درباره حکومت حضرت مهدی (عج)، زیباییهای آن، آثار شکوهمندی که به دنبال دارد نظیر از بین رفتن کامل کفر، حکومت جهانی دین اسلام، همه گیری عدالت، سرازیر شدن تمامی خیرات و برکات بر سر آدمیان و موضوعات مرتبط این چنینی به طور مفصل و در مطالب دیگر سایت معراج النبی (ص) سخن گفته شد، سخنانی که عموما برگرفته از مصادر معتبر حدیثی و سخن بزرگان و اندیشمندان حوزه مهدویت هستند. در ادامه قصد داریم به صورت مستند و تنها بر اساس روایات نقل شده از ائمه معصوم علیهم السلام به حکومت حضرت مهدی (عج) و برخی از ویژگیهای آن بپردازیم.
جهانی بودن حکومت حضرت مهدی (عج)
حکومت حضرت مهدی (عج) حکومتی جهانی است به این معنا که سراسر جهان از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب تماما تحت لوای امام قرار خواهد گرفت و همهی فرمانروایان سرزمین های مختلف فرمانبردار ایشان و دستورات الهی خواهند بود. دستوراتی برگرفته از تعالیم ناب اسلام محمدی خالی از هر نوع بدعت و خرافات. در این باره از رسول الله (ص)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) روایاتی در کتب غیبت نعمانی و کمال الدین و تمام النعمه نقل شده که در ادامه آن ها را نقل خواهیم کرد.
- رسول الله (ص) فرمودند: ائمه پس از من دوازده نفر هستند، اولین آنها تو هستی ای علی و آخرین آنها قائمی است که الله عز و جل مشارق زمین و مغارب آن را بر دستهای او فتح خواهد کرد [1].
- در کتاب غیبت نعمانی باب 22 از امام باقر (ع) نقل شده است: چون قائم ما قیام نماید، مردم را به امر جدیدی (به سبب زیاد بودن بدعت ها زمانی که امام تمامی دین را از بدعت و خرافه پاک می کند مردم گمان می کنند که دین جدیدی آمده در حالی که چنین نیست) فرا میخواند همانطور که پیامبر خدا (ص) مردم را دعوت نمود، همانا اسلام غریبانه شروع شد و باز آنگونه که آغاز شده غریب خواهد شد و خوشا به حال غریبان.
- از امام صادق (ع) روایت شده که ایشان میفرماید: زمانی که قائم قیام نماید در سرزمینهای مختلف افرادی را مبعوث میکند، در هر اقلیم یک نفر را، و به او میفرماید: عهد و فرمان تو در کف دست تو میباشد، پس اگر که برایت امر و کاری پیش آمد که آن را متوجه نشدی یا ندانستی که چطور در آن حکم نمایی به کف دست خویش بنگر و به آنچه که در آن (نوشته شده) است عمل نما [2].
قدرت بسیار امام مهدی (عج) در عصر ظهور
بر اساس روایات منقول قدرت و توانایی حضرت مهدی (عج) که تماما از جانب حق تعالی است در دوران ظهور و حکومت مهدوی بسیار بالا است به گونه ای که او به راحتی خواهد توانست دنیا را با چندین میلیارد انسان رهنمون ساخته، بدون آنکه ذره ای ظلم به فردی شود و تماما بر اساس عدل و انصاف و احکام الهی است.
در این باره از امام صادق علیه السلام در غیبت نعمانی باب سیزدهم آمده: هنگامی که امور و کارها منتهی به صاحب الامر گردد، خداوند پستیها و بلندیهای زمین را صاف و برابر کند و جهان در پیش او به مانند کف دستش گردد. کدام یک از شما اگر که در مویی در کف دستش باشد آن را نمیبیند؟!
فضاوت داوودی در حکومت مهدوی
از جمله مواردی که درباره حکومت حضرت مهدی (عج) در روایات آمده این است که قضاوت حضرت مهدی (عج) همچون قضاوت حضرت داوود علیه السلام (بر اساس علمی که از سوی خدا عطا شده) است. ایشان که علم غیب میدانند و خویش ملاکی برای تشخیص حق و باطل است، به راستی و درستی شخصی که گناه کرده را از شخصی که به او ظلم شده است از هم باز خواهد شناخت و شاهدی نیاز نیست.
ابان بن تغلب از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده که ایشان فرمودهاند: پس (امام زمان (عج)) به ندا دهندهای امر میکند و او ندا میدهد: این همان مهدی است که بر داوری داوود و سلیمان قضاوت میکند و بر قضاوت خویش بینه و شاهدی طلب نمیکند.
سیره و روش حکومت امام مهدی (عج)، سیره و روش نبوی
سیره و روش حکومتی صاحب الامر و الزمان (عج) دقیقا همان روش پیامبر اکرم (ص) و دیگر ائمه بزرگوار (ع) است. البته میبایست به این موضوع توجه کرد که در دوران رسول خدا (ص) و امامان (ع) به جهت وجود محدودیتها و موانع بسیاری که از سوی جامعه تحمیل میشدند اهداف زیادی محقق نشدند که در عصر خکومت حضرت مهدی (عج) به سبب نبود هیچ گونه مانعی تمامی اهداف محقق گشته و اسلام محمدی حاکم خواهد شد.
هشام بن سالم از حضرت صادق (ع) و ایشان نیز از پدر بزرگوارشان و پدر بزرگوارشان نیز از جدشان و ایشان نیز از پیامبر (ص) روایت نمودهاند که حضرت (ص) فرمودهاند: قائم از فرزندان من میباشد. نام او نام من و کُنیه اش نیز کُنیه من میباشد. شمائلش شمائل من و سیره او سنت من است و مردم را به آئین و شریعت من دعوت میکند و آنان را به کتاب پروردگارم عز و جل فرا میخواند. هر آنکه او را اطاعت نموده مرا پیروی کرده و آنکس که او را نافرمانی کند از من سرپیچی نموده و شخصی که او را در عصر غیبتش انکار کند گویی که منکر من شده است [3].
منابع:
[1] کمال الدین و تمام النعمه، باب 24، حدیث 35
[2] غیبت نعمانی، باب 19
[3] کمال الدین و تمام النعمه، باب 39، ح 6