داوود نبی (ع) از دیگر پیامبران قوم بنی اسرائیل نام برده شده در قرآن کریم است. نام این پیامبر بزرگوار که چهاردهمین نسل از حضرت ابراهیم خلیل الله میباشد، شانزده بار در قرآن ذکر شده است و خداوند متعال در آیههای متعددی به داوری و قضاوت داوود نبی، عطا کردن زبور، علم و دانشی که از جانب خداوند به او عطا شده بود، تواناییهای و قدرتهای مادی و همچنین معنوی این پیامبر و مقام او در نزد خویش اشاره نموده است. حضرت داوود پدر سلیمان نبی (ع) است او علاوه بر پیامبری، پادشاهی قوم بنی اسرائیل را پس از طالوت که پدر همسر او به شمار میرفت برعهده گرفت.
در این مطلب قصد داریم داوری و قضاوت داوود نبی را که در سوره ص به آن اشاره شده و بر اساس اکثر روایات آزمایشی از جانب پروردگار بوده و منجر به استغفار ایشان به سبب ترک اولی بوده را به شکلی داستان گونه بیان نماییم.
اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ [1].
بر آنچه که میگویند (از یاوه سراییها) صبوری نما و به یاد بندهی خوب ما داوود توانمند (در علم و حکومت) بیفتد، او خدا محور بوده و بسیار رجوع کننده (به سمت حق تعالی) بود.
داوری و قضاوت داوود نبی
خداوند متعال به داوود علیه السلام علم و دانش و قدرت مادی و معنوی بسیاری عطا فرموده بود به گونهای که در هر صبح و شام که او به تسبیح حق تعالی مشغول میشد کوهها و پرندگان نیز به اذن پروردگار همراه با او تسبیح میگفتند و حکومت و فرمانرواییاش را نیز محکم و استوار گردانیده بود. همین امر سبب شده بود که داوود نبی در دل خویش گمان کند که خداوند عالمتر از او را خلق نکرده است. خداوند که دانا به نهان و آشکار است برای آنکه داوود نبی را از عُجب دور نگاه دارد تصمیم به آزمایش او گرفت تا داوود خود به گمان ناصواب خویش پی ببرد.
در یکی از روزها که داوود نبی در محراب خود (گویی در اعصار گذشته برای راز و نیاز و عبادت سکوهایی بلندی بنا میشد تا در آرامش و امنیت به تسبیح حق تعالی بپردازند) مشغول راز و نیاز با خداوند بود ناگهان دو شخص [2] از سمت دیوار محراب و نه مسیر ورود به محراب بر او وارد شدند و باعث هراس او شدند. آنها که هراس داوود را دیدند به او گفتند که نترس و خوف به دلت راه نده ما دو شخص دادخواه و متخاصم هستیم که یکی از ما بر دیگری ظلم و ستم روا داشته، آمدهایم تا تو به حق در میان ما داوری کنی. پس از راه حق و درست منحرف نشو و ما را راهنمایی کن و قضاوت نما.
حضرت داوود به آنها گفت که چه شده؟ و چه چیزی باعث دشمنی و خصم شده است؟ پس یکی از آن دو نفر در جواب او گفت که این شخصی که در کنار من ایستاده است برادر من میباشد، او نود و نه میش دارد و دارایی من یک عدد میش است. او به من با لحنی که از آن حقارت و زبونی میبارد میگوید: میشی که داری را به من بده. آیا این رفتار و این درخواست درست است؟!
داوود علیه السلام پس از شنیدن سخنان تنها یکی از آن دو نفر، بدون آنکه حرفهای طرف مقابل را نیز بشنود و یا گواهی برای گفتار از آن فردی که ادعا دارد برادرش اینچنین گفته بخواهد، به سرعت قضاوت نمود و رای خویش را صادر کرد و به نفع مدعی (آن برادر که یک میش داشت) قضاوت کرد و گفت که برادری که دارای نود و نُه میش است و یک میش تو را نیز مطالبه میکند در حق تو ظلم کرده است و این حق را ندارد که یک میش تو را بگیرد.
دو برادر پس از دریافت حُکم محراب را ترک کردند و داوود علیه السلام تنها ماند او ناگهان نحوه ورود عجیب آن دو شخص به محراب را به یاد آورد همچنین متوجه شد که در داوری عجله کرده و راه و رسم قضاوت را درست به جا نیاورده است و بدون آنکه حق اظهار نظری به آن طرف دعوا بدهد حکم خویش را صادر کرده است داوود نبی در نهایت دانست که این رخداد از سمت خدا و برای آزمودن او اتفاق افتاده است، پس خاضعانه به سوی خدا رو کرد و از او آمرزش طلبید و استغفار نمود. خداوند نیز او را که دارای مقام و منزلتی بزرگ و نیکو بود، به سبب این قضاوت عجولانه آمرزید و او را مخاطب قرار داده و فرمود که ای داوود همانا تو را در زمین خلیفه و نماینده خویش قرار دادهایم، پس در بین مردم به حق قضاوت کن و از هوای نفس خویش پیروی نکن که تو را از سَبیل خدا منحرف میسازد … [3]
منابع:
[1] سوره ص، آیه 17
[2] گفته شده که این دو فرد دو فرشته بودند.
[3] برگرفته از آیه های 17 تا 26 سوره ص و عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، ج ۱، ص ۱۹۳
- تلاوت تحقیق آیه 26 سوره ص – کریم منصوری
يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ
ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد؛ کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند!