انسان ها از صالح گرفته تا کافر در آن شریک هستند و هر کدام این رخدادها را به صورت قهری و جداگانه تحمل می نمایند. ولی بحث سلسه مصالحی که در صورت راضی بودن به قضای الهی برای افراد صالح و مومن تقدیر نموده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *