قرض گرفتن نکوهش و قرض دادن سفارش شده است به طوری که از صدقه دادن نیز اجر و پاداش بیشتری دارد. قرض دادن در واقع اعطای مال یا چیزی به شخص دیگر است به شرط آنکه همان مال یا شیء پس از مدت مشخصی به فرد برگردانده شود بدون آنکه از آن کاسته و به آن به صورت مشروط اضافه شده باشد (باز پس گرفتن مال به شرط بیش از مقدار قرض، ربا به شمار میرود که حرام است). قرض اهمیت و جایگاه والایی در اسلام دارد به گونهای که در آیات متعددی نظیر آیه 245 سوره بقره، آیه 12 سوره مائده، آیات 11 و 18 سوره حدید و آیه 17 سوره تغابن خداوند به قرض آن هم قرض الحسنه که قرض از مال حلال است و بدون آزار و اذیت در باز پس گرفتن مال، اشاره شده و احادیث مرتبط با قرض نیز فراوان در کتب روایی آمدهاند. همچنین برای این عمل احکامی گفته شده که میبایست به آنها توجه شود. پیشتر به قرض در احادیث ائمه پرداخته شد؛ حال و در این مطلب قصد داریم به احکام قرض بر اساس رساله علمیه آیت الله صافی گلپایگانی بپردازیم.

احکام قرض
- در امر قرض نیازی نیست که صیغه آن خوانده شود. اگر که چیزی با نیت قرض به کسی داده شود و آن شخص نیز با همان هدف و نیت دریافتش کند، صحیح است. البته مقدار قرض داده شده لازم است معلوم باشد.
- اگر که قرض داده شده مدت نداشته باشد هر زمان که فرد بدهکار آن را ادا کرد میبایست شخص طلبکار آن را بپذیرد و اگر که دارای مدت است قبل از آن مدت بنابر احتیاط میبایست آن را قبول کند.
- اگر که در صیغه قرض مدتی خاص معین شده باشد، احتیاط واجب آن است که طلبکار قبل از تمام شدن آن مدت، طلب خویش را مطالبه ننماید اما اگر که مدتی مشخص نشده طلبکار هر زمان بخواهد میتواند طلب خویش را بخواهد.
- اگر که قرض دهنده، طلب خویش را بخواهد اگر که فرد بدهکار توانایی پرداخت داشته باشد میبایست آن را فوری پرداخت کند و اگر که تاخیر کند، گنهکار خواهد بود.
- اگر که فرد بدهکار به جز خانهای که در آن سکونت دارد و اثاثیه خانه و اشیائی که به آنها نیازمند است، چیزی ندارد، طلبکار نمیتواند طلب خود را بخواهد و لازم است صبر نماید تا او بتواند قرضش را بدهد.
- آنکه بدهکار است و نمیتواند آن را تسویه کند، اگر که بتواند کسب و کاری راه اندازی نماید، بر او واجب است کاسبی کرده و بدهی خویش را بپردازد.

- آنکس که به طلبکار خویش دسترسی ندارد اگر که به پیدا کردن آن امیدی نداشته باشد لازم است با اجازه گرفتن از حاکم شرع طلبی که دارد را به فقیر دهد[1]
- اگر که مال شخص مُرده بیش از خرج واجب کفن، دفن و بدهیاش نباشد، میبایست مال او را در همین موارد خرج کرد و به وارثش چیزی نمیرسد.
- اگر که شخصی مقداری پول طلا یا نقره قرض نماید و قیمت آن کم گردد، اگر که همان میزانی که قرض گرفته است را پس دهد کفایت میکند و اگر که قیمت آن بیشتر گردد میبایست همان میزان که گرفته است را باز پس دهد اما در هر دو شکل اگر بدهکار و طلبکار به غیر آن راضی گردند، اشکال ندارد.
- اگر که فردی در برابر طلبی که از شخصی دارد، سفته یا براتی داشته باشد و تمایل داشته باشد طلب خود را قبل از وعده آن به میزان کمتر بفروشد، اشکال ندارد.
- اگر که شخصی مقداری پول به کسی بدهد که پس از چند روز در شهری دیگر بیش از آن را دریافت کند، ربا بوده و حرام میباشد. اما اگر که شخصی که زیادتر از آن را میگیرد در برابر آن جنس دهد یا کاری انجام دهد، اشکال ندارد.
- اگر که شخصی مقداری پول به تاجری دهد که در شهری دیگر از طرف او کمتر بگیرد، اشکالی ندارد و به آن صرف برات گویند.
- ربا دادن همچون ربا گرفتن حرام میباشد و مالک شدن کسی که قرض ربایی گرفته است و جواز تصرف در آن محل تامل است اما اگر که شخص قرض دهنده با علم به باطل بودن قرض و مالک نشدن سود به تصرف قرض گیرنده رضایت دهد به گونهای که رضایتش مبنی بر این معامله باطل نباشد، تصرف کردن قرض گیرنده در آن مال جایز میباشد.
منبع:
[1] برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به رساله توضیح المسائل آیت الله صافی گلپایگانی که در وب سایت ایشان وجود دارد مراجعه کنید.
- تلاوت ترتیل آیه 245 سوره بقره – احمد دباغ
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
کیست که خدا را قرض الحسنه دهد تا خدا بر او به چندین برابر بیفزاید؟ و خداست که میگیرد و میدهد، و همه به سوی او باز گردانده میشوید.