سِحر و جادو نوعی عمل خارق العاده و شگفت است که گونههای مختلفی دارد. نوعی از آن تردستی است و نوعی دیگر خیالی است و جنبه تلقینی دارد و اما از دیگر انواع آن میتوان به گونهای از سِحر و جادو اشاره کرد که با کمک اجنه و شیاطین انجام میشود. در قرآن کریم به سِحر و جادو اشاره شده و این عمل توسط معصومین علیهم السلام در احادیث روایت شده از آنان، نهی و مذمت شده است طوری که فقیهان بر این امر اتفاق نظر دارند که یادگیری آن و انجام کارهای جادوگری حرام است. البته در این میان استثنایی وجود دارد و آن هم یادگیری جادو برای ابطال جادوی ساحران است که چارهای جز آن نیست. گفته شده گاهی یادگیری جادو توسط گروهی به عنوان واجب کفایی شناخته میشود تا اگر که افرادی از طریق سحر و جادو بخواهند مردم را اغفال نمایند، جادوی آنان باطل شده و دروغ آنان فاش گردد. در ادامه به احادیثی که در این باره نقل شدهاند، خواهیم پرداخت.
سِحر و جادو در کلام پیامبر (ص)
- اِتَّقُوا الدنيا فوالذي نَفسِي بيدِهِ أنّها لأَسحَرُ مِن هارُوتَ و مارُوتَ [1].
از دنیا حذر نمایید، چرا که قسم به آنکه جانم به دست اوست، او (دنیا) جادوگرتر از هاروت و ماروت است.
- إذا أخَذتُمُ السّاحِرَ فاقتُلُوهُ، ثُمّ قَرَأ «و لا يُفْلِحُ السّاحِرُ حَيثُ أَتى» قالَ: لا يَأمَنُ حَيثُ وُجِدَ [2]
هر زمان که ساحری را گرفتید، او را بکشید. سپس رسول خدا این آیه را تلاوت نمود: و ساحر هر جا باشد نجات نمییابد (رستگار نمیگردد)، آنگاه فرمودند: هر جا که یافت شد، در امان نخواهد بود. گفته شده این حدیث در سزای جادوگر مسلمان آمده است. [3]
جادو در کلام حضرت امیرمومنان (ع)
- مَن تَعَلَّمَ شَيئا مِنَ السِّحرِ قَليلاً أو كَثيرا فَقَد كَفَرَ، و كانَ آخِرَ عَهدِهِ بِرَبِّهِ، و حَدُّهُ أن يُقتَلَ إلاّ أن يَتُوبَ [4]
هر آنکس که چیزی از جادو را یاد بگیرد، کم یا زیاد، کفر ورزیده است و (این) آخرین عهد و پیمان او با پروردگارش است و کیفر آن این است که کشته شود، مگر اینکه توبه نماید.
- العَينُ حَقٌّ، و الرُّقى حَقٌّ، و السِّحرُ حَقٌّ، و الفَألُ حَقٌّ، و الطِيَرَةُ لَيسَت بِحَقٍّ، و العَدوى لَيسَت بِحَقٍّ [5]
چشم زخم حق است و طلسم حق (راست) است و جادو راست است و تفأل به نیکی راست است ولی فال بد زدن و سرایت (بدی) حقیقت ندارند.
- أقبَلَتِ امرَأةٌ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَت: يا رسولَ اللّه ِ، إنَّ لي زَوجا و لَهُ عَلَيَّ غِلظَةٌ، و إنّي صَنَعتُ بهِ شَيئا لأِعطِفَهُ عَلَيَّ ! فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: اُفٍّ لَكِ: كَدَّرتِ دِينَكِ! لَعَنَتكِ الملائكةُ الأخيارُ، لَعَنَتكِ الملائكةُ الأخيارُ، لَعَنَتكِ المَلائكةُ الأخيارُ، لَعَنَتكِ ملائكةُ السماءِ ، لَعَنَتكِ ملائكةُ الأرضِ [6]
زنی به خدمت رسول خدا (ص) رسید و گفت: ای پیامبر خدا (ص) همانا من شوهری دارم که با من تند است و من با او کاری (مقصود جادو و سِحر است) کردم تا او را با خود مهربان سازم. حضرت (ص) فرمودند: وای بر تو (اف بر تو)! دین خود را تیره و تار نمودی. لعنت فرشتگان بزرگ (یا برگزیده) بر تو باد! لعنت فرشتگان بزرگ بر تو باد! لعنت فرشتگان بزرگ بر تو باد! لعنت فرشتگان آسمانها بر تو باد. لعنت ملائکه زمین بر تو باد.
- سـاحِرُ المسلمينَ يُقتَلُ، و لا يُقتَلُ ساحِرُ الكُفّارِ، قيلَ : يا رسولَ اللّه ِ، و لِمَ ذلك؟ قالَ: لأنَّ الشِّركَ و السِّحرَ مَقرُونانِ، و الذي فيهِ مِن الشِّركِ أعظَمُ [7]
امام فرمودند که رسول الله میفرمایند: ساحر مسلمانان کشته میشود و جادوگر کفار کشته نمیشود. پس گفته شد: ای رسول خدا (ص)، به چه دلیل؟ حضرت فرمودند: به این سبب که شرک و سِحر قرین هم هستند و وجود شرک در کسی بدتر از وجود سِحر خواهد بود.
- إذا شَهِدَ رَجُلانِ عَدلانِ على رجُلٍ مِن المسلمينَ أنّهُ سَحَرَ قُتِلَ [8]
هر گاه دو مرد عادل درباره مسلمانی شهادت دادند که او سحر کرده، میبایست کشته شود.
سحر و جادو در احادیث امام صادق (ع)
- لَمّا سَألَهُ زِندِيقٌ عن السِّحرِ: ما أصلُهُ ؟ و كيفَ يَقدِرُ الساحِرُ على ما يُوصَفُ مِن عَجائبِهِ و ما يَفعَلُ؟ : إنَّ السِّحرَ على وُجُوهٍ شَتّى: وَجهٌ مِنها بمَنزِلَةِ الطِّبِّ، كما أنَّ الأطِبّاءَ وَضَعُوا لِكُلِّ داءٍ دَواءً فكذلكَ عِلمُ السِّحرِ احْتالُوا لِكُلِّ صِحَّةٍ آفَةً، و لِكُلِّ عافِيَةٍ عاهَةً، و لكُلِّ مَعنىً حِيلَةً. و نوعٌ مِنهُ آخَرُ خَطفَةٌ و سُرعةٌ و مَخاريقُ و خِفَّةٌو نوعٌ مِنهُ ما يَأخُذُ أولياءُ الشَّياطينِ عَنهُم··· فَأقرَبُ أقاوِيلِ السِّحرِ مِنَ الصَّوابِ أنّهُ بمَنزِلَةِ الطِّبِّ . إنّ الساحِرَ عالَجَ الرجُلَ فَامتَنَعَ مِن مُجامَعَةِ النساءِ ، فَجاءَ الطبيبُ فَعالَجَهُ بغَيرِ ذلكَ العِلاجِ فَاُبرِئَ [9]
امام صادق (ع) در پاسخ به شخص بی دینی که سوال کرد: منشأ سِحر چیست و ساحر چگونه میتواند آن کارهای شگفت را انجام دهد؟ فرمودند: سِحر و جادو انواعی دارد: نوعی از آن به منزله طبابت است، همانطور که پزشکان برای بیماری یا دردی دارویی ساختهاند، در عِلم سِحر نیز ساحران برای هر صحتی، آفت و برای هر عافیتی، درد و رنج و برای هر کاری، چارهای اندیشه کردند. نوعی دیگر از جادو، چشم بندی، زبر دستی، مهارت و تردستی میباشد. و گونهای دیگر از سِحر امور و کارهایی است که جن گیرها از اجنه میآموزند. نزدیکترین باور درباره سِحر به واقعیت آن است که سِحر و جادو به منزله طبابت است. ساحر مردی را جادو میکند تا نتواند با زنی نزدیکی کند و پزشک میآید و او را از روشی دیگر (دارو و نه جادو) درمان میکند و بهبود مییابد.
منابع:
[1] الدر المنثور: 244/1
[2] المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص185
[3] برگرفته از سایت hadithlib.com
[4] بحارالانوار:2/210/79
[5] نهج البلاغه، حکمت400
[6] بحارالانوار:13/214/79
[7] دعائم الإسلام : 2/482/1725
[8] دعائم الإسلام : 2/482/1725
[9] بحار الانوار، ج60، ص21
- تلاوت ترتیل آیه 66 سوره طه – عبدالله مطرود
قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ
گفت: «شما اول بیفکنید!» در این هنگام طنابها و عصاهای آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر میرسید که حرکت میکند!