وجود آیه‌هایی در قرآن مبنی بر معصوم نبودن رسول خدا (ص) – بخش اول (پاسخ به شبهات)

عصمت پیامبر (ص)

بیان شده که پیامبر اکرم (ص) معصوم نیستند و آیه‌هایی در قرآن وجود دارند که مبین این موضوع هستند چرا که خداوند ایشان را به استغفار دعوت کرده و دعوت به استغفار و توبه برای زمانی است که شخصی خطایی مرتکب شده است در حالی که شخص معصوم مبرا از انجام گناه و خطا است. پس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معصوم نیست. طرح سوالات و مباحثی این چنین و شبهه پراکنی و اشتباه نشان دادن برخی از عقاید با استناد به آیه‌های قرآن از سوی دشمنان اسلام و رسول الله (ص) که از هر حربه‌ای استفاده می‌کنند تا به دین اسلام ضربه‌ای نابود کننده و مهلک بزنند امری است که قرن‌ها مسلمانان با آن رو به رو بوده‌اند و علما و اندیشمندان مسلمان با استناد به آیات قرآن و تعالیم مکتب اهل بیت (ع) پاسخی قاطع و دقیق به آن‌ها داده و نقشه‌ی آنان را در دَم خنثی کرده‌اند. البته که حافظ اصلی دین اسلام، حق تعالی است و اوست که با حکمت خویش سبب گشته تا روز به روز این دین بیشتر شناخته شده و افرادی بسیاری از اقصی نقاط جهان به آن بپیوندند. شبهه «وجود آیه‌هایی در قرآن مبنی بر معصوم نبودن رسول خدا (ص)» نیز همچون دیگر شبهات دارای پاسخی جامع و دقیق است که در این مطلب آن را بیان خواهیم نمود.

نخست به بیان یک تا دو نکته ضروری می‌پردازیم، سپس معنا و مفهوم عصمت را بیان خواهیم کرد و در ادامه پاسخی جامع اما مختصر به این شبهه خواهیم داد و در ادامه هر یک از آیات را به صورت تفصیلی مورد بررسی قرار می‌دهیم.

حضرت محمد (ص)
حضرت محمد (ص)

نکات ضروری که پیش از پاسخ باید دانسته شوند

  • نخست این‌که مذهب تشیع یک مکتب فکری است و اصول عقلی را که شرع نیز آن‌ها را تایید نموده است، پذیرفته و قبول دارد. اولویت داشتن این اصول بر هر باور و اعتقاد دیگری از اسباب اعتقادی شیعیان بوده که به آن افتخار می‌کنند. به طور مثال هنگامی که در علم کلام ثابت گردید که حق تعالی نمی‌تواند دارای ماده (جسم) باشد، آن دسته از آیه‌های قرآن کریم که به برخورداری خداوند از جسم اشاره دارند را نمی‌توان بدان معنا گرفت و می‌بایست فهمید که مقصود باری تعالی از بیان آن‌ها که به طور قطع دلالت بر جسم داشتن خداوند نیست، چه بوده است.
  • آیه‌های محکم قرآن مجید این قابلیت و قدرت را دارند که به یکدیگر تفسیر گردند. همچنین برخی اوقات نیز یک آیه را نمی‌توان به تنهایی معنا کرد چرا که برای کشف مقصود پروردگار لازم است آیه‌های دیگر را نیز معنا نموده و در نظر داشت طوری‌که اگر به تنهایی معنا و تحلیل شود نمی‌توان به حقیقت آن پی برد.

معنای عصمت

عصمت یعنی فرد، نافرمانی خداوند را نکرده و از گناه و معصیت دوری می‌کند و در ارتباط با انبیاء که ناشی از لطف حق تعالی یا علم استوارشان درباره طاعت و معصیت دانسته شده است، بدین معنا می‌باشد که آنان پاک و منزه از انجام هر نوع گناه، معصیت، زشتی و بدی هستند و مصون از خطا و اشتباه در دریافت وحی خداوند و ابلاغ آن به مردم برای هدایت آن‌ها به حق و درستی می‌باشند. اصل عصمت دارای مراتبی است اما به طور کلی مورد اتفاق تمامی ادیان الهی است.

مسلمانان در ارتباط با پاک و مصون بودن انبیاء از شرک و کفر به خدا و همچنین عدم اشتباه در دریافت و ابلاغ کلام وحی اتفاق نظر دارند ولی درباره پاک بودنشان از دیگر معاصی و اشتباهات روزمره اختلاف دارند. اگر چه اکثر آن‌ها پیامبران را در دو بخش، معصوم معرفی کرده‌اند.

عصمت انبیاء به طور روشن و آشکار در قرآن ذکر نشده است اما مفسران قرآن آیاتی همچون آیه 36 سوره بقره، 17 سوره کهف و آیه 90 سوره انعام را مرتبط با عصمت گفته‌اند و علاوه بر دلایل نقلی دلایل عقلی نظیر دلیل اعتماد (اگر که کردار انبیاء با گفتار آنان منطبق نباشد، توده مردم راهبری آنان را قبول نخواهند کرد) و نقض غرض رسالت [1] را برشمرده‌اند.

عصمت پیامبر (ص)
عصمت پیامبر (ص) – شبهه «وجود آیه‌هایی در قرآن مبنی بر معصوم نبودن رسول خدا (ص)»

پاسخی مختصر به شبهه «وجود آیه‌هایی در قرآن مبنی بر معصوم نبودن رسول خدا (ص)»

پس از بیان نکات و معنا و مفهوم عصمت حال به بحث مورد نظر برگشته و به شبهه ایجاد شده پاسخ می‌دهیم.

زمانی که آیاتی همچون آیه 120 سوره بقره یا 65 سوره زمر قرائت می‌گردند و معنای آن‌ها بدون تدبر خوانده شود، این توهم را ایجاد خواهد کرد که پناه بر خدا، زمینه شرک به خدا و یا پیروی از اهل کتاب در برابر اطاعت از وحی در وجود معظم رسول الله (ص) بوده است که توسط خداوند مورد نهی قرار گرفته است و مسلما انسانی این‌چنین، معصوم نخواهد بود. این نوع ظن و پندار اشتباه است چرا که وجود این‌گونه خطاب‌ها نمی‌تواند دلیلی بر شمول آن‌ها نسبت به پیامبر (ص) باشد چون‌که در احادیث روایت شده از ائمه اطهار علیهم السلام ذکر شده که آیات قرآن کریم طبق مَثَل معروف عربی «ایاک اعنی و اسمعی یا جارة [2]» نازل گردیده‌اند به این معنا که اگر چه مخاطب آیه‌های قرآن، پیامبر (ص) است و ظاهر آیه‌ها خطاب به ایشان است ولی در حقیقت خطاب به مسلمانان است، یعنی ای مردم گوش فرا دهید که دارم به او می‌گویم اما او که در کار خویش تردیدی ندارد اما شما بدانید و آگاه باشید.

گواه این موضوع خطاب‌هایی هستند که درباره پیامبر اکرم (ص) موضوعیتی ندارند نظیر آیات 23 و 24 سوره اسراء که در آن‌ها خداوند به اکرام والدین و نرنجاندن آن‌ها توصیه فرموده است، در حالی که حضرت محمد (ص) قبل از تولد پدر خویش و مادر خود را نیز در کودکی از دست داده بودند.

پاسخ به شبهات
شبهه «وجود آیه‌هایی در قرآن مبنی بر معصوم نبودن رسول خدا (ص)»

همچنین می‌توان خطاب‌های با موضوعیت عام را به عنوان شاهد دیگری بر این گفتار بیان کرد. به طور مثال آیه یک سوره طلاق آن‌جا که خداوند می‌فرماید: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ … به همین موضوع اشاره دارد و موضوعیت عام دارد و مخاطب آن امت مسلمان بوده است. به مانند همین نمونه توبیخ‌هایی در قرآن وجود دارند که در ظاهر مخاطب آن‌ها پیامبر است اما در حقیقت توبیخ مردم است، همانگونه که در آیه 116 سوره مائده آمده است که خداوند متعال در روز جزا به حضرت عیسی علیه السلام می‌گوید که آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را پرستش کنید؟ و ما را اله خود قرار داده و بدانید؟ عیسی (ع) نیز در پاسخ می‌گوید که من هیچ‌گاه این را نگفته‌ام …

در این شیوه گفتار و بیان خداوند حضرت عیسی علیه السلام را توبیخ و سرزنش نکرده است بلکه مخاطب سخن مردم هستند.

مشابه به این آیه می‌توان به آیات 40 و 41 سوره سبا اشاره کرد آن‌جا که پروردگار عالمیان، به ظاهر ملائکه را مخاطب ساخته اما در حقیقت خطاب به بت‌پرستان است و آن‌ها سرزنش و نکوهش شده‌اند.

علاوه بر شواهدی که بیان شدند می‌توان از منظر علم منطق به این موضوع نگاه کرد. در علم منطق گفته شده که درستی قضایای شرطیه به همراهی مقدم و تالی است و هیچ گونه اشعاری بر محقق شدن مقدم ندارد. همان‌طور که قضیه شرطی (اگر که این فلز آدم بود، سخن می‌گفت)، هیچ دلالتی بر این موضوع ندارد که فلز گفته شده انسان است و اگر که در قرآن کریم خداوند متعال می‌فرماید: لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا … [3]هیچ گونه دلالتی مبنی بر وجود یا امکان تعدد آلهه ندارد، البته بی گمان لازمه تعدد آلهه، فساد و تباه گشتن نظام عالم است. پس اگر که بیان گردد: ای رسول اگر که شرک ورزیدی اعمال تو باطل می‌گردد، هیچ گونه اشعاری به بودن زمینه شرک در رسول الله (ص) ندارد چرا که صدق قضیه شرطی هیچ‌گاه مستلزم و نیازمند تحقق مقدم آن نمی‌باشد.

و اما پاسخ تفصیلی و بررسی آیاتی که گفته شده با عصمت حضرت رسول (ص) منافات دارند در مطلب بعدی آورده می‌شود.

منابع:

[1] مقصود از نقض غرض رسالت این است که با توجه به واجب بودن پیروی از پیامبران، اگر که آن‌ها معصیتی مرتکب گردند، آیا می‌بایست از آن‌ها اطاعت کنیم؟ اگر که پیروی کنیم نقض غرض پیش می‌آید چرا که پیامبران برای هدایت آمده‌اند. اطاعت نکردن هم به کوچک کردن شأن رسالت انبیا منجر می‌شود.

[2] مشابه به این مثل، ضرب المثل «به در می‌گویم که دیوار بشنود» است.

[3] سوره انبیاء، آیه 22

 

  • تلاوت ترتیل آیه 120 سوره بقره – محمد ایوب

وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ

هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‌های آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شده‌ای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.

دانلود

 

اینستاگرام موسسه معراج النبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *