عادت در کلام امام علی (ع)

عادت در کلام امام علی (ع)

در این نوشتار احادیثی از امام علی (ع) که درباره عادت در کتبی چون نهج البلاغه، غرر الحکم و درر الکلم و کنز العمال نقل شده‌اند  را به نگارش در آورده‌ایم. ملکه شدن یک کار در ذهن آدمی و انجام آن به صورت مکرر را عادت گویند. عادت به دو گروه بد  و خوب تقسیم شده‌اند؛ رفتار  و عقیده نادرستی که ملکه ذهن گردیده و تکرار شود را عادت بد و بالعکس آن رفتار و باور درستی که تکرار می‌شود را عادت خوب گفته‌اند. سفارش به آموختن علم، امر نمودن به تفکر و تعقل در هر امر، مورد یا مقامی، سفارش به ترک کردن تمامی اعمال و افکار زیان‌بار و امر به معروف و نهی از منکر از مواردی است که در اسلام به عنوان راه‌های ترک عادات بد و ایجاد عادت‌های خوب ذکر شده‌اند. علاوه بر این‌ها در احادیث بسیاری از معصومین (ع) با موضوعیت عادت روایت شده‌اند که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

عادت در کلام امام علی (ع)
عادت در کلام امام علی (ع)

 احادیثی از امام علی علیه السلام درباره عادت

  • إنَّكَ طَيِّبُ الرّيحِ حَسَنُ اللَّونِ طَيِّبُ الطَّعمِ ، و لكن أكرَهُ أن اُعَوِّدَ نَفسي ما لَم تَعتَدْ .[1]

هنگامی‌که به حضرت فالوده‌ای آوردند که بخورد: فرمود: تو خوش‌بو، خوش رنگ و خوشمزه می‌باشی ولی من دوست ندارم نفس خود را به چیزی عادت دهم که به آن عادت ننموده است.

  • خَيرُ النّاسِ مَن كانَ في يُسرِهِ سَخِيّا شَكورا ، خَيرُ النّاسِ مَن كانَ في عُسرِهِ مُؤثِرا صَبورا[2]

بهترین مردم کسی است که به وقت توانگری سخاوتمند و شُکرگذار باشد، بهترین مردم کسی است که در زمان تنگدستی ایثارگر و صیور باشد.

  • سُنَّةُ الكِرامِ الوَفاءُ بِالعُهودِ[3]

سنت کریمان وفای به عهد است.

  • عادةُ الكِرامِ حُسنُ الصَّنيعَةِ[4]

عادت کریمان، نیکی نمودن است.

  • عادَةُ المُنافِقينَ تَهزيعُ الأخلاقِ[5]

عادت اهل نفاق تغییر دادن خوی‌ها است (مقصود در هر لحظه به رنگی در آمدن است).

  • العادَةُ طَبعٌ ثانٍ[6]

عادت طبیعت دوم است.

  • عادَةُ الأشرارِ مُعاداةُ الأخيارِ[7]

عادت افراد شرور دشمنی و عداوت با نیکان است.

  • عادَةُ الأغمارِ قَطعُ مَوادِّ الإحسانِ[8]

عادت افراد ناپخته ناآزموده کار، قطع کردن ریشه احسان است.

  • أيُّها النّاسُ ، تَوَلَّوا مِن أنفُسِكُم تَأديبَها ، وَ اعدِلوا بِها عَن ضَرَاوَةِ عاداتِها[9]

ای مردم، تربیت نفس خویش را بر عهده گیرید و آن را از آزمندی و حرص عادت‌هایش باز دارید.

  • لِلعادَةِ عَلى كُلِّ إنسانٍ سُلطانٌ[10]

عادت بر هر آدمی چیره دارد.

  • أفضَلُ العِبادَةِ غَلَبَةُ العادَةِ[11]

برترین عبادت، چیره شدن بر عادت است.

برترین عبادت، چیره شدن بر عادت است
برترین عبادت، چیره شدن بر عادت است
  • العادَةُ عَدُوٌّ مُتَمَلِّكٌ[12]

عادت دشمنی می‌باشد که آدمی را در تملک خویش دارد.

  • بِغَلَبَةِ العاداتِ الوُصولُ إلى أشرَفِ المَقاماتِ[13]

با چیره شدن بر عادات است که می‌توان به بالاترین مقام‌ها رسید.

  • غالِبوا أنفُسَكُم عَلى تَركِ العاداتِ تَغلِبوها، و جاهِدوا أهواءَكُم تَملِكوها[14]

با نفس خویش در مسیر ترک عادت‌ها ستیز کنید تا بر آنان سلطه یابید و با هوس‌های خویش مبارزه کنید تا آن‌ها را در اختیار خود بگیرید.

  • غَيِّروا العاداتِ تَسهُلْ عَلَيكُمُ الطّاعاتُ[15]

عادات را تغییر دهید تا طاعت‌ها بر شما سهل گردند.

  • ذَلِّلوا أنفُسَكُم بِتَركِ العاداتِ ، وَ قودوها إلى فِعلِ الطّاعاتِ ، و حَمِّلوها أعباءَ المَغارِمِ ، و حَلُّوها بِفِعلِ المَكارِمِ ، و صُونوها عَن دَنَسِ المَآثِمِ[16]

با ترک نمودن عادات، نفس خویش را رام نمایید و آن‌ را به سمت انجام طاعات سوق دهید و بارهای تاوان‌ها و جرایم را بر دوش آن‌ها بگذارید و با به کار بستن فعل نیک آن‌ها را آراسته کرده و از پلشتی مأثم دور نگاه دارید.

  • لا تُسرِعَنَّ إلَى الغَضَبِ فيَتَسَلَّطَ عَلَيكَ بِالعادَةِ[17]

به سوی خشم شتاب مکن که به عادت بر تو تسلط می‌یابد.

  • لِسانُكَ يَستَدعيكَ ما عَوَّدتَهَ ، و نَفسُكَ تَقتَضيكَ ما ألِفتَهُ[18]

زبانت از تو همان را طلب می‌کند که به آن عادتش دادی و نفس تو از تو همانی را تقاضا دارد که به آن خو گرفته‌ای.

  • في وَصِيَّتِه لاِبنِه الحَسَنِ عليه السلام ـ: إنَّما قَلبُ الحَدَثِ كالأرضِ الخالِيَةِ ما اُلقِيَ فيها مِن شَيءٍ قَبِلَتهُ ، فبادَرتُكَ بِالأدَبِ قَبلَ أن يَقسُوَ قَلبُكَ ، و يَشتَغِلَ لُبُّكَ[19]

امام علی (ع) در وصیت خویش به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: همانا قلب نوجوان همچون زمین خالی است که هر چه در آن افکنده شود، آن را قبول می‌کند به همین سبب، من قبل از آن‌که دلت سخت شود و خرد تو مشغول گردد به تادیب و تربیتت شتافتم.

  • غَيرُ مُدرِكِ الدَّرَجاتِ مَن أطاعَ العاداتِ[20]

هر آن‌که از عادات پیروی نماید به درجات (بالا) نخواهد رسید.

منابع:

[1] كنز العمّال : ۳۶۵۴۹

[2] غرر الحكم : ۵۰۲۷ و ۵۰۲۸

[3]غرر الحكم : ۵۵۵۶

[4][4] همان:6242

[5] همان: 6244

[6] غرر الحکم: 702

[7] همان: 6247

[8] همان: 6239

[9] نهج البلاغه، حکمت 359

[10] همان:7327

[11] غرر الحكم : ۲۸۷۳

[12] همان: 958

[13] همان:4300

[14] همان: 6418

[15] همان: 6405

[16] همان:5199

[17] همان: 10288

[18] همان: 7634

[19] نهج البلاغه، نامه 31

[20] غرر الحکم و درر الکلم: 6409

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *