شرح حکمت 50 نهج البلاغه

شرح حکمت 50 نهج البلاغه

 و قلوب مردمان رمنده است هر که به آنان مأنوس گردد به او روی آورند. این سخن از امام علی (ع) در کتاب نهج البلاغه سید رضی در قالب کلمات قصار و به عنوان حکمت 50 نهج البلاغه آمده است و در واقع راهی برای جذب دل‌ها می‌باشد. در این نوشتار برای درک و فهم بیش‌تر این حکمت به شرح آن بر اساس سخنان آیت ا… مکارم خواهیم پرداخت.

شرح حکمت 50 نهج البلاغه
شرح حکمت 50 نهج البلاغه

حکمت پنجاه نهج البلاغه

وَ قَالَ (علیه السلام): قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ، فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْه

و امام علیه السلام فرمودند: و قلوب مردمان رمنده است هر که به آنان مأنوس گردد به او روی آورند

شرح حکمت

حضرت علی (ع) در این سخت پُر حکمت درس مهمی در ارتباط با جذب یا همان صید قلوب و جلب نظر دوستان داده است. ایشان فرموده‌اند: قلوب یا همان دل‌های آدمیان رمنده (وحشی) می‌باشند؛ هر آن‌کس که با آنان مأنوس گردد رو به سمت او می‌نمایند.

این سخن اشاره به این دارد که آدمی نسبت به افرادی که به آن‌ها شناخت ندارد احساس غریبگی خواهد کرد اما اگر که شخص از مسیر محبت داخل گردد در برابر آن رام خواهد شد.

برخی از شرح دهندگان کلام امیر مومنان (ع) بیان کردند که این موضوع برای آن شخصی که به تازگی وارد شهر یا محله‌ای می‌شود و در آن ساکن می‌گردد کاملا قابل لمس است. آن شخص در ابتدا از همسایگان نیز فاصله می‌گیرد چرا که نسبت به آنان شناختی ندارد ولی اگر که آن‌ها با دیدن او به وی سلام کنند و او پاسخشان را بدهد، به دیدار او بروند و هدایایی برایش ببرند، رابطه دوستی شکل گرفته و مستحکم می‌گردد.

برخی نیز این گمان را برده‌اند که حکمت 50 نهج البلاغه با آن اصل مدنی بودن آدمی سازگار نمی‌باشد. این گمان اشتباه است. آری آدمی به طور ذاتی روحیه اجتماعی دارد و قادر نیست به تنهایی زندگی کند و در حقیقت همه‌ی پیشرفت‌ها و موفقیت‌هایی که انسان‌ها کسب کرده‌اند به جهت همین روح اجتماعی است اما این حقیقت بدان معنی نیست که او در مقابل هر شخص غریب و بیگانه‌ای دوستی خویش را اظهار کرده و با او مأنوس گردد. انس و الفت به مقدمه نیاز دارد همانطور که دشمنی با افراد دارای مقدمه و مقدمات است و نظر مولای متقیان علی (ع) به این واقعیت است که البته در دیگر روایت‌ها نظیر سخن «الاْنْسانُ عَبيدُ الاحْسانِ» انسان بنده احسان است به آن اشاره شده است.

حکمت 50 نهج البلاغه
حکمت 50 نهج البلاغه

یکی از شاعران عرب در بیتی این چنین گفته‌اند: وَ إنّى لَوَحْشِىٌّ إذا ما زَجَرْتَني وَ إنّى إذا ألَّفْتَني لاََلُوفٌ؛ که معنای آن میشود: زمانی‌که از من دوری نمایی من از تو رمیده می‌شوم اما آن هنگام که از در انس و الفت در آیی با تو مأنوس خواهم شد.

این امر که در برخی از شرح‌های آمده در این باب به جهت حل نگشتن موضوع و مشکل مدنی بودن انسان به شکل فطری یا رمنده بودن قلوب این تفسیر را پذیرفته‌اند که واژه «رجال» تمامی انسان‌ها را شامل نمی‌گردد و به افراد بزرگ و دارای قدرت اجتماع اشاره دارد، تفسیر اشتباهی به نظر می‌آید چرا که آن چه از ظاهر عبارت به دست می‌آید این است که اغلب آدم‌ها را شامل است و نه اندکشان را و گواه این سخن حدیثی خواهد بود از پیامبر اکرم (ص). در جلد دوم کتاب کافی آمده است: سه چیز وجود دارد که محبت آدمی را نسبت به برادر دینی خود صفا می‌بخشد. این سه چیز عبارتند از: رو به رو شدن با او با چهره‌ای گشاده، دادن جای مناسب در مجلس و صدا زدن آن به دوست‌داشتنی‌ترین نام‌های او[1]

منبع:

[1] کافی، ج2، ص643، ح3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *