لجاجت در لغت به معنی الحاح و اصرار در انجام امری مخالف با میل شخص مقابل است و از نظر مفهومی و اصطلاحی به پافشاری نمودن در انجام کاری همراه با عناد اطلاق می شود. این صفت اخلاقی از رذیلتهایی است که خدای متعال در قرآن مستقیم و غیر مستقیم از آن نام برده و مورد سرزنش قرار داده است. لجاجت طبق آنچه که در قرآن آمده است، نشأت گرفته از عوامل گوناگونی چون تقلید کورکورانه، تکبر و استکبار است که آثاری همانند محروم شدن از درک آیات خداوند، انکار آنها و غرق شدن در گناهان را برای شخص لجوج در پی دارد. مبحث لجاجت در احادیث نقل شده از ائمه (ع) نیز آمده است و ائمه بزرگوار در نکوهش این امر سخن فراوان گفته اند که ما در ادامه قصد داریم برخی از این سخنان را که منصوب به امیر المومنین علی علیه السلام است را به نگارش در آوریم.
لجاجت در احادیث نقل شده از امام علی (ع)
- مَن لَجَّ وَ تَمادى فَهُوَ الرّاكِسُ الَّذى رانَ اللّهُ عَلى قَلبِهِ وَ صارَت دائرَةُ السَّوءِ عَلى رَأسِهِ[1]
هر که لجاجت ورزد و بر آن الحاح نماید، پس او همان بخت برگشته ای می باشد که الله تعالی بر دل او پرده (غفلت) زده است . رخدادهای ناگوار بر روی سرش قرار گرفته است.
- اَلافراطُ فِى المَلامَةِ يَشُبُّ نيرانَ اللَّجاجِ[2]
زیاده روی در سرزنش آتش لجاجت را شعله ور می کند.
- اللَّجوجُ لا رأيَ لَهُ[3]
شخص لجباز رأی و اندیشه ای ندارد.
- اللَّجاجُ يُنتِجُ الحُروبَ ويُوغِرُ القُلوبَ.[4]
لجبازی کردن جنگها را به بار می آورد و قلوب را کینه توز می سازد.
- إيّاكَ أن تَطيحَ بكَ مَطِيَّةُ اللَّجاجِ[5]
بر حذر باش از اینکه (مبادا) مرکب لجاجت تو را نابود سازد (هلاکت کند).
- إيّاكَ أن تَجمَحَ بكَ مَطِيَّةُ اللَّجاجِ[6]
زنهار از اینکه مرکب لجاجت سرکشانه تو را به سمت مهلکه ها سوق دهد.
- اِحذَرِ اللَّجاجَ تَنْجُ مِن كَبوَتِهِ[7]
از لجبازی حذر نما تا از به زمین خوردنش رها شوی.
- خَيرُ الأخلاقِ أبعَدُها عَنِ اللَّجاجِ[8]
بهترین اخلاق دورترین آن از لجاجت است.
- إيّاكَ والعَجَلَةَ بالاُمورِ قَبلَ أوانِها، أوِالتَّسَقُّطَ (التَّساقُطَ ـ التَّثبُّطَ) فيها عِندَ إمكانِها، أوِ اللَّجاجَةَ فيها إذا تَنَكّرَت، أوِ الوَهنَ عَنها إذا استَوضَحَت، فضَعْ كُلَّ أمرٍ مَوضِعَهُ[9]
بر حذر باش از شتابزدگی در امور قبل از فرا رسیدن وقتشان، یا کُندی کردن در کارها در هنگام رسیدن وقت آن ها، یا لجبازی کردن در آن ها هر زمان که مبهم و ناشناخته هستند و یا سستی نمودن در آن ها هر زمان که آشکار باشند، پس هر چیزی را در جایگاهش قرار ده.
- ثَمَرَةُ اللَّجاجِ العَطَبُ[10]
ثمره لجبازی نمودن هلاکت است.
- جِماعُ الشّرِّ اللَّجاجُ و كَثرَةُ المُماراةِ[11]
مجمع بدیها، لجبازی و ستیزه گری بسیار است.
- اللَّجاجُ يَكبو براكِبِهِ[12]
مَرکب لجبازی، سوار خویش را به زمین میزند.
- لا مَركَبَ أجمَحُ مِن اللَّجاجِ[13]
هیچ مَرکبی از لجبازی چموش تر نیست.
- راكِبُ اللَّجاجِ مُتَعرِّضٌ للبَلاءِ[14]
سواره بر مَرکب لجبازی در معرض بلا است.
- اللَّجاجَةُ تُورِثُ ما لَيسَ للمَرءِ إلَيهِ حاجَةٌ[15]
لجبازی چیزی از خود به ارث می گذارد که آدمی به آن محتاج نیست.
- اللَّجاجُ أكثَرُ الأشياءِ مَضَرّةً في العاجِلِ و الآجِلِ[16]
لجبازی زیانبارترین اشیاء در دنیا و آخرت است.
- اللَّجاجُ يَشينُ النّفسَ[17]
لجبازی، نفس را به ننگ خواهد کشاند.
منابع
[1] نهج البلاغه، نامه 58
[2] تحف العقول، ص 84
[3] غرر الحکم، 887
[4] همان، 1718
[5] بحار الانوار، 77/208/1
[6] نهج البلاغة: الكتاب ۳۱
[7] بحارالانوار، 78/10/68
[8] غرر الحکم، 4975
[9] نهج البلاغه، نامه 53
[10] غرر الحکم، 4596
[11] همان، 4795
[12] همان، 1710
[13] همان، 10737
[14] همان، 5379
[15]غرر الحکم، 1542
[16] همان، 2173
[17] همان، 375
- تلاوت ترتیل آیه 205 سوره بقره – عبدالرحمن سدیس
وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
(نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.