داستان شأن نزول سوره عبس- روی گردانی از شخص نابینا

داستان شأن نزول سوره عبس

چهره در هم کشید و روی گردان شد[1] … و در هر یک از آیات قرآن کریم درسی است برای خوب زیستن و قرار گرفتن در مسیری که منتهی به سعادت است. کتاب آسمانی قرآن، سیره و سنت پیامبر (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام چراغی هستند فروزان تا راه را از بی راهه شناخته و در مسیر درست گام برداریم. برخی از این آیه‌ها شأن نزولی دارند، بدین معنا که در طی بیست و سه سال پیامبری رسول خدا (ص) بعضی از آیات در اثر رخ دادن اتفاقی و در ارتباط با آن یا پاسخ به آن نازل شده و در بردارنده یکی از دروس زندگانی است. از این رو در این مطلب بر آن شدیم تا داستان شأن نزول سوره عبس به عنوان یکی از سوره‌های مکی و هشتادمین سوره قرآن طبق ترتیب کنونی سوره‌ها را برای بهره‌مندی شما عزیزان به نگارش در آوریم.

داستان شأن نزول سوره عبس
داستان شأن نزول سوره عبس

دو روایت به عنوان شأن نزول سوره عبس ذکر شده‌اند که به هر دو پرداخته خواهد شد.

داستان اول

مکه بود و مستکبرینی که محمد (ص) می‌خواست آنان را با دین اسلام آشنا کند و به راه راست هدایت نماید اما آنان همچنان با آوردن بهانه‌هایی واهی و از سر لجاجت از پذیرفتن آن سر باز می‌زدند و در پی زدن ضربه‌ای به رسول خدا (ص) و اسلام بودند. در روزی از روزها پیامبر (ص) با جمعی از مستکبرین و سران قریش نظیر ولید بن مغیره، ابوجهل و عتبه در حال گفتگو بود و یکی از حساس‌ترین مذاکرات برای اثبات حقانیت اسلام به آنان به شمار می‌رفت چرا که اگر این افراد اسلام می‌آوردند علاوه بر این‌که افراد بسیار دیگری به اسلام روی می‌آوردند، دسیسه‌ها نیز برای نابودی اسلام کم‌رنگ‌تر می‌شد و رسول خدا (ص) راحت‌تر به تبلیغ و ترویج آخرین دین خدا می‌پرداخت. در همین حین فردی نابینا و فقیر به نام عبدالله بن ام مکتوم به مجلس وارد شد. او که از اهمیت این جلسه باخبر نبود، با صدایی بلند خطاب به پیامبر (ص) فرمود: ای رسول خدا! از آن‌چه که خداوند متعال به تو یاد داده به من بیاموز.

پیامبر (ص) به جهت حساسیت جلسه و گفتگو پاسخی نداد. عبدالله بن ام مکتوم که جوابی نشنید، چندین بار دیگر درخواست خود را بیان کرد و سخن حضرت را قطع می‌کرد. این حرکت عبدالله رنجش و ناراحتی رسول خدا (ص) را در پی داشت به گونه‌ای که آثار آن در چهره مبارکش هویدا شد. او در دل خود گفت: حال این سران قریش پیش خود خواهند گفت که پیروان من نابینایان و برده‌ها هستند. پس روی از عبدالله بن ام مکتوم برگرداند و به سخن و گفتگوی خود ادامه داد. پس خداوند با نازل کردن آیه‌های ابتدایی سوره عبس، حضرت را مورد عتاب قرار داد. حضرت نیز پس از آن همواره عبدالله را مورد احترام قرار می‌داد و گرامی می‌داشت.

سوره عبس
سوره عبس

داستان دوم شأن نزول سوره عبس

شأن نزول دوم آیه‌های ابتدایی سوره عبس در حدیثی از امام صادق (ع) که در مجمع البیان آمده است، بیان شده است.

در روزی از روزها پیامبر اکرم (ص) در میان جمعی از اهل مکه نشسته بود و پاسخگوی سوالاتشان درباره دین اسلام و اصول آن بود. در همین حین بود که عبدالله بن ام مکتوم که شخصی روشندل بود به مجلس وارد شد. با ورود ابن ام مکتوم، مرد اموی (از بنی امیه) که در آن‌جا حضور داشت چهره در هم کشید و دامن لباس خود را جمع کرد و روی از عبدالله برگرداند. خداوند نیز برای نکوهش این رفتار آیه‌های ابتدایی سوره عبس را بر جان و دل رسول خدا (ص) نازل کرد.

و در انتها لازم است گفته شد که برخی از علمای اهل تشیع همچون علامه طباطبایی در تفسیر المیزن شأن نزول دوم را درست‌تر می‌دانند چرا که پیامبر اکرم (ص) از اخلاقی والا برخوردار بود که نه تنها نسبت به مومنان عبوس نبود بلکه در مواجه با کفار نیز چهره در هم نمی‌کشید. همچنین تواضع در برابر اهل ایمان یکی از اوامر الهی است پس پیامبر که اسوه و الگوی مسلمانان است قطعا به این امر توجه داشته‌اند.

منبع:

[1] آیه یک سوره عبس

  • تلاوت سوره عبس-استاد آقای مشاری راشد العفاسی

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *