شرح دعای 13 صحیفه سجادیه – بخش چهاردهم

شرح دعای 13 صحیفه سجادیه

در فراز 22 دعای 13 صحیفه امام سجاد علیه السلام می فرماید:خداوندا امید من را از خویش قطع مکن، و رشته پیوند من را از خود جدا نساز و در این درخواست (حاجت) و غیر آن، من را به سمت دیگری رهسپار نفرما. حضرت چرا از خداوند این درخواست ها را دارد؟ مگر جز این است که رویگردان شدن از خدای بی نیاز، آدمی را به بلایی عظیم دچار می سازد. پس حضرت به این موارد در جهت تنبه انسان و متوجه ساختن او اشاره می کند.

فراز 22 دعا

وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي عَنْكَ ، وَ لَا تَبُتَّ سَبَبِي مِنْكَ ، وَ لَا تُوَجِّهْنِي فِي حَاجَتِي هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ

شرح فراز 22 دعای 13 صحیفه

گناه و معصیت مهم ترین و بزرگ ترین دلیلی است که باعث دوری انسان از خدا می شود. امام سجاد علیه السلام در این فراز از حق تعالی می خواهد امیدش را نا امید نگرداند زیرا انسانی که مسیرش را از خداوند جدا می سازد و در پناه غیر او قرار می گیرد بدون آنکه به این امر واقف و از آن آگاه باشد به بلایی عظیم دچار می گردد و این موضوعی است که امام به شکل دعا امت مسلمان را به آن متوجه می کند.

همانطور که در ابتدا گفتم یکی از علل دوری آدمی از خداوند معصیت است، آنگونه که امام علی علیه السلام در دعای کمیل بیان می دارد: خداوندا آن گروه از گناهانم را که امیدم را به توقطع می کنند را بیامرز.

در واقع بد به حال شخصی که خداوند آن چنان از او بیزار می شود که دوست ندارد صدایش را بشنود و رشته امیدش به پیشگاه خود را قطع می کند زیرا که ناامیدی از خداوند با قطع همۀ علل و اسباب مساوی است و در جهت درمان این پی آمد نابود کننده سعی بسیار نیاز است.

گناه کار
گناه کار

از نشانه های این موضوع در پناه غیر خدا قرار گرفتن است که حضرت زین العابدین (ع) با جمله «در این حاجت و حاجات دیگر من را به سمت دیگری (غیر خود) روانه مکن»؛ همانا غیر پرستی با خدا پرستی هیچ گاه سازگار نمی شود.

برای درک این امر کودکی نو پا را فرض بگیرد که مادر او را از منزل بیرون کرده است و او در حالی که از این مسئله غافل است به بازی مشغول بوده و از عاقبت بدی که در انتظارش است بی اطلاع است. قطع به یقین مسئله ای این چنین آدمی را متأثر می کند به شکلی که شاید از هر نوع اقدامی برای نجاتش خودداری ننماییم و قضاوت نهایی ما این گونه خواهد بود که هر چند احتمال می رود که مادر به جهت تهی دستی و درماندگی کودک خود را رانده است اما در هر صورت این موضوع دلیلی برای رها کردن کودک نیست.

دربارۀ انسان که ناتوان است و جدا شدن از مبدئی که قادر و غنی مطلق است و هیچ نقص و اشتباهی در آن راه ندارد نیز باید بیان کرد: موقعیت بحرانی این انسان نگون بخت به مراتب از حال کودک نو پا رانده شده رقت انگیزتر است.

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟[1]

خدایا! ما را لحظه ای به خود وا مگذار و در پناه خود قرار ده و به دیگری واگذارمان مکن که تنها مفر ما به سمت خود توست معبود بی همتا

منبع:

[1] غزلیات حافظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *