کجای این دنیایی مولای من؟ روزها، ماهها و سالها پی در پی هم میآیند و تو هنوز هم در پس پرده غیبت هستی. بالغ بر سیزده قرن است که دنیایمان ظهور تو را کم دارد؛ بس نیست؟! چه منتظرانی که هر صبح با دعای عهد روزشان را به امید ظهور و دیدارت شروع کردهاند و با دعا برای سلامتیات به پایان رساندهاند و در نهایت چشم انتظار از این دنیا رخت بر برستهاند. میگویند زمانی خواهی آمد که ظلم و ستم این جهان را در بر گرفته و انسانها به نبود تو که منجی تمام عالمی پی برده و بودنت را آرزو کنند. آقای من! من نمیدانم که چه زمانی ظهور خواهی کرد اما انتظار به درازا کشید و دلها مشتاق آمدند هستند، زودتر بیا. اللهم عجل لولیک الفرج.
در ادامه سلسله نوشتارهایی با عنوان شرح دعای عهد که فرازهایی از دعا شرح داده شدند، فرازهای دیگری از این دعا شرح داده خواهند شد.
شرح فرازهایی از دعای عهد
- يَا حَيُّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ
ای زندهای که اله و معبود به حقی جز تو نیست
این فراز از دعا با فرازهای قبلی که شرح آنها گذشت از چند وجه تناسب دارد:
اول اینکه در فرازهای قبلی به وجوب وجود خدای متعال و صفات کمال و صفات افعال او اشاره شده که مستلزم آن است که خداوند متعال حی (زنده) مطلق و معبود به حق بوده باشد. بدین جهت در این فراز به این امر تصریح شده است چرا که در مقام خویش مقرر است که حیات الله تعالی، علم، قدرت و دیگر صفات او است. پس معنای حی؛ کامل و از تمامی جهات میباشد. این کمال لازمه تقدم، تفوق و منتهی الیه بودن برای تمامی آفریدههاست که در فرازهای پیشین به آنها پرداخته شد و چون که به جز او کسی به این صفات متصف نشده است پس لازمه آن، یگانگی او نیز میباشد، همانطور که در این فراز به اثبات رسیده است.
دوم اینکه چون که فرازهای قبلی به تقریبی که گذشت مناسب دعا بود و همگی به شأن ذی شأن امام فروز میآمد به همین جهت در این فراز نیز لازمه آنها گفته شده که آن هم احتمالا به شأن حضرت فروز آید. پس معنا این میگردد که امام زنده مطلق است و خلیفه خداوند متعال که حی مطلق است. به همین جهت الهیت و معبودیت پروردگار نیز از او ظاهر است. یگانگی یا همان وحدت نیز از او ظاهر میباشد. پس گویی که در این فراز دعا به درگاه الهی این است که: بارالها! امام را به این صفات متصف کن، به این معنا که او را ظاهر نما تا این صفات از او را تمامی خلق مشاهده کنند.
سوم اینکه در فرازهای قبلی توحید مورد بحث بود که نظیر آن نیز در امام که خلیفه و قائم مقام خداوند بر روی زمین است، جاری میباشد. به همین دلیل در انتهای آنها، توحید اثبات شده که نقصی باقی نماند. بنابراین واژه «حی» پیش از توحید به جهت محض به حیات حضرت اشاره دارد تا به بهترین صورت اثبات توحید در حق او امکان پذیر باشد. و این مطلب توضیح داده شد که گفته شود: تردیدی نیست که خدای گرامیتر از آن است که بشود او را به صفت، فعل یا مدحی وصف نمود چرا که تمامی صفات دارای حد هستند و حد و مرز در عرصه حیات آفریدهها وجود دارد نه خالق که بی نهایت است. پس تمامی صفات، افعال و مدحهای او مرتبط با مظاهر کمال او میباشند نظیر امام زمان (عج). پس توحید خداوند نیز اگر چه به لفظ «لا اله الا الله» باشد، مرتبط با امام است.
پس میتوان از فراز «اللهم انی اسئلک بوجهک الکریم و …» به بعد را درخواست ظهور امام (عج) از خدای متعال دانست و به این صورت معنا کرد: خداوندا! از تو میخواهم که امام را ظاهر نمایی که وجه کریم تو در میان خلق شود و نور تو از او ساطع گردد و ملک قدیم تو به ظهورش محقق شده و به او بر آفریدهها حی و پاینده گردی( در معنای محقق شدن ملک قدیم و پایندگی خداوند به ظهور امام باید گفت که به جهت آنکه امام مظهر خداوند در تمامی امور و حتی در ات و صفات میباشد، پس ملک قدیم و پایندگیاش هم از امام ظاهر و هویدا است اگر چه امام در مخلوقیت حادث و ممکن میباشد)[1].
تلاوت آیه 1 سوره توحید-معتز آقایی
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ
بگو: خداوند، یکتا و یگانه است؛
منبع:
[1] شرح گستردهتر این فراز را میتوانید در سایت «موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام» مشاهده نمایید.