عیسی علیه السلام از پیامبران اولو العزم الهی است. خداوند ششصد سال پیش از ظهور اسلام او را برای هدایت قوم بنی اسرائیل در میان آنان مبعوث نمود تا به سوی حق تعالی شتافته و از اعتقادات تحریف شده و نادرست خویش دست بکشند. در قرآن مجید حق تعالی به حضرت عیسی (ع) اشاره نموده و از بخشهایی از حیات پر خیر و برکت او سخن به میان آورده است. در مطالب دیگری نظیر «داستان حضرت مریم و ولادت حضرت عیسی (ع)» به بخشهایی از زندگی این پیامبر عظیم الشأن اشاره شد. در این مطلب از مطالب سایت معراج النبی قصد داریم به نگارش احادیثی از حضرت عیسی (ع) که در کتب معتبر حدیثی آمدهاند، بپردازیم.

احادیثی از حضرت عیسی (ع)
- رُوِىَ أنَّ عيسى عليه السلام مَرَّ وَ الحَوارِيُّونَ عَلى جيفَةِ كَلبٍ، فَقالَ الحَوارِيُّونَ:ما أنتَنَ ريحَ هذا الكَلبِ! فَقالَ عيسى عليه السلام: ما أشَدَّ بَياضَ أسنانِهِ. [1]
روایت شده که عیسی علیه السلام به همراه حواریون بر لاشه سگی عبور کردند. حواریون گفتند: این سگ چه بوی بدی میدهد! عیسی (ع) فرمود: ولی عجب دندانهای سفیدی دارد.
- قالَ عيسَى بنُ مَريَم عليهماالسلام: إنَّ الدّابَّةَ إذا لَم تُركَبْ وَ لَم تُمتَهَنْ وَ تُستَعمَلْ لَتَصْعَبُ وَ يَتَغَيَّرُ خُلقُها، وَ كَذلِكَ القُلُوبُ إذا لَمْ تُرَقَّقْ بِذِكرِ المَوتِ وَ يَتعَبْها دُؤوبُ العِبادَةِ تَقسُو وَ تَغلُظُ [2]
همانا هر زمان که چارپایان را سوار نگردند و یا از آن کاری نکشند، کج خُلق و سرکش میشوند. قلوب انسانها نیز این چنین است هر زمان که با یاد مرگ نرم نگردد و عبادت پیوسته آنها را خسته نکند، سخت شده و درشت میگردد.
- إنَّ رَجُلاً جاءَ إلى عيسَى بنِ مَريَمَ عليهما السلام فَقالَ لَهُ: يا رُوحَ اللّه ِ إنى زَنَيتُ فَطَهِّرنى… فَلَمَّا اجتَمَعَ وَ اجتَمَعُوا وَ صارَالرَّجُـلُ فِى الحُفرَةِ نادَى الرَّجُلُ: لايَحُـدَّنى مَن لِلّهِ فى جَنبِهِ حَدٌّ. فَانصَرَفَ النّاسُ كُلُّهُم إلاّ يَحيى وَ عيسى عليهماالسلامفَدَنا مِنهُ يَحيى عليه السلام فَقالَ لَهُ:يا مُذنِبُ عِظْنى؟! فَقالَ لَهُ: لاتُخَلِّيَنَّ بَينَ نَفسِكَ وَ بَينَ هَواها فَتُرديكَ. قالَ عليه السلام: زِدنى. قالَ: لا تُعَيِّرَنَّ خاطِئاً بِخَطيئَةٍ. قالَ عليه السلام: زِدنى. قالَ: لا تَغضِبْ. قالَ عليه السلام: حَسبى[3]
همانا مردی به نزد عیسی علیه السلام آمد و گفت: ای روح خدا من زنا کردم، من را پاک گردان … زمانی که مزدم جمع شده و آن مرد (برای سنگسار) داخل گودل قرار گرفت، صدا زد: آن کس که مستحق حد الهی می باشد نباید بر من حد را جاری نماید. تمامی مردم متفرق شدند جز یحیی و عیسی علیهم السلام. یحیی علیه السلام به نزدیکی مرد رفت و گفت: ای گنهکار من را اندرزی بده. مرد به او گفت: هیچ گاه نفس خویش را با خواهشهایش رها نساز که تو را به نابودی میکشاند. حضرت یحیی گفت: اندرزی دیگر ده. مرد گفت: هیچ خطاکاری را به خطایی که نموده سرزنش مکن. یحیی (ع) گفت: باز هم اندرزی بگو. مرد گفت: غضب نکن. یحیی (ع) گفت: من را کافی است.
- طُوبى لِلمُصلِحينَ بَينَ النّاسِ ، اُولئكَ هُمُ المُقَرَّبونَ يَومَ القِيامَةِ[4]
خوشا به حال آنان که میان مردم اصلاح می کنند. اینها در روز قیامت مقربان هستند.
- إِنَّ مُوسَى نَبِيَّ اللَّهِ ع أَمَرَكُمْ أَنْ لَا تَزْنُوا وَ أَنَا آمُرُكُمْ أَنْ لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَكُمْ بِالزِّنَا فَضْلًا عَنْ أَنْ تَزْنُوا فَإِنَّ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالزِّنَا كَانَ كَمَنْ أَوْقَدَ فِي بَيْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِيقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ يَحْتَرِقِ الْبَيْتُ[5]
همانا موسی پیامبر خدا (ع) شما را امر نمود که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که فکر زنا را نیز نکنید چه رسد به عمل زنا، چرا که آن کس که فکر زنا نمایید همچون کسی است که در عمارتی زیبا آتش افروخته است و دودهای تیره آتش زیباییهای عمارت را نابود و خراب سازد اگر جه عمارت آتش نگیرد به این معنا که فکر گناه خواسته یا ناخواسته تیره شدن دل را به همراه دارد و به صفا و پاکی قلوب ضربه خواهد زد اگر چه آن گناه را انجام ندهند.
- قالَ عيسى بنُ مريمَ عليه السلام لأصحابِهِ: استَكثِروا مِنَ الشَّيءِ الّذي لا تأكُلُهُ النّارُ، قالوا: و ما هُوَ؟ قالَ: المَعروفُ[6]
عیسی علیه السلام به یاران خود فرمود: آنچه که آتش آن را نمی خورد را فراوان فراهم آورید. یارانش گفت: و آن چیست؟ فرمود: خوبی نمودن.
- إيّاكُم و النَّظَرَ إلَى المَحذوراتِ ؛ فإنّها بَذرُ الشَّهَواتِ و نَباتُ الفِسقِ[7]
از نگاه کردن به آنچه که از آن برحذر شدهاید (منع شدید)، پرهیز نمایید.چرا که آن بذر شهوت ها و نهال گناه است.
- الدُّنيا قَنطَرَةٌ فاَعبُروها و لا تَعمُرُوها[8]
دنیا (همانند) پل است. از آن گذر نمایید و آن را آباد نگردانید.
- إنَّ الشَّجَرَةَ لاتَكمُلُ إلاّبِثَمَرَةٍ طَيِّبَةٍ كَذلِكَ لايَكمُلُ الدِّينُ إلاّ بِالتَّحَرُّجِ عَنِ المَحارِمِ [9] 407 کلمه
همانا درخت کامل نمی گردد مگر با ثمره و میوهای پاک و گوارا. همچنین دین کامل نمی گردد مگر با دوری نمودن از آنچه که حرام است.
