جنگ احزاب که به جنگ خندوق نیز معروف است، غزوهای از غزوات رسول اکرم (ص) است که در سالهای ابتدایی هجرت به مدینه و با توطئه قبیله بنی نضیر، همدستی قریش و تمامی متحدان آن ها و به هدف ریشه کن ساختن اسلام رخ داد. این غزوه با پیروزی مسلمانان و عقب نشینی کردن مشرکان به پایان رسید.
داستان قرآنی جنگ احزاب[1]
سال پنجم هجری قمری بود. رییس قبیله یهودی بنی نضیر، حی بن أخطب در قلعههای خیبر[2] همچون چند ماه گذشته منتظر فرصتی مناسب برای انتقام از رسول الله (ص) بود. انتقامی که نامعقول مینمود، چرا که آنان خود با پیمان شکنی و سوء قصد نمودن به جان حضرت محمد (ص) باعث شدند تا از شهر مدینه به این قلعهها تبعید شوند. حی بن أخطب آرزو میکرد که محمد (ص) در مدینه کشته شود تا او بتواند به مدینه بازگردد و همچون گذشته ریاست خود بر یهودیان بنی نضیر را از سر بگیرد اما مشیت الهی بر خلاف انتظار او پیش میرفت و او همواره شاهد پیروزیهای مسلمانان بود و این رخدادها داغ دل او را تازه میکرد و خشمش افزونتر میشد.
در روزی از روزها حی تصمیم گرفت تا نقشه شیطانی و باطل خود را عملی کند. او میخواست همهی افرادی که تبعید شدهاند و آنهایی که با حضرت (ص) سر عداوت و جنگ داشتند را جمع کرده و آنان را بر علیه پیامبر (ص) تحریک نماید تا در فرصتی مناسب انتقام خود را از رسول خدا (ص) بگیرد. چرا که تعداد افراد و قبیلههایی که از دعوت پیامبر به اسلام ضرر دیدهاند کم نبودند و او با اتکاء به زیاد بودن این افراد خیال میکرد که بالاخره اسلام و محمد (ص) نابود خواهند شد و آنهایی که متضرر شده و شکوه و عزت خویش را از دست دادهاند، دوباره عزت و بزرگی خود را به دست میآورند.
حی بن أخطب با برخی از افراد طایفه خود و دیگر طوایف عرب به گفتگو نشست و از نقشه شیطانی خود برای آنان گفت. آنها نیز پذیرفتند پس عدهای آماده شدند تا برای مذاکره با سران قریش که مخالفان سرسخت پیامبر بودند به مکه بروند و آنان را به همراهی برای نابود کردن رسول خدا دعوت کنند.
همبستگی قبایل عرب و حیله یهودیان
حی بن أخطب با یهودیان دیگر بر قریشیان وارد شدند. قریش به یهودیان گفتند که ای قبیله یهود پیش از آنکه هدف خود را بیان کنید به آنچه که برای ما سوال شده، جواب دهید. شما اهل کتاب هستید و مطمئنا حکم بین ما و محمد میبایست در کتاب شما وجود داشته باشد. ما در کار خویش با محمد و دین خود دچار تردید گشتهایم. نظرتان چیست؟ کدام دین بهتر است و بر حق میباشد؟ آیین ما یا دین محمد؟
یهودیان که فرصت را مغتنم دیدند، با تعجب گفتند که آیا شما به باور و عقیده خود شک دارید؟! قسم به خدا که آیین شما حق است و محمد خرافهای بیش نگفته است. خدایانتان مشخص هستند و سود و ضرر دارند، در حالی که خدایی که محمد از آن سخن میگوید را کسی به چشم ندیده است و او نمیتواند به مردم خیر رسانده و یا شر را از آنان مرتفع سازد. هرگز نباید اجازه دهید که تردید و دو دلی به قلبهایتان نفوذ کند. هیچ گاه از مخالفت با محمد پشیمان نگشته و از نبرد با او ترس به دل راه ندهید چرا که ما به زودی میخواهیم همه قبیلهها را بر علیه او متحد و تحریک نماییم. قطعا همراهی شما میتواند مانعی برای رشد و گسترش دین اسلام به شمار برود.
پس از این گفت و گو حی بن أخطب به نزد قبایل دیگر عرب نضیر قبیله غطفان، اشجع و بنی قریظه رفت و آنها را بر علیه محمد و دین اسلام تحریک کرد. همه آنان با أخطب و قریش هم پیمان شدند. حتی قبیله بنی قریظه که بر سر پیمانی که با مسلمانان بسته بود، اصرار داشت با شیطنت أخطب پیمان شکنی کرده و با قریش و دیگر قبایل همدست شدند. قریش و یهودیان آماده شدند. آنان قوا و تجهیزات جنگی خود را برای حمله به مدینه و نابودی مسلمانان مهیا کردند.
حفر خندق برای مقابله با احزاب و قبایل عرب
خبر مهیا شدن قریش و هم پیمانان آنها برای جنگ با مسلمانان به گوش پیامبر (ص) رسید. ایشان تمامی اخبار را رصد و بررسی میکرد و از قبایلی که با قریش و قبیله بنی نظیر متحد شدهاند اطلاع داشت و میدانست که دشمن از این بار نه تنها از بیرون مدینه که از داخل شهر نیز قبیله بنی قریظه و منافقان در صدد فتنه و ایجاد شکاف در میان مسلمانان هستند. از این رو حضرت مسلمانان را آماده مقابله با دشمنان کرد و با مشورت اصحاب و به صلاحدید سلمان فارسی امر فرمود تا برای اینکه شهر مدینه حالتی دفاعی به خود بگیرد در اطراف آن خندقهای حفر شود.
اگر چه مسلمانان به دستور رسول خدا (ص) آماده مقابله بودند اما اتحادی که میان دشمنان شکل گرفته بود در کنار اضطراب و تنشی که منافقان در داخل ایجاد میکردند، باعث ایجاد ترس در دل مسلمانان شد. برخی درباره لطف الهی دچار تردید شدند و برخی تصمیم به فرار گرفتند، اما در این بین مومنان واقعی این رخداد را آزمایش و امتحانی از جانب خداوند میدانستند تا صبر آنان را در برابر سختیهایی این چنین بسنجد …
منابع:
[1] برگرفته از کتاب قصه های قرآن، مصطفی زمانی
[2] این قلعهها در شمال شهر مدینه و در فاصله 163 (یا 165) کیلومتری این شهر واقع شدهاند
- تلاوت ترتیل آیه 9 سوره احزاب – حذیفی علی عبدالرحمن
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهایی (عظیم) به سراغ شما آمدند؛ ولی ما باد و طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)؛ و خداوند همیشه به آنچه انجام میدهید بینا بوده است.