شرح حکمت 101 نهج البلاغه

حکمت 101 نهج البلاغه

در حکمت 101 نهج البلاغه از امام علی (ع) نقل شده که فرمودند: برآورده ساختن حاجات مردم جز به سه چیز کامل نمی‌گردد: کوچک شمردن آن تا (در نزد خداوند) بزرگ شود، پنهان داشتن آن تا آشکار گردد و شتاب در انجام دادن آن تا (برای حاجتمند) گوارا شود. این کلام به چه معنا و مفهوم است؟ درک آن جز با تدبر و تفسیر آن ممکن نیست که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.

شرح حکمت 101 نهج البلاغه

“با اقتباس از پیام امیر المومنین از آیت آلله مکارم شیرازی

در این کلام امام علی علیه السلام به سه شرط خدمت به مردم و رفع نیازها و حاجت‌های آن‌ها اشاره کرده است. اغلب می‌دانیم که برآورده ساختن نیازهای مردم و حل مشکلات آن‌ها از مستحبات بسیار مهم و از بهترین طاعات است تا جایی که در احادیث منقول از ائمه اطهار علیهم السلام به آن اشاره شده است. به عنوان مثال در حدیثی[1] از امام صادق علیه السلام آمده است که آنکه در برآورده ساختن حاجت برادر مسلمان خود با هدف جلب رضایت خداوند، تلاش نماید، خدای متعال هزار هزار حسنه در نامه اعمالش می‌نویسد و حتی به جهت آن، نزدیکان، همسایه‌ها، برادران دینی او و آشنایان او مورد غفران الهی قرار می‌گیرند.

امیر مومنان علیه السلام نیز در این سخن گهربار خود شرایط کمال برآوردن حاجات را در سه چیز خلاصه نموده و می‌فرماید: برآورده کردن حاجات مردم کامل نمی‌گردد جز به سه چیز: کوچک شمردن آن تا بزرگ شود؛ پنهان داشتن آن تا آشکار گردد و تعجیل در آن تا گوارا شود.

افراد بسیاری وجود دارند که هنگام برآوردن حاجت یک نیازمند آن را بزرگ می‌دانند و همه جا از آن سخن می‌گویند و گاهی برای انجام دادن آن هم امروز و فردا کرده و به تاخیر می‌اندارند، طوری‌که نیازمند خسته می‌شود و احساس شرمندگی می‌کند.

چنین برآوردن حاجاتی هیچ ارزشی ندارند. برآورده ساختن خواسته‌های مردم وقتی ارزش دارد که آدمی آن را کوچک بداند و این نشانه‌ی بزرگی کسی است که نیاز را برآورده است. در واقع وقتی که آن شخص در نظر دیگران بزرگ شد، کارهای او نیز بزرگ دیده می‌شوند.

علاوه بر این، برآوردن حاجات زمانی ارزشمند و قابل ستایش است که شخص آن‌ها را پنهان کند تا آبروی شخص حاجتمند حفظ شود. البته به دلیل اینکه حس کنجکاوی در بین مردم بسیار است، در نهایت چنین خدماتی آشکار می‌شوند و با اهمیت از آن کارها و صاحبشان یاد می‌شود و او به فضیلت‌های اخلاقی ستوده می‌شود.

در کنار این دو اصل، تعجیل در برآورده ساختن حاجت یا حاجت‌ها هم باید لحاظ شود. تعجیل در برآوردن نیاز حاجتمند بسیار ارزشمند و گوارا خواهد بود زیرا در این صورت فرد نیازمند ناچار نخواهد بود چندین بار حاجت خود را بیان کند و رنج‌های تازه‌ای را به سبب تکرار خواسته خود به جان بخرد و رفع آن در وقت مناسب برای او گوارا و خوشایند خواهد بود.

حرف “لام” در کلمات “لِتَعْظُمَ”،”لِتَظْهَرَ”،”لِتَهْنُؤَ” را لام عاقبت می‌گویند نه لام علت. به این معنا که این سه کار این سه نتیجه را به دنبال دارند.

در دستورات اسلامی موضوع برآوردن حاجات نه تنها یکی از بزرگ‌ترین کارهای خیر به شمار می‌رود، بلکه نحوه انجام آن از جهات گوناگون یاد داده شده است تا برآوردن نیازها و حاجات به شکل انسانی و گوارا انجام گیرد.

مشابه به این کلام امیر المومنین به تعبیری دیگر از امام جعفر صادق (ع) روایت شده است. امام فرموده: «رَأَیْتُ الْمَعْرُوفَ لاَ یَصْلُحُ إِلاَّ بِثَلاَثِ خِصَال تَصْغِیرِهِ وَتَسْتِیرِهِ وَتَعْجِیلِهِ فَإِنَّکَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظَّمْتَهُ عِنْدَ مَنْ تَصْنَعُهُ إِلَیْهِ وَ إِذَا سَتَّرْتَهُ تَمَّمْتَهُ وَإِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وَإِنْ کَانَ غَیْرُ ذَلِکَ سَخَّفْتَهُ وَنَکَّدْتَهُ»؛ و اما معنای سخن این است: «دیدم که کارهای نیک جز به سه ویژگی کوچک اصلاح نمی‌شود: کوچک شمردن، مکتوم کردن و تعجیل در آن، زیرا وقتی که آن را کوچک شماری نزد آن که به او نیکی نموده‌ای بزرگ خواهد بود و هنگامی که مکتومش داری آن را به کمال رسانده‌ای و آن زمان که در انجامش تعجیل نمایی گوارایش کرده‌ای و اگر جز این باشد آن را سخیف و بی ارزش نموده‌ای[2]».

البته توجه به این نکته الزامی است که در قرآن مجید خداوند به انفاق‌های پنهان و آشکار دستور داده است و به گروهی که اموال خویش را در شب و روز به دو صورت آشکار و پنهان انفاق می‌کنند، وعده پاداش الهی و نفی هر نوع ترس و غم (از عذاب‌های آخرت و مشکلات دنیا) داده شده است (بر اساس آیه 274 سوره بقره).

اما این کلام الهی با دستوری که امامان بزرگوار گفته‌اند منافاتی ندارد، زیرا گاهی انفاق آشکار تشویق شدن دیگران را در پی دارد و سرمشقی برای سایرین می‌شود و در پی یک انفاق، انفاق‌های دیگری اتفاق می‌افتاند و از این لحاظ مطلوب است. علاوه بر این تظاهر کردن به انفاق سوء ظن مردم را به افراد درباره ویژگی بخل و خسیس بودن و انجام ندادن واجبات از بین می‌برد و این خود یک هدف مهم دیگر است. اما در هر صورت اصل بر این می‌باشد که انفاق و برآوردن حاجات پنهان باشد مگر در موارد استثنایی.

از این رو از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمودند: «إِنَّ صَدَقَةَ السِّرِّ فِی التَّطَوُّعِ تَفْضُلُ عَلاَنِیَتَهَا بِسَبْعِینَ ضِعْفاً وَصَدَقَةَ الْفَرِیضَةِ عَلاَنِیَتُهَا أَفْضَلُ مِنْ سِرِّهَا بِخَمْسَة وَعِشْرِینَ ضِعْفاً؛ همانا اگر صدقه مستحب پنهان باشد از صدقه آشکار هفتاد مرتبه بالاتر است و صدقه واجب اگر که آشکار باشد از صدقه مکتوم بیست و پنج بار با فضیلت‌تر است[3]»


[1] کافى، ج 2، ص 197، ح 6

[2] کافى، ج 4، ص 30، ح 1

[3] مستدرک الوسائل، ج 7، ص 133، ح 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *