توبه به پیشگاه حق تعالی و اعتراف به معصیت و گناه در درگاه او موضوعی است که امام سجاد علیه السلام در دعا 12 صحیفه سجادیه و در 16 فراز کوتاه و بلند به آن پرداخته است. در این دعا از دعاهای صحیفه سجادیه حضرت به زیبایی هر چه تمامتر و با مضامینی عالی به اموری چون عواملی که موجب سلب دعا از آدمی میشوند، عامل ایجاد کننده حُسن ظن به پروردگار، باز بودن مسیر توبه و انابه و معرفی تنها راه موفقیت که پناه آوردن به خداوند است اشاره نموده است. در ادامه چند نوشتار قبلی که فرازهای اول تا چهاردهم این دعا بر اساس کتاب شرحی بر دعاهای صحیفه سجادیه از حسن ممدوحی کرمانشاهی شرح داده شده است به فراز پانزدهم دعا برای پی بردن تفصیلی به مضامین آن خواهیم پرداخت.
فراز پانزدهم دعا
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِي مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ ، وَ عَافِنِي مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ ، وَ أَجِرْنِي مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ ، فَإِنَّكَ مَلِيءٌ بِالْعَفْوِ ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ ، لَيْسَ لِحَاجَتِي مَطْلَبٌ سِوَاكَ ، وَ لَا لِذَنْبِي غَافِرٌ غَيْرُكَ ، حَاشَاكَ
پروردگارا بر محمد و آل او درود فرست و آنچه را که بر من واجب بوده (و در ان کوتاهی نمودم) بر من ببخش و از آنچه در اثر کوتاهی و معصیت مستحقش میباشم معاف نما و از آنچه اهل عصیان از آن میترسند در پناه خویش نگاه دار که تو سرشار از عفو هستی و همه به آمرزش و بخشش تو امید بستهاند و در عفو و بخشش معروف هستی و من هیچگاه جز تو حاجتی ندارم و حاشا که بخشندهای به غیر تو گناهان من را ببخشاید (حاشا که جز این باشد).
شرح فراز 15 دعا 12 صحیفه سجادیه
در این فراز امام ابتدا از خدای متعال درخواست نموده که او را به فضائل آراسته کرده و از رذائل به دور دارد. زیبا خواهد بود اگر که آدمی فضائل و رذائل را شناخته و خویشتن را به فضیلتها آراسته و از رذیلتها رها سازد. به عبارتی دیگر چیزی که به آدمی هویت میبخشد و او را از دیگر جانداران روی این کُره خاکی ممتاز میگرداند، از واجبات حتمی شئون آدمی است که لازم است هر شخصی در آراسته شدن به آنها تلاش نماید، زیرا که انسان هیچ گاه به جهت خوردن، خوابیدن، خشمگین شدن و شهوت آدم نیست و کمال او فراتر از این موارد است و اینها تماما زنجیرهایی میباشند که بر دست، پا، چشم، گوش و قلب و روح آدمی بسته شدهاند. به همین سبب امام در این بخش از دعا به صورت مختصر به خدای منزه و پاک عرض میکند: خداوندا آنچه را که یک آدم با کرامت از آن بهرهمند میباشد به من عطا کن و آنچه که شرایط و لوازم بندگی و عبودیت است را از من دریغ مفرما.
از این گذشته، آدمی در طول عمر خویش معاصی و خطاهایی را مرتکب میگردد که طبق قاعده باید به نتایج بدشان گرفتار گردد و بر این اساس شایسته عقاب و کیفر شود، به همین جهت، امام علیه السلام در فراز پانزدهم از خداوند خود طلب میکند که آنچه که عقاب و کیفر خطا میباشد را از او برطرف سازد. اکثر افراد آگاه هستند که آنچه مصائب و گرفتاریهای بی شماری را از ما رفع نموده تنها لطف حضرت حق بوده است و لاغیر و از آنجا که عقاب زشت خطاها، حتمی و قهری میباشد در صورتی که به مشیت و لطف الهی حذف نگردند، زندگی را به جهنم بدل میسازند که قدرت ادامه زندگی را از آدمی میگیرد. در آیه سی سوره شوری آمده است: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ ( هر مصیبتی که به شما وارد گردد به جهت اعمالتان است).
خدای متعال هیچ وقت بندههای خود را به تمامی عواقب بدی رفتار و عملشان دچار نمیسازد که اگر دچار میساخت حیات برای انسانها دشوار میگردید. با این حال عموم انسانها از این حقیقت غافل هستند که بخش کثیری از گرفتاریهایشان از اثر قهری کردار و رفتارشان نشأت گرفتهاند. پس تا آن هنگام که در شیوههای خویش تجدید نظر ننمایند و جانب احتیاط را رعایت نکنند، همواره دچار خواهند بود چرا که آدمی همیشه در گرو کردار و رفتار خود است.
و به همین جهت است که امام سجاد (ع) میفرماید: خداوندا من را از سرانجام بد اعمال که همواره اهل معصیت به آنها دچارند، در پناه خویش نگاه دار.
ناگفته نماند که عقاب و کیفر عمل بد همواره فقر یا مریضی نیست؛ برخی اوقات ایجاد یک سلسله اتفاق که در نظر شیرین و زیبا میآیند و آدمی از رخ دادن آنها شاد و خوشحال میگردد، پیامدهای تلخی دارند که آدم اگر که به آنها آگاه میبود بدون شک از آنان دوری میکرد. به عنوان مثال میتوان به ثروتی که موجب هدر رفت جانها میگردد، مقام و قدرتی که سلب کننده آسایش از زندگی است و شهواتی که ابدیت آدمی را تباه میکنند اشاره کرد. این موارد نبودنشان قطعا و در مقایسه با شرافت و سعادتی که از میان میرود از بودنشان بهتر میباشد.
حضرت زین العابدین در بخش دیگری از فراز به خدای متعال میفرماید: خداوندا به هیچ چیز و هیچ کس غیر تو، طلب و حاجتی ندارم.
این گفتار مخصوص معصومین و شاگردان و تربیت شدگان ویژه آن حضرات است و هر شخصی قدرت ادا نمودن چنین سخنی را ندارد و این ادعا از هر کسی قابل قبول نخواهد بود چرا که نادیده گرفتن خویش و همهی خواهشهای نفسانی و لوازم تشخص خویش و منحصر نمودن و متمرکز ساختن تمامی خواستهها در ذات محبوب که حق تعالی است، شناخت و معرفتی در اندازه معصوم و یا نزدیک به آن را طلب میکند. با توجه و تفکر در این گونه سخنان که صادقانه و از بن جان بزرگان دین بر میآید، مدارج عروج انسان در افق دید محدود آدمی تا بی نهایت امتداد پیدا میکند.
محی الدین بن عربی پس از بر شمردن انواع دعا و گروه دعا کنندهها میگوید: آخرین مرتبه شناخت و معرفت آن میباشد که فرد دعا کننده در اثر علمی که به عالم قدر پیدا میکند، آن را بخواهد و طلب نماید که خدای متعال میخواهد و به جز آن طلب دیگری نداشته باشد. به عنوان مثال امام علی علیه السلام میفرمایند: اگر که در آتش رهایم سازی همواره میخروشم و میگویم: کجایی ای سرپرست مومنان. یا در مناجات شعبانیه آمده است: اگر که در آتش داخلم سازی اهل آن را با خبر خواهم ساخت که تو را دوست دارم (در دعای کمیل نیز مشابه به این عبارت وجود دارد).
و در نهایت و آخرین عبارت از این فراز زیبا و پُر مضمون حضرت میفرماید: تنها کسی که میتواند همهی کمبودها را جبران نموده و خط عفو و بخشش بر کردار ناشایست گذشته ما بکِشد تنها خداوند سبحان اس و به غیر او هیچ کس در این باره موثر نخواهد بود.
در حقیقت ائمه معصوم (ع) تا نهایت شفاعت در کنار امت خویش میایستند اما در پذیرش شفاعت و حذف بدی و زشتی اراده خداوند متعال تنها جاری است و حاکم میگردد و بدین سبب است که خدای متعال فرموده: کیست که در نزد حق تعالی و بدون اجازه او به شفاعت بپردازد؟!
همچنین به این واقعیت اشاره نمود که شفاعت بعد از آن است که خدای عز و جل از میان رفتن بدی و جبران نقصان و کاستی را قبول نماید.
در آیه 38 سوره نبأ نیز آمده است: لا يَتَکَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (سخن نمیگویند جز آنکه خداوند اجازه دهد و سخن به درستی و صواب گوید)
پس ان شا الله کار بنده به آن جا نرسد که مصداقی برای آیه 48 سوره مدثر باشد آنجا که خدای متعال شفاعت هیچ شفاعت کنندهای را به حال بنده سودمند نداند …
سوره نباء- آیه 38- محمد ایوب