در ادامه مطالب مرتبط با تفسیر سوره طارق به شرح و تفسیر آیات دیگر از این سوره بر اساس تفسیر نمونه خواهیم پرداخت. سوره طارق از سورههای جزء سیام قرآن کریم است، از هفده آیه تشکیل شده است و خداوند در آن برای اثبات امر معاد به موضوع خلقت آدمی اشاره کرده است. سوره مبارکه طارق در شهر مکه بر رسول اکرم (ص) نازل شده است و سوره 36 از لحاظ ترتیب نزول است که پس از سوره قمر و قبل از سوره بلد بوده است. در فضیلت این سوره از امام جعفر صادق (ع) آمده که هر که در نماز واجب خود این سوره را تلاوت نماید در روز قیامت در پیشگاه خدای متعال مقامی دارد و از دوستان انبیاء و اصحابشان خواهد بود.
و اما تفسیر بخشی دیگر از سوره مبارکه طارق
آیاتی از سوره
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿١١﴾ وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿١٢﴾ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿١٣﴾ وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿١٤﴾
تفسیر آیاتی از سوره
در ادامه آیات پیشین که تفسیرشان در مطالب گذشته نظیر «تفسیر سوره طارق-بخش سوم» آمده است خدای متعال در آیات مورد بحث نیز برای تاکید بر معاد و اشاره به برخی از دلایل بحث در این باره را ادامه میدهد و در آیات یازدهم تا چهاردهم سوره میفرماید: و قسم به آسمان پُر باران (11)، و قسم به زمین که شکافته میشود و گیاهان از آن بیرون میآیند (12)، که این کلام حقی است که شما زنده میگردید (13)، سخن و کلامی است جدی (در این باره هیچ نوع شوخی و هزلی نیست!) (14).
واژه «رجع» در آیه یازدهم در معنای بازگشت است و عرب برای باران این کلمه را به کار میبرند چرا که آبی که عموما از زمین و دریاها برمیخیزد از طریق ابرها و باریدن باران و برف دوباره به زمین بازمیگردد یا در فاصلههای مختلف باریدن باران تکرار میگردد.
البته به گودالهایی که آب باران در آنها جمع میشود نیز رجع میگویند. این نام گذاری دو دلیل میتواند داشته باشد اول اینکه آب باران در آنها جمع میشود و دومین دلیل این است که امواجی به جهت وزش نسیم بر سطح این گودالهای پر آب آشکار میشوند.
و اما کلمه «صدع» در معنای شکاف در اشیاء و اجسام سخت میباشد و طبق چیزی که برای رجع بیان شد آن را اشاره به شکافته شدن زمینهای سخت پس از باریدن باران و رشد نباتات گفتهاند. در واقع این دو قسم، به احیاء زمینهای مرده توسط بارانی که از آسمان نازل میشود اشاره دارد و این امر چندین و چند بار به عنوان دلیلی برای روز قیامت و رستاخیز در آیههای مختلف همچون آیه 11 سوره ق ذکر گردیده است.
به این صورت تناسب آشکاری در بین این سوگندها و آنچه که به آن سوگند خورده شده وجود دارد و در حقیقت این یکی از لطافتهای بلاغت کتاب آسمانی قرآن است.
به تعبیری دیگر میتوان چنین گفت که همانطور که در آیه پنجم سوره مبارکه حج، در هنگام استدلال بر موضوع معاد،علاوه بر استدلال بر مسئله خلقت آدمی از نطفه و اشاره به تورات جنین به زنده شدن زمینهای مرده به کمک بارش باران نیز اشاره شده است در سوره مبارکه طارق نیز بر هر دو موضوع تکیه شده است.
در این میان برخی مفسران برای آیه یازدهم تفسیری دیگر گفتهاند و آن تکرار شدن گردش ستارهها و کواکب آسمان و برگشت آنان به حالت نخستین در طی دورههای گوناگون است. گردش زمین به دور خویش، گردش سیارههای مختلف به دور خود یا به دور خورشید تماما حرکاتی هستند که بازگشت دارند.
بودن این نوع بازگشتها، نشانهای میباشد از بازگشت عمومی تمامی انسانها به حیات.
البته که تفسیر نخست تناسب بیشتری با آیه 12 دارد.
عبارت « قَوْلٌ فَصْلٌ« در آیه سیزدهم به سخن یا کلامی اطلاق میگردد که بین حق و باطل جدایی میاندازد و در این آیه و به قرینه آیات پیشین گروهی آن را به معاد مرتبط دانستهاند و گروهی دیگر آن را اشاره به قرآن کریم گفتهاند و در برخی از روایتهای منقول از ائمه اطهار نیز به آن اشاره شده است.
البته تعبیر از روز جزاء به «یوم الفصل» در آیههای فراوانی دیده میشود.
این احتمال نیز هست که تعبیر گفته شده اشاره به آیاتی از قرآن مجید است که آن آیات در ارتباط با موضوع معاد آمدهاند. این چنین جمع میان دو تفسیر نیز ممکن میشود.
در حدیثی که امام علی (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده، آمده است: و در میان شما به زودی فتنهای آشکار میگردد، عرض نمودم ای پیامبر خدا (ص)! راه رهایی از آن چیست؟ فرمود: قرآن است که خر گذشتگان و آیندگان و داوری بین شما در آن وجود دارد، آن سخنی است که حق را از باطل جدا میسازد، جدی است و شوخی نیست، هر فرد جباری آن را ترک نماید حق تعالی او را در هم میشکند و هر که هدایت را در غیر آن جستجو نمود خدای تعالی او را گمراه مینماید.[1]
سوره طارق- یوسف کالو
منبع:
[1] برگرفته از تفسیر نمونه آیت الله شیرازی