شرح حکمت سی و دوم نهج البلاغه – نیکوکار و بدکار

حکمت سی و دوم نهج البلاغه

در این نوشتار به شرح حکمت سی و دوم نهج البلاغه که در آن مولای متقیان حضرت علی علیه السلام به ارزش انجام دهنده کار نسبت به فعلی که از او سر می‌زند، اشاره می‌کند، خواهیم پرداخت. حضرت (ع) در عبارت کوتاهی بیان می‌دارد که ارزش شخصی که عمل و فعلی نیکی از او سر می‌زند بالاتر از آن عمل می‌باشد و آن‌کس که عمل شر و بدی انجام می‌دهد، بدتر از آن فعل بد می‌باشد. در نگاه نخست ممکن است این نظر کمی تعجب آور به نظر برسد در حالی که چنین نیست و با مطالعه شرح آن می‌توان به کُنه مطلب و حکیمانه بودن آن پی برد.

حکمت سی و دوم نهج البلاغه
حکمت سی و دوم نهج البلاغه

حکمت سی و دوم نهج البلاغه

وَ قَالَ (علیه السلام): فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ.

و حضرت علی علیه السلام فرمودند: انجام دهنده کار نیک (نیکوکار) بهتر از آن کار خیر و کننده کار بد (بدکار) بدتر از آن شر و بدی می‌باشد.

شرح حکمت سی و دوم نهج البلاغه‌ [1]

امیرمومنان علی علیه السلام در این عبارت کوتاه و بسیار پُر معنا فرموده‌اند: انجام دهنده کار نیک از کار نیک خود بهتر و انجام دهنده کار بد (بدکار) از کار بد خود بدتر می‌باشد.

در این که چطور می‌شود که انجام دهنده کار نیک بهتر از آن کار و فاعل به بدی بدتر از آن فعل است، نظرات و وجوهی وجود دارد.

اول اینکه همیشه فاعل از فعل قوی‌تر و قدرتمندتر می‌باشد به همین سبب اگر که فعل خیر باشد، فاعل آن کارش قوی‌تر و اگر که عمل شر و بد باشد فاعل و کننده آن، از کار خود بدتر خواهد بود.

دوم اینکه فردی که عملی را انجام می‌دهد عمدتا ملکه آن را دارد (در ذهن او نقش بسته است) و آن ملکه قادر خواهد بود منشأ اعمال و افعال بسیاری در همان راستا گردد. پس اگر که شخصی، یتیمی را نوازش می‌کند یا دست ناتوان و فقیری را می‌گیرد به طور قطع خصلتی دارد که می‌تواند سر منشأ ده ها، صدها و یا حتی هزاران کار و عمل مشابه باشد و به همین دلیل است که فاعل نیک از فعل بهتر و بدکار از عمل بدی که انجام داده است بدتر است.

سوم این‌که اشخاصی که فعل خوب انجام می‌دهند، اغلب آرزو دارند که بهتر از آن نیک را انجام دهند اما ممکن است امکانات آن در اختیارشان نباشد و به معنای دیگر همت آنان از آن‌چه که انجام می‌دهند بلندتر است و برخی اوقات لسانی به این موضوع اقرار کرده و می‌گویند: افسوس که بیشتر از این در توانم نیست و اگر که قادر بودم فلان کارها را انجام می‌دادم. برای بدکاران نیز اینگونه است، اغلب آنان نیز به این امر معترف هستند که اگر قدرت و توان بیشتری داشتند، شرارت و بدی را به حد اعلا می‌رساندند.

درحدیثی از امام محمد باقر (ع) آمده است: نیت شخص با ایمان از عمل او بهتر می‌باشد چرا که او اعمال نیکی در دل دارد که نمی‌تواند آن ها را به سر انجام برساند و نیت شخص کافر بدتر از عمل او می‌باشد چون که اعمال بدی در سر دارد که توانایی انجامش را ندارد [2].

نهج البلاغه
نهج البلاغه

و چهارمین وجه و نظری که در این باره ذکر شده این است که هر آن‌کس که فعل خیری را انجام دهد عمدتا عوامل بازدارنده‌ای نظیر هوا و هوس را در دل خویش دارد و برای انجام عمل نیک در برابر آن ها مقاومت می‌کند و عمل نیک را به سر انجام می‌رساند پس به همین سبب فاعل از فعل خویش با ارزش‌تر خواهد بود و برعکس شخصی که فعل شری را انجام دهد عوامل بازدارنده‌ای چون نفس لوامه و فطرت الهی را در دل خود دارد، اما با پشت کردن به این عوامل به سوی انجام فعل بد می‌رود، و به همین جهت از فعل بدش، بدتر خواهد بود.

البته ناگفته نماند که میان این چهار وجه و نظر تضادی مشاهده نمی‌شود و تمامی آن ها در معنای حدیث جمع می‌باشند.

منابع:

[1] برگرفته از شرح و تفسیر آیت الله مکارم شیرازی

[2] بحار الانوار، ج 67، ص 190

موسسه قرآنی معراج النبی استان خوزستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *