در حکمت 95 نهج البلاغه از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند: “عملی که با تقوا همراه باشد کم نیست، و چگونه عملی که مورد قبول درگاه الهی است اندک می باشد؟!”؛ این سخن در واقع به معیار بودن کیفت عمل و ارزش تقوا و نقش مهمش در پذیرش اعمال اشاره دارد. و اما شرحی که توسط آیت الله مکارم شیرازی برای این سخن کوتاه و حکمت آمیز نگاشته شده بدین صورت است (نقل به مضمون انجام می شود):
شرح حکمت 95 نهج البلاغه
امیر مومنان در این کلام از نقش تقوا در پذیرش اعمال سخن به میان آورده است. یا به تعبیری کیفیت عمل را معیاری برای قبولی به درگاه احدیت معرفی کرده است و به کمیت آن اشاره ای ننموده است.سخن حضرت بدین مضمون است که عمل هر چقدر کم و ناچیز باشد به شکل ظاهری ولی وقتی با پرهیزکاری توأم باشد کم نخواهد بود و در واقع عملی که مورد پذیرش الله تعالی است هر چقدر کوچک و حتی اگر به اندازه دانه ای ارزن باشد قلیل نیست.
این کلام مولا از قرآن کریم گرفته شده است. در آیه 27 سوره مائده زمانی که خداوند به قصه هابیل و قابیل اشاره می کند. در این آیه الله تعالی می فرماید: همانا خداوند اعمال افراد پرهیزکار را قبول می کند.
بسیاری از بزرگان و اندیشمندان در کتاب های فقهی این موضوع را یادآور شدند که شروطی که برای صحت عمل ذکر شده اند با شرایطی که برای قبول بیان می شوند تفاوت دارند. اعمال صحیح اعمالی هستند که جامعی از تمام شرایط و اجزا باشد و مانعی در آن دیده نشود. اما برخی اوقات این عمل با اعمال دیگری که در پس و پیش آن قرار دارد همراه می شود یا صفات ناشایستی همراه با عمل هستند که مانعی برای قبولی آن در پیشگاه خداوند به شمار می روند. باید به یاد داشت که قبولی عمل به معنی پاداش عظیم و محقق گشتن اهداف و فلسفه های عمل است. به عنوان مثال در یکی از احادیث منقول در الکافی آمده: آن که شرب خمر نماید اعمالش تا چهل روز قبول نمی شود. یا خواهیم خواند که آن کس که به والدین نگاهی غضب آلود نماید خداوند نمازش را نمی پذیرد.
به همین جهت است که اعمالی مورد پذیرش الله تعالی قرار می گیرند که با تقوا همراه باشد و آنان که پرهیزکار نیستند ممکن است عملی را به شکل صحیح انجام دهند و تکلیفی از آن ها ساقط شود ولی عملشان بی ارزش است و پاداشی عظیم ندارد و فاقد فلسفه و در واقع روح عمل است.
و اما شرح های دیگر حکمت 95 نهج البلاغه
جلوه تاریخ در شرح ابن ابی الحدید
در جلد هفت این کتاب بیان شده (عین متن نوشته نشده و آنچه فهمیده شده به زبان نویسنده این مطلب نگارش می شود): اینکه امام علی (ع) فرمودند هیچ عملی که با تقوا همراه است کم نیست؛ مقصود از تقوا پرهیز از گناهان کبیره است چرا که به باور یاران معتزلی فردی که به گناه کبیره دچار است هیچ عملی از او مقبول نیست و بر اساس این باور، مقصود از پرهیزکاری اجتناب کردن از گناهان کبیره است. اما در مذهب مرجئه تقوا به اسلام معنا شده و در باور آن ها اعمال مسلمانان هر چند که مرتکب گناهان بزرگ شوند مقبول می باشند.
پرسیده شده که آیا می شود تقوا بیان شده در این حکمت به خوف از خداوند که همان معنای اصلی تقوا می باشد معنا گردد. پاسخ “نه” است؛ چرا که به باور ما کسی که از خدا می ترسد اگر که گناه کبیره کند باز کارهایش مقبول درگاه الهی نیستند. در مذهب مرجئه نیز آن که خوف از خدا دارد اما مخالف اسلام است کارهایش مورد پذیرش قرار نمی گیرند. پس معنا کردن تقوا در این حکمت به خوف درست نیست.
ممکن است بیان شود: آن که مخالف اسلام است از خداوند نمی ترسد به این دلیل که خدا را نمی شناسد. این سخن قطعی نیست چرا که ممکن است فردی خداوند را با تمامی صفات و ذات بشناسد همانطور که مسلمانان می شناسند اما پیامبری حضرت محمد (ص) را به جهت شبهه ای انکار کند.
شرح ابن میثم بحرانی (ترجمه محمدی مقدم)
حضرت امیر مومنان علیه السلام به اندک نبودن عملی که همراه با پرهیزکاری است حکم نموده است. مقصود حضرت از بیان چنین حکمی این است که آدمی را متوجه سازد که جبران معاصی با از بین بردن آن ها و به سوی امور نیک شتافتن مستلزم وجود تقوا است و این کار کوچکی نمی باشد به این سبب که چنین عملی در پیشگاه خدای متعال مقبول است و هر آنچه را خدا بپذیرد اجر بزرگی دارد. این سخن امام علیه السلام را می توان تشویقی برای دو عمل یاد شده دانست.