- رُوِىَ أنَّ حَوارِيىّ عيسى عليه السلام كانُوا إذا جاعُوا قالُوا: يا رُوحَ اللّه ِ جُعنا، فَيَضرِبْ بِيَدِهِ عَلَى الأرضِ – سَهلاً كانَ أو جَبَلاً – فَيُخْرِجُ لِكُلِّ إنسانٍ مِنهُم رَغيفَينِ يَأكُلُهُما، فَإذا عَطِشُوا قالُوا يا رُوحَ اللّه ِ عَطِشْنا، فَيَضْرِبْ بِيَدِهِ عَلَى الأرضِ – سَهلاً كانَ أو جَبَلاً – فَيُخرِجُ ماءً فَيَشرَبُونَ، قالُوا: يا رُوحَ اللّه ِ مَن أفضَلُ مِنّا؟ إذا شِئنا أطعَمْتَنا، وَإذا شِئنا سَقَيْتَنا، وَ قَد آمَنّا بِكَ وَاتَّبَعناكَ! قالَ عليه السلام: أفْضَلُ مِنكُم مَن يَعمَلُ بِيَدِهِ، وَ يـَأكُلُ مِن كَسْـبِهِ، فَصارُوا يَغسِلُونَ الثِّيابَ بِالكِراءِ.[10]
روایت شده که هر زمان حواریون گرسنه میشدند، میگفتند: ای روح خدا گرسنه شدیم. حضرت با دست خویش به زمین، چه دشت و چه کوه میزد و برای هر کدام از حواریان دو گرده نان خارج میکرد که آنها را میخوردند و هر زمان تشنه میگشتند، میگفتند: ای روح خدا تشنه شدیم و آن حضرت با دست خود به زمین، خواه دشت باشد یا کوه میزد و آب را خارج میساخت و حواریون از آن مینوشیدند. آنان گفتند: ای روح خدا! آیا برتر از ما کسی هست؟! که هر زمان بخواهیم ما را غذا میدهی و هر گاه تشنه گردیم آب مینوشانی و این در حالی است که به تو ایمان آورده و پیرو تو گشتهایم. حضرت در پاسخ فرمود: برتر از شما آن کسی است که با دست خویش کار کرده و از درآمد خود نان خورد. از آن به بعد حواریون لباس میشستند و با مزد آن روزگار میگذراندند.

- خادِمى يَداىَ وَ دابَّتى رِجْلاىَ وَفِراشى الأرضُ وَ وِسادى الحَجَرُ … أبيتُ وَ لَيسَ لى شِى ءٌ وَ اُصبِحُ وَ لَيسَ لى شِى ءٌ وَ لَيسَ عَلى وَجهِ الأرضِ أحَدٌ أغنى مِنّى[11]
خدمتگذار من دو دست من هستند و مرکب من دو پای من هستند. بستر من زمین است و بالش من سنگ … شب را با دست خالی سپری کرده و روز را با تهیدستی به سر خواهم برد ولی در با این وجود در روی زمین از من توانگر وجود ندارد.
- ما أفضَلُ الأعمالِ؟ فَقالَ: الرِّضا عَنِ اللّه ِ وَ الحُّبُ لَهُ[12]
از عیسی علیه السلام سوال شد: برترین اعمال کدام است؟ فرمود: خشنودی از خداوند و دوست داشتن او.
- أنَا أقولُ لَكُم : صِلوا مَن قَطَعَكُم وأعطُوا مَن مَنَعَكُم وأحسِنوا إلى مَن أساءَ إلَيكُم وسَلِّموا عَلى مَن سَبَّكُم وأنصِفوا مَن خاصَمَكُم[13]
من به شما میگویم: با آن کس که از شما گسسته است، بپیوندید و به آن کس که از شما دریغ نموده، عطا کنید و به آن کس که با شما بدی کرده، خوبی کنید و به آن کس که شما را دشنام داده سلام کنید و با آن که به دشمنی با شما برخاسته است، منصفانه رفتار نمایید.
منابع:
[1] ميزان الحكمه به نقل از تنبيه الخواطر، ج1 ح 117
[2] بحارالانوار، ج14 ص 309 ح 17
[3] من لايحضره الفقيه، ج 4 ص 33 ح 5019]
[4] تحف العقول ، ص 501
[5] كافی5 ج ص542
[6] مستدرك الوسائل: ۱۲/۳۴۴/۱۴۲۴۷
[7] بحار الأنوار : ۱۰۴ / ۴۲ / ۵۲
[8] الأمالى ، مفيد ، ص 43
[9] تحف العقول ، ص 511
[10] بحارالانوار، ج14 ص 276 ح 7
[11] ميزان الحكمه به نقل از عدة الداعى، ص 107 و 108
[12] محجّة البيضاء، ج 8، ص 88
[13] تحف العقول،500331
- تلاوت ترتیل آیه 30 سوره مریم – محمد ایوب
قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا
(ناگهان عیسی زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدایم؛ او کتاب (آسمانی) به من داده؛ و مرا پیامبر قرار داده است!