داستان خضر نبی و حضرت موسی علیه السلام – 1

حضرت خضر و موسی علیه السلام

زندگی دویست و چهل ساله حضرت موسی (ع) پر فراز و نشیب بوده و در قرآن کریم خداوند از او بسیار سخن گفته و به بیان بخش هایی از زندگی او پرداخته است تا آموزه ها و معارف پنهان در آن ها همچون دیگر آیات قرآن، چراغ راهی شوند برای رسیدن به تعالی و رستگاری …

یکی از بخش های جالب زندگی این پیامبر اولو العزم ماجرا و داستان ملاقات ایشان با حضرت خضر که عمری جاویدان دارد، می باشد. این ماجرا در آیات 60 تا 70 سوره کهف بیان شده است که در این مطلب قرار است به آن بپردازیم.

زمامداری حضرت موسی (ع) پس از نابودی فرعونیان

ماجرای ملاقات حضرت موسی علیه السلام با حضرت خضر (ع) که در قرآن از او به عنوان «بنده‌ای از بندگان ما که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم [1]» یاد شده است، از آن جا آغاز می شود که پس از نابودی و غرق شدن فرعون و فرعونیان، زمامداری قوم بنی اسرائیل به دست حضرت موسی (ع) افتاد. در روزی از روزها که اجتماع بزرگ و با شکوهی برپا شده بود، موسی (ع) به سخنرانی پرداخت که ناگهان فردی از او سوال کرد که ای موسی! آیا شخصی را می شناسی که نسبت به تو داناتر باشد؟

حضرت موسی علیه السلام
حضرت موسی علیه السلام

موسی (ع) در پاسخ گفت: نه کسی را نمی شناسم. (در برخی از روایات آمده است که بعد از آن که تورات بر موسی (ع) نازل شد و خداوند باری تعالی با او مستقیما سخن گفت در ذهن خود چنین پنداشته است که خدای متعال کسی را اعلم تر از او خلق ننموده است).

در آن هنگام خداوند متعال به فرشته وحی امر نمود که به نزد موسی (ع) رفته و وحی و سخن الهی را به او منتقل کند.

جبرئیل امین به نزد موسی (ع) رفت و فرمود: خداوند می فرماید که اعلم تر از تو عبد و بنده ی ما، خضر می باشد که هم اکنون در تنگه ای میان دو دریا [2] و در کنار سنگی بزرگ و عظیم است.

موسی (ع) سوال کرد: چگونه می شود به دیدارش بروم و از معلومات او بهره مند گردم؟

به موسی (ع) وحی شد که یک ماهی بگیر و در میان سبد یا زنبیلی قرار ده و به سمت آن تنگه حرکت کن، هر جا که آن ماهی را گم کردی همان جا خضر نبی حضور دارد.

حرکت موسی (ع) به سوی تنگه برای یافتن عالم دوران

موسی (ع) فردی است که به علم علاقه بسیار داشت به همین دلیل در تلاش بود تا هر طور که شده با خضر نبی ملاقات داشته باشد. به همین دلیل برای سفر خود همسفری انتخاب نمود. همسفر او یکی از افراد بنی اسرائیل به نام یوشع بن نون بود، این شخص در شجاعت و همچنین ایمان زبانزد قوم بوده است.

موسی (ع) و یوشع بن نون با زنبیلی که در آن ماهی [3] را قرار داده بودند و توشه اندکی به سمت تنگه حرکت کردند زمانی که به محل اتصال دو خلیج رسیدند کمی استراحت نمودند در حین استراحت فراموش کردند که مراقب ماهی که همراهشان بود و برای ناهار آن را در نظر گرفته بودند، باشند و ماهی به طرز معجزه آسایی به سمت دریا سر خورد و در دریا ناپدید شد.

حضرت موسی (ع) و همسفرش پس از آن که استراحت کردند توشه خود را برداشته و به راه خود ادامه دادند، پس از مدتی موسی نبی به یوشع بن نون گفت که خسته شدیم، ناهار را آماده کن تا بخوریم.

یوشع بن نون گفت: می دانید چه شده؟ زمانی که در کنار آن تخته سنگ ها مشغول استراحت بودیم، ماهی به طرز عجیبی به دریا پرید و من فراموش کردم در آن جا به شما بگویم؛ و واقعا این شیطان بود که از یادم برد.

دیدار خضر نبی (ع)

موسی (ع) زمانی که سخن همسفر خود را شنید به او گفت: ما منتظر همین اتفاق بودیم و این دقیقا چیزی است که می خواستیم. پس از آن هر دو، راهی را که رفته بودند بازگشتند و به جست و جوی خضر نبی مشغول شدند. زمانی که به محل تنگه و جایی که استراحت کرده بودند رسیدند آن عالم فرزانه را در آن جا دیدند.

پس از آن که به یکدیگر سلام کردند، موسی (ع) به خضر نبی فرمود: آیا می شود شما را همراهی کنم؟ می خواهم از علم، حقایق و معارفی که به شما آموخته شده و مایه رشد و صلاح می باشد به من یاد بدهی.

خضر (ع) گفت: تو هرگز نمی توانی همراه من صبر و تحمل کنی و پا به پای من بیایی. چگونه می توانی چیزهایی را تحمل کنی و در برابر آن ها صبر داشته باشی در حالی که از رمز و رموز آن ها مطلع و با خبر نیستی؟

موسی (ع) عرض کرد: ان شا الله من را صابر خواهی یافت و تلاش می کنم در هیچ عمل و کاری با شما مخالفت نکنم.

خضر (ع) گفت: پس اگر که همراه من آمدی درباره هیچ یک از کارهایی که انجام می‌دهم سوالی نپرس تا در زمان مشخص به تو رمز و راز آن ها را بگویم.

حضرت خضر و موسی علیه السلام
حضرت خضر و موسی علیه السلام

موسی (ع) متعهد شد که سوالی از خضر نبی نپرسد تا در وقت معین از رمز و راز امور آگاه شود. بدین ترتیب موسی کلیم الله برای یاد گرفتن حقایق و معارف بیشتر با خضر نبی همراه شد …

ادامه دارد …

منابع:

[1] در سوره مبارکه کهف آیه 65 این تعبیر و توصیف برای حضرت خضر (ع) بیان شده است.

[2] گفته شده منظور محل اتصال دو خلیج عقبه و سوئز بوده است.

[3] ماهی تازه صید شده تا یک شبانه روز نیز می تواند نیمه جان بماند و هنگام قرار دادن آن در آب ممکن است دوباره جان بگیرد.

سایت موسسه معراج النبی استان خوزستان

 

  • تلاوت ترتیل آیه 65 سوره کهف – استاد شحات محمد انور

فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا

(در آن جا) بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *