در این مطلب و در ادامه نوشتههای پیشین که در آنها فرازهای یک تا چهار دعای یازدهم صحیفه سجادیه شرح داده شدند، آخرین فراز از این دعا بر اساس کتاب شرحی بر دعاهای صحیفه سجادیه، شهود و شناخت از حسن ممدوحی کرمانشاهی شرح داده خواهد شد.
در دعای یازدهم صحیفه سجادیه امام سجاد علیه السلام، از حق تعالی درخواست عاقبت به خیری در این دنیا و در سرای آخرت کرده است. عاقبت به خیری در باورها و اعتقادات مسلمانان موضوع مهمی است که جملگی مومنان همواره از خداوند آن را طلب دارند زیرا این احتمال همیشه وجود دارد که انسان در هیاهوی رخدادهای زندگی از طریق سعادت خارج شده و عاقبت او به بدی و شقاوت ختم گردد.
فراز پنجم دعای یازدهم صحیفه سجادیه
إِنَّكَ رَحِيمٌ بِمَنْ دَعَاكَ، وَ مُسْتَجِيبٌ لِمَنْ نَادَاكَ
و تو به هر آنکس که از تو درخواست (دعا) نماید مهربان و اجابت کننده به هر آنکس که صدایت میکند، هستی.
شرح فراز پنجم
این بخش از دعا تعبیر، تفسیر و ترجمانی برای آیههای فراوانی از قرآن کریم است. در آیه 186 سوره بقره آمده است: وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ …
و هر گاه بندگان من از تو دربارهام پرسیدند (بگو) من (به آنها) نزدیک هستم و دعای دعا کننده را هنگامی که من را بخواند اجابت مینمایم …
خداوند متعال هیچ گاه خلف وعده نخواهد کرد. ممکن است گذشت زمان سبب گردد که افراد دچار این توهم شوند که حق تعالی دعای آنان را نادیده گرفته و آن را اجابت نمیکند اما هیچ گاه این اتفاق نمیافتد چرا که نیاز آدمی به خداوند به وقت و زمانی خاص محدود نیست و به طور قطع دعای آنها برایشان ذخیره شده است.
در بخش انتهایی آیه 29 سوره نساء آمده است: خداوند به شما بسیار مهربان است.
همواره رحمت خداوند متعال تمامی آفریدهها را در بر گرفته است و شامل همه آنها میشود. حال و در این میان اگر که آدمی، این مخلوق برگزیده، دست به دعا بردارد و از این رحمت گسترده و بزرگ چیزی را طلب نماید، وعدههای الله تعالی حتمی شده و تخلف ناپذیر خواهند بود. پس اگر که خلاف آن وعده را آدمی دید، باید به این مورد توجه کند که آیا شرایط اجابت دعا را دارا بوده یا خیر؟ چرا که شرط مستجاب شدن دعاها، داشتن اخلاص و انقطاع به خداوند است همانطور که خداوند میفرماید: دعای دعا کنندهای که من را بخواند، اجابت خواهم نمود[1].
در این بخش از آیه 186 سوره بقره در حقیقت به ضروری بودن انقطاع به سمت خدا و قطع امید نمودن از مخلوقات است. به این معنا که شخص دعا کننده میبایست بدین امر آگاه باشد که موثر حقیقی تنها خود او است و امور دیگر واسطههای فیض خداوند هستند.
همچنین لازم است زبان سر شخص دعا کننده ترجمان و تفسیر جان و باطن او باشد، بدین معنا که قلب رابط میان آدمی و خداوند گردد، زیرا برخی اوقات آدمی به صورت لفظی و ظاهری چیزی را طلب میکند اما در باطن از آن خواسته و طلب روی گردان است. به عنوان مثال شخصی از خداوند توفیق طاعت را درخواست دارد اما تمامی شرایط توفیق را که حق تعالی به او عطا نموده است را تباه میسازد. بسیاری از انسانها آنچنان موانع توفیق را در زندگی برای خویش مهیا میسازند که مسیر به طور کلی بر روی آنان بسته میشود که در نهایت به محرومیت قطعی آنان خواهد انجامید.
علاوه بر این، ممکن است شخص از خدا درخواستی داشته باشد که اگر از آثار آن باخبر گردد، هیچ گاه آن را طلب نمینمود. در واقع هیچ یک از انسانها از سلسله علت و معلولهایی که در این دنیا وجود دارند، آگاه نیست و تمامی آنها برای آدمیان مجهول هستند و میتوان این چنین گفت که سر اجابت نشدن دعاها، گرفتاریهایی است که پذیرش دعا در پی دارد و آدمی از آنها گریزان است.
پس لازم است طلب انسان از خداوند متعال به صورتی باشد که از او درخواست نماید و وکالت در اجابت آن درخواست را به او وا گذارد، چرا که او به تمامی امور و سرانجامشان آگاه است.
منبع:
[1] برگرفته از آیه 186 سوره بقره
- تلاوت ترتیل آیه 186 سوره بقره – شهریار پرهیزگار
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!