آشنایی با اصطلاحات فقهی – بخش اول

آشنایی با اصطلاحات فقهی

اصطلاحات فقهی واژه ها و عباراتی هستند که در فقه شیعه یعنی علمی که برای به دست آوردن و استخراج تکالیف دینی مسلمانان است، به کار گرفته می شوند. آشنایی نصبی با این اصطلاحات اهمیت بالایی دارد چرا که یک شخص مسلمان در طول دوران زندگی خود بارها با مسائل و موضوعاتی رو به رو می گردد که پاسخ آن ها شامل برخی از این عبارات است و ندانستن آن ها ممکن است شخص را دچار سردرگمی یا اشتباه کند. از این رو طی سلسله مطالبی قصد داریم به شرح این واژه ها بپردازیم.

اصطلاحات فقهی – حروف الف و ب

  • آب جاری

به آبی که در حال جریان است نظیر آب چشمه، قنات (از زمین می جوشد)، رود، رودخانه و آب لوله کشی شهری اطلاق می گردد.

  • آب قلیل

به آبی که میزانش کمتر از کُر است و از زمین نجوشد می گویند. و اما آب کُر میزان مشخصی از آب است که اندازه اش و کیفیتش در احکام آمده است (درباره وزن و مساحت اختلاف است).

  • آب مضاف

به آبی که به آن چیزی اضافه شده یا از چیزی گرفته شده همچون شربت و گلاب می گویند.

  • آلات لهو

به وسایلی که برای عیاشی و خوشگذرانی نامشروع استفاده می شوند نظیر تار و ضرب اطلاق می گردد.

  • ابن السبیل

به مسافری که در راه مانده باشد و مخارج سفر و زندگی را ندارد.

  • اجرت المثل

گاهی شخصی بدون تعیین اجرت کاری انجام می دهد. برای آنکه قیمت کاری که انجام داده مشخص شود می گویند که اگر این کار را فردی دیگر انجام می داد چقدر می شد؟ جواب هر چه باشد، قیمت و اجرت المثل همان خواهد بود.

  • اجیر

به کار گرفتن شخصی با مزد برای انجام دادن کاری را گویند.

  • احتلام

از علائم بلوغ است و به خروج منی در خوا ب اطلاق می شود.

  • احتیاط لازم

جوانب را رعایت نمودن در این صورت باعث اطمینان آدمی به وصول به واقع می گردد.

  • احتیاط مستحب

این نوع احتیاط، احتیاطی است که مجتهد الزام رعایت آن ر ا به وسیله ادله عقلی به دست آورده است. احتیاط مستحب غیر از فتوای فقیه است و رعایتش واجب نمی باشد.

  • احتیاط واجب

امری است که بر اساس احتیاط است ولی فقیه همراه آن فتوا نداده است. در چنین مواردی شخص مقلد می تواند به فتوای مجتهد دیگری که در رتبه بعد قرار دارد عمل کند.

  • احوط

به آنچه که بر اساس و منطبق بر احتیاط است گفته می شود.

  • ادا

انجام عبادات را در وقتی که خداوند تعیین نموده است یعنی وقت شرعی آن عبادت، اداء گویند.

  • ارباح مکاسب

منافع کسب و کار را گویند. هر نوع درآمدی که از راه حرفه و کار به دست آید، گویند.

  • ارتداد

به کفر پس از مسلمانی گویند.

  • ارتماس

فرو رفتن در آب برای غسل – فرو نمودن صورت و دست در آب برای وضو.

  • ارث

ارث به اموال شخص فوت شده که برای ورثه باقی می ماند اشاره دارد.

  • ارش

مالی که بابت جبران نمودن خسارت مالی یا بدنی اخذ می شود.

  • استبراء

به تلاش در برائت و پاکی از آلودگی و نجاست گفته می شود. این واژه در سه مورد استفاده می شود. استبراء از بول، استبراء از منی (ادرار نمودن پس از خروج منی در جهت اطمینان یافتن از نبود منی در مجرای ادرار) و استبراء از حیوان نجاست خوار (ممانعت از خوردن نجاسات انسان تا زمانی که به خوراک طبیعی خویش عادت نماید).

  • استحاضه

خونی که از بانوان در زمانی غیر از زمان حیض یا زایمان بیرون می آید. این خون در سه نوع کبیره، قلیله و متوسطه براساس میزان آن قرار دارد.

استحاضه - اصطلاحات فقهی
استحاضه – اصطلاحات فقهی
  • استحاله

از مطهرات است. این واژه به دگرگونی شیء به شکلی که به حقیقت دیگری تبدیل گردد اطلاق می گردد. مثلا چوب نجسی که سوزانده شود و خاکستر گردد یا سگی که در نمک زار فرو رفته و در نهایت به نمک تبدیل شده است. چنین چیزهایی پاک می شوند اما به عنوان نمونه اگر که گندم نجس آرد شود. به دلیل اینکه حقیقتش تغییر نکرده است نجس خواهد بود.

  • استفتاء

خواستن فتوا را گویند. پرسش نمودن و کسب نظر مجتهد در ارتباط با حکم شرعی یک مسئله را گویند.

  • استطاعت

اگر چه توانایی انجام جیزی را دراستطاعت می گویند. اما در علم فقهی این واژه برای توانایی به جای آوردن فریضه حج از نظر بدنی، مالی و مسیری به کار می رود.

  • استمناء

همان خود ارضایی است. یعنی شخص با خود کاری انجام دهد که منجر به خروج منی شود. ناگفته نماند جلق زدن نامی دیگر برای این کار است.

  • اعاده

به جای آوردن دوباره عبادت در زمان مخصوص آن. مثلا شخصی که در رکعت های نماز صبح شک کرده است لازم است آن را در زمان خودش دوباره بخواند.

  • اعراض از وطن

تصمیمی که انسان برای ترک همیشگی وطن و اعراض از آن می گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *