در این مطلب به شرح و تفسیر سوره مسد که در مطلبی دیگر شأن نزول و فضیلت های آن گفته شد، می پردازیم. سوره مسد از پنج آیه تشکیل شده است و از سوره های مکی قرآن کریم به شمار می رود. این سوره اوایل بعثت حضرت محمد (ص) بر قلب و جان ایشان نازل گردید.
آیه اول سوره مسد
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ
بریده باد دو دست ابو لهب و مرگ بر او باد.
-
شرح و تفسیر آیه اول
همانطور که در شأن نزول سوره مَسد بیان شد، این سوره در پاسخ به حرف های زشت و ناپسند ابو لهب، عموی پیامبر (ص) که یکی از دشمنان سرسخت اسلام بوده است نازل گردید. او زمانی که دعوت آشکار رسول خدا (ص) به اسلام را مشاهده کرد و سخنان حضرت (ص) را شنید، گفت: زیان بر تو باد (تباً لک)، آیا برای گفتن این سخنان ما را فراخواندی؟! قرآن کریم نیز در پاسخ به ابو لهب می فرماید: برید باد دو دست ابو لهب (در معنای دیگر: مرگ و خسران بر او باد).
واژه های «تب» و «تباب» در کتب مختلف به گونه های متفاوتی معنا شده اند به طور مثال در مفردات راغب به معنای زیان مستمر و مداوم بوده است در حالی که مرحوم طبرسی در مجمع البیان گفته است که این واژه به زیانی که منتهی به هلاکت و نابودی است اطلاق می گردد، همچنین در کتاب های دیگر به قطع کردن تفسیر شده است و این تفسیر ممکن است به این دلیل باشد که زیان و ضرر پی در پی که منتهی به هلاکت و نابودی می گردد اغلب باعث قطع و بریدگی می شود.
گفته شده است که این زیان و نابودی ممکن است تنها جنبه ی دنیوی داشته باشد یا آخروی و یا هر دو را شامل شود.
ممکن است این سوال در ذهن ایجاد شود که چرا قرآن کریم این بار و برخلاف همیشه، نام فرد را بُرده است و به شدت به او حمله کرده است؟ با آشکار شدن موضع گیری ابو لهب در ابتدای بعثت می توان پاسخ این سوال را متوجه شد.
ابو لهب عموی پیامبر (ص) و فرزند عبد المطلب می باشد نام اصلی او عبد العزی بوده که به دلیل سرخی بیش از حد صورت به ابو لهب مشهور شده است. همسر او خواهر ابوسفیان به نام اُم جمیل بوده است. این دو از بد زبان ترین و سرسخت ترین دشمنان اسلام بوده اند که در اذیت و آزار پیامبر (ص) و کارشکنی در کار ایشان از هیچ چیزی فروگذار نمی کردند.
روایات بسیاری از آزار و اذیت ابو لهب نقل شده است که در اینجا به چند روایت به صورت مختصر اشاره می شود.
در روایتی آمده است که فردی به نام طارق محاربی گفته است: در بازار ذی مجاز بودم که ناگهان جوانی را مشاهده کردم که می فرمود: ای مردم بگویید لا اله الا الله تا رستگار شوید، در پشت سر این جوان نیز فردی حضور داشت که با سنگ به پای جوان می زند (به طوری که خون از پاهای جوان جاری می گشت) و با صدای بلند می گفت: ای مردم، این دروغگو است، او را باور نکنید! من پرسیدم این جوان کیست؟ گفتند محمد (ص) است که می پندارد پیامبر است و این پیرمردی که پشت سر او سنگ به پایش می زند عموی او ابو لهب است.
در روایتی دیگر گفته شده است که فردی به نام ربیعة بن عباد می گوید: من به همراه پدرم بودم که رسول خدا (ص) را دیدم که به قبیله های عرب می رفت و هر یک از آن ها را به نام صدا می زد و می گفت: من رسول خدا هستم جز خدای یگانه را نپرستید و چیزی را همتای او قرار ندهید …
زمانی که حضرت (ص) از سخن گفتن فارق می شد مردی چپ چشم (احول) خوش صورت که پشت سر او قرار گرفته بود صدا می زد: ای قبیله فلان! این مرد می خواهد که شما بُت های لات و عزی و همچنین هم عهدهای خود از جنس جن را رها سازید و به سراغ بدعت او بروید، به حرف های او گوش ندهید و از او اطاعت نکنید! ربیعه می گوید سوال کردم این فرد کیست؟ گفتند ابو لهب است عموی پیامبر(ص).
با خواندن این روایات می توان به کارشکنی ابولهب پی برد که از هیچ چیزی برای آزار و اذیت پیامبر (ص) و دشمنی آشکار با ایشان و اسلام فروگذار نمی کرد.
آیه دوم و سوم سوره مسد
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ (2) سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (3)
هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودی نبخشید (2) و به زودی وارد آتشی شعلهور و پرلهیب میشود (3).
-
شرح و تفسیر آیه دوم و سوم
با توجه به معنای آیه می توان متوجه شد که ابو لهب فرد ثروتمند، مغرور و دارایی بوده است که از اموال خود برای کارهای ضد اسلامی استفاده می کرد.
در آیه سوم خداوند فرموده است: به زودی وارد آتشی می شود که شعله ور و پر لهیب می باشد.
در شرح و تفسیر این آیه گفته شده است: اگر نام او ابو لهب است، آتش دوزخ و عذاب نیز ابو لهب است زیرا شعله های افروخته و عظیمی دارد.
در حقیقت می توان گفت اموال، دارایی و موقعیت اجتماعی هیچ فرد بدکار و کافری نمی تواند او را از آتش عذاب رها سازد، ابو لهب نیز استثناء نمی باشد و ثروت او به هیچ کارش نمی آید.
همان گونه که در آیات 88 و 89 سوره مبارکه شعرا خدای متعال فرموده است: قیامت روزی است که در آن نه ثروت و نه فرزندان سودی به حال آدمی ندارد، مگر کسی که با قلبی سالم و با ایمان در پیشگاه خداوند حاضر گردد.
قطعا منظور آیه سوم سوره مسد، آتش عذاب و دوزخ است اما برخی گفته اند که این آیه آتش دنیا را نیز شامل می شود.
در روایات نقل شده است که پس از جنگ بدر که مشرکان قریش در آن شکست خوردند و ابو لهب در آن شرکت نکرده بود، هنگام برگشت ابوسفیان، ابو لهب از او درباره جنگ سوال کرد. ابوسفیان نحوه ی شکست سپاه قریش را برای ابولهب شرح داد و گفت به خدا قسم ما در این نبرد سوارانی را مشاهده کردیم که در میان آسمان و زمین بوده اند و به یاری محمد (ص) آمده بودند. ابو رافع، غلام عباس می گوید: من در آن جا بودم، دستم را بلند کردم و گفتم: آن ها ملائکه و فرشتگان آسمان بوده اند. ابو لهب که حرف مرا شنید عصبانی شد و سیلی محکمی به صورتم زد و از شدت عصبانیت و غضب مرا بلند کرده و به زمین کوبید و مرا به باد کتک گرفته بود. اُم الفضل همسر عباس که در آن جا حضور داشت چوبی بلند کرد و بر سر ابو لهب زد و گفت: این مرد را ضعیف و تنها گیر آورده ای؟!
آن ضربه باعث شکسته شدن سر ابو لهب شد به گونه ای که پس از هفت روز بدن او عفونت کرد و دانه هایی همانند طاعون بر روی پوست تن او آشکار شد و در نهایت بر اثر همین بیماری درگذشت. در واقع عفونت بدن ابولهب به اندازه ای بود که هیچ کس جرأت نداشت به او نزدیک شود و او را به بیرون شهر مکه بردند و از دور بر او آب می ریختند. پس از آن سنگ بر او پرتاب کردند تا جایی که بدنش زیر سنگ و خاک پنهان شد.
آیه چهارم و پنجم سوره مسد
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ﴿۴﴾ فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ﴿۵﴾.
و همسرش در حالی که هیزم کش (دوزخ) است (4) و بر گردنش طناب و ریسمانی است از لیف خرما (5).
-
شرح و تفسیر آیات چهارم و پنجم
در دو آیه آخر سوره مسد به وضع همسر ابو لهب پرداخته شده است و خداوند می فرماید: همسر او نیز وارد آتش دوزخ می گردد در حالی که هیزم به دوش می کشد و در حالی که بر گردنش ریسمان یا طنابی از لیف خرما می باشد.
همسر ابو لهب که خواهر ابو سفیان و عمه معاویه بوده است در کارشکنی ها و آزارهایی که ابو لهب بر پیامبر (ص) روا می داشت شریک و همراه بود و در دشمنی ها و عداوت های ابو لهب بر ضد اسلام شرکت داشت.
اما چرا در قرآن او هیزم کش توصیف شده است؟ در این جا چندین تفسیر مختلف بیان شده است: برخی گفته اند این تعبیر و توصیف برای اُم جمیل به این خاطر است که او بوته های خار را بر دوش می کشید و سر راه رسول خدا (ص) قرار می داد تا پاهای حضرت (ص) زخمی شوند، برخی این بخش از آیه را این گونه تفسیر کرده اند که این تعبیر کنایه از سخن چینی اُم جمیل است همان طور که در ادبیات فارسی نیز سخن چین را هیزم کش می دانند که آتش دعوا و عداوت را بیشتر می کند.
برخی این توصیف را نشانه خساست و بخل اُم جمیل دانسته اند زیرا با وجود زیادی مال و ثروتی که داشت به نیازمندان هیچ کمکی نمی کرد.
بعضی از مفسران نیز گفته اند اُم جمیل در روز قیامت گناهان افراد زیادی را به دوش خواهد کشید.
از تمام تفاسیر تفسیر اول مناسب تر است اگر چه تفاسیر دیگر هم ممکن است معنای این بخش از آیه باشند.
در آیه پنجم واژه «جِيد» آمده است که به معنی گردن است و با واژه های«رقبه» و«عُنق» معنای مشابهی دارد.
تفاوت این سه واژه در این است که جِید به بخش بالای سینه گفته می شود، عُنق به پشت یا کُل گردن اطلاق می شود و تمام گردن را رقبه گویند.
واژه مَسد نیز به معنی طناب یا ریسمانی است که از الیاف بافته شده است.
در تفسیر این آیه برخی گفته اند که مسد طنابی است به زبری الیاف، به گرمی آتش و سنگینی آهن که در جهنم بر گردن این زن قرار داده می شود.
برخی دیگر از مفسران بر این عقیده هستند که از آن جا که زنان اشراف و ثروتمند شخصیت خود را در زیورآلات به خصوص گردنبندهای گران قیمت می دانند، خداوند متعال برای خوار و کوچک کردن این زن مغرور اشرافی گردنبندی از لیف خرما بر گردن او می نهد (در کل می تواند کنایه از تحقیر باشد).
بعضی دیگر نیز علت این تعبیر به کار رفته را قَسم اُم جمیل می دانند. گفته شده اُم جمیل گردنبند گران قیمت و جواهر نشانی داشته است که قَسم یاد کرده آن را در راه دشمنی با رسول خدا (ص) صرف نماید، به همین دلیل خداوند برای عقوبت این زن چنین عذابی را برای او در نظر گرفته است.
منبع: سایت موسسه معراج النبی استان خوزستان
- تلاوت ترتیل سوره مسد – استاد احمد بن علی العجمی