در دو مطلب «تفسیر سوره همزه- بخش اول» و «تفسیر سوره هُمزه- بخش دوم» به شرح و تفسیر بخشی از سوره هُمزه پرداخته ایم، در این مطلب به ادامه شرح و تفسیر می پردازیم.
سوره هُمَزه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (1) الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ (2) يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ (3) كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ (4) وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ (5) نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (6) الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ (7) إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ (8) فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ (9)
به نام خداوند بخشنده مهربان، وای بر هر عیب جوی مسخره کننده ای! (1) همان که مال و ثروتی فراهم آورده و آن را می شمارد (2) می پندارد که ثروتش او را جاودانه و ابدی خواهد کرد (3) این چنین نیست، بی تردید به زودی در آتشی خُرد کننده و شکننده (حُطَمه) پرتاب می گردد (4) و تو چه می دانی که حُطَمه چیست (5) آتش بر افروخته و شعله ور الهی است (6) آتشی که به دل ها رسیده و بر آن ها چیره گردد (7) آتشی که بر آنها از هر جهت احاطه شده است و راه فراری نیست (8) آتشی در ستون های کشیده و طولانی (9)
شرح و تفسیر سوره همَزه
آیات یکم تا سوم سوره در مطالب قبل تفسیر شده اند حال آیات بعدی این سوره را تفسیر خواهیم نمود.
در آیه چهارم خداوند در پاسخ به افرادی که گمان دارند اموال آنان باعث بقا و جاودانگیشان می شود، می فرماید: این چنین نیست، بی تردید به زودی در آتشی خُرد کننده و شکننده (حُطَمه) پرتاب می گردد.
سپس و در ادامه سوره همزه واژه «حُطَمَةِ» را این چنین تفسیر می نماید: و تو چه می دانی که حُطَمه چیست؟ آتش بر افروخته و شعله ور الهی است، آتشی که به دل ها رسیده و بر آن ها چیره گردد. (آیات 5 تا 7)
کلمه « لَيُنْبَذَنَّ» از «نَبذ» گرفته شده است و به بیان راغب در «مفردات» به معنای دور انداختن یک چیز به دلیل بی ارزش بودن آن است. پس اگر که بر اساس کلمات به کار رفته در آیه بخواهیم به معنای آیه پی ببریم، این معنا را می دهد که پروردگار عالمیان این افراد خود برتر بین و خود خواه را در آن روز به شکل موجوداتی دون پایه، پست و حقیر به دورن آتش جهنم پرت می کند تا نتیجه غرور خود را مشاهده کنند.
گفته شده است که واژه «حُطَمَةِ» صیغه مبالغه از «حطم» است که به معنای درهم کوبیدن و در هم شکستن چیزی می باشد، و این خود نشان دهنده آن است که آتش جهنم به گونه ای بسیار شدید اعضای بدن آنان را خُرد می کند. البته از برخی از روایات می توان دریافت که حُطَمَه به همه ی جهنم اطلاق نمی گردد و تنها نام قسمتی بسیار سوزان از آن است.
درک اینکه آتش به جای اینکه چیزی را بسوزاند آن را در هم شکند، در گذشته ممکن است مشکل بوده باشد اما امروزه به دلیل آشکار شدن مسئله و موضوع شدت اثر امواج انفجار بر انسان و اشیاء، این موضوع به راحتی قابل درک و فهم است که در صورت رخ دادن انفجار مهیب و شدید نه تنها آدمیان را بلکه سازه های آهنی را نیز درهم شکسته و خُرد می نماید.
در آیه ششم از آن به آتش الهی و «موقده» تعبیر شده است که آتش الهی بر عظمت آن دلالت دارد و موقده به همیشگی بودن آن آتش و فروزان بودن او اشاره دارد.
نکته عجیبی که در این آتش وجود دارد این است که بر خلاف آتشی که در دنیا است پیش از آن که پوست را بسوزاند در ابتدا به درون و قلب ها نفوذ کرده و بر آن ها چیره گشته و درون آدمی را می سوزاند. در واقع «حُطَمَه» اول به قلب، سپس مغز و استخوان و در آخر به خارج از بدن سرایت می کند.
این چگونه آتشی است که نخستین شراره هایش در قلب آشکار می شود؟ این چه نوع آتشی است که درون بدن انسان را قبل از بیرون و خارج آن می سوزاند و در هم می شکند؟ تمام چیزهایی که در قیامت وجود دارند عجیب هستند و با آنچه که در این دنیا شاهد آن هستیم متفاوت. چرا این گونه نباشد در صورتی که دل های این افراد مرکز غرور، خود خواهی، کفر، حب دنیا و مال است. چرا آتش قهر و غضب الهی پیش از هر چیزی بر دل هایشان چیره نشود در حالی که آنان قلوب مومنین را در این جهان با تمسخر، عیب جویی و غیبت سوزاندند، کیفر و مجازات خدا اینگونه است که آنان کیفری مانند عملی که انجام داده اند را ببینند.
در آیه ی هشتم خداوند متعال می فرماید: آتشی که بر آنها از هر جهت احاطه شده است و راه فراری نیست.
واژه «مؤصده» از ابصاد گرفته شده است و به معنای بستن درب و محکم نمودن آن است، به همین دلیل به اتاقک هایی که در درون کوه ها قرار داشتند و برای اندوختن مال از آن ها استفاده می شد «وصید» می گفتند.
در واقع آن گونه که این افراد اموال و دارایی خود را در مخازن در بسته نگه میداشتند، پروردگار عالم نیز آنان را در عذابی که در بسته است و راه فراری از آن نیست، حبس می کند.
در انتهای سوره خداوند بیان می کند: آتشی در ستون های کشیده و طولانی.
کلمه «عمد» جمع واژه عمود به معنای ستون و یا هر چیزی نظیر چوب و یا آهن که طولانی است، می باشد و واژه «مُمدده» به کشیده و دراز معنا شده است.
برخی مفسران قرآن کریم گفته اند این تعبیر به میخ های بزرگ و آهنی است که درب های دوزخ محکم با آنان بسته می شود، به شکلی که راه بیرون رفتن از آن به طور مطلق وجود ندارد و تاکیدی بر آیه هشتم سوره می باشد.
بعضی دیگر از مفسران بیان کرده اند که این عمودها نوعی از وسیله های کیفر و عذاب هستند، چیزی شبیه به آن چه که در بین ما به «کُند و زنجیر» شهرت دارند.
مفسران دیگر به دلیل اکتشافاتی که اخیرا انجام گرفته است تفسیر این آیه را اینگونه بیان کرده اند که شعله های سوزان دوزخ به شکل ستون های کشیده و طویل بر آن ها چیره می شوند. در حقیقت طی اکتشافاتی که انجام گرفته است ثابت شده که اشعه ایکس بر خلاف دیگر اشعه ها که به شکل مخروطی منتشر می گردند، همانند ستون منتشر شده و به تمام اعضای داخلی بدن از جمله قلب رسوخ می کند. پس مشخص می گردد که اشعه ای از آتش دوزخ بلند می شود که مشابه با اشعه ایکس است.
اما در کل و از میان تمام چیزهایی که ذکر شد تفسیر اول مناسب تر می باشد. البته بر اساس برخی از این تفاسیر عبارت «عمد ممدده» بیان حالت جهنم و در برخی دیگر بیان و شرح حال جهنمیان است.
- تلاوت تحقیق سوره همزه – استاد شحات محمد انور