تفسیر سوره مبارکه بینه – بخش دوم

تفسیر قرآن کریم

در این نوشتار به تفسیر سوره مبارکه بینه که به اهل الکتاب معروف است و جزو سوره‌های جزء سی‌ام بر اساس ترتیب کنونی سور‌ه‌ها می‌باشد خواهیم پرداخت. این سوره در شهر مدینه و بعد از سوره حشر بر پیامبر اکرم (ص) نازل گشته است. خداوند متعال در این سوره که شامل هشت آیه می‌باشد از ایمان نیاوردن و دیر باوری اهل کتاب و همچنین مشرکان به دین اسلام و رسول الله (ص) سخن گفته است. برای آشنایی بیشتر با سوره بینه و فضائل آن می‌توانید به مطلب «معرفی سوره مبارکه بینه و فضائل آن» مراجعه بفرمایید.

سوره مبارکه بینه
سوره مبارکه بینه

سوره مبارکه بینه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۱﴾ رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿۲﴾ فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ ﴿۳﴾ وَ مَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۴﴾ وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ ﴿۵﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ﴿۶﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ﴿۷﴾ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ﴿۸﴾

کافران از اهل کتاب و مشرکان (می‌گفتند) دست از آئین خود بر نمی‌دارند تا برهان آشکاری برای آن‌ها بیاید (1) رسول و فرستاده‌ای از سوی خدا که صحیفه‌های پاکی را (بر آنان) تلاوت کند (2) و در آن نوشته‌های صحیح و با ارزشی باشد (اما زمانی که آمد ایمان نیاوردند، همانند اهل کتاب) (3) اهل کتاب (نیز در دین خدا) اختلاف نکردند مگر پس از آن‌که برهان آشکاری برای آن‌ها آمد (4) و به آنان فرمانی داده نشد جز اینکه خداوند متعال را پرستش نمایند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را به پا دارند و زکات را پرداخت کنند و این است آئین راست و پایدار (5) همانا کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش جهنم‌اند، جاودانه در آن می‌مانند، آنان بدترین آفریده‌ها می‌باشند (6) همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک و صالح انجام دادند، برترین مخلوقات خداوند هستند (7) پاداش و جزای آنان در نزد پروردگارشان باغ‌های بهشت جاویدان و همیشگی است که از زیر درختانش نهرها جاری است، همیشه در آن می‌مانند، هم خداوند از آنان خشنود است و هم آن‌ها از خداوند راضی‌ و خشنود هستند و این (جایگاه بالا) برای فردی است که از پروردگار خویش بترسد (8) [1].

تفسیر سوره مبارکه بینه – بخش دوم

در مطلب پیشین درباره دو آیه ابتدایی سوره سخن گفته شد و به تفسیر آن‌ها پرداخته شد. حال و در ادامه به تفسیر آیات بعدی سوره مبارکه بینه خواهیم پرداخت‌ [2].

آیه سوم سوره اشاره به این دارد که در این صحف آسمانی و الهی سخنان و مطالبی نگاشته شده است که هیچ گونه تحریف و کجی در آن‌ها نیست. پس واژه کتب به کار رفته در معنای مکتوبات یا نوشته‌ها است یا به معنای احکام و دستوراتی است که از جانب پروردگار متعال مشخص و معین شده‌اند، چون‌که کتابت در برخی دیگر از آیات قرآن کریم همچون آیه 183 سوره بقره در معنای معین نمودن حکم نیز به کار رفته است.

برای واژه «قَيِّمَةٌ» معناهای مختلفی ذکر شده از جمله: صاف و مستقیم، پُر بها و محکم. البته تمامی این معانی و مفاهیم می‌توانند در این واژه جمع شده باشند.

همچنین می‌توان این‌گونه بیان داشت که به دلیل اینکه قرآن مجید تمامی محتواهای کتب آسمانی قبل را به علاوه‌ی اضافات و محتواهای بیشتری در بر دارد، كُتُبٌ قَيِّمَةٌ در آن نهاده شده است.

باید توجه داشت که در آیه نخست خداوند اهل کتاب را مقدم بر مشرکان قرار داده است (در ابتدا از اهل کتاب سخن گفته است) و در آیه چهارم سوره نیز خداوند تنها به اهل کتاب اشاره نموده اما آیه سوم ناظر بر هر دو گروه است.

در واقع به کار بردن این تعبیرات می‌تواند به این دلیل باشد که اهل کتاب در این برنامه‌ها اصل بوده‌اند و مشرکان از آن‌ها تبعیت می‌کردند یا به این سبب باشد که اهل کتاب بیشتر سزاوار نکوهش و مذمت هستند زیرا آنان اندیشمندان بسیاری داشته‌اند و از این لحاظ در سطح بالاتری نسبت به مشرکان قرار داشته‌اند، پس مخالفت و امتناعشان از پذیرش رسول الله (ص) به عنوان پیامبر و قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی زشت‌تر بوده و آنان را شایسته سرزنش کرده است.

در آیه‌های چهارم و پنجم سوره خداوند اهل کتاب و به دنبال آنان مشرکان را سرزنش و ملامت کرده و اظهار نموده که چرا آنان در دین جدیدی که از سوی خدا آمده اختلاف کردند و برخی به آن مومن و برخی دیگر کافر شدند، مگر در این دین دستوری جز پرستش خداوند یگانه، خالص گرداندن عبادت برای او، دوری و اجتناب از شرک، روی آوردن به توحید، برپایی نماز و ادا نمودن زکات به آنان داده شده است!

تلاوت قرآن
قرآن | تفسیر سوره مبارکه بینه

و در انتهای آیه پنجم می‌فرماید: و این است دین مستقیم و استوار (محکم).

در ابتدای آیه پنجم خداوند فرموده «وَ مَا أُمِرُوا». در باره این عبارت میان مفسران اختلاف است برخی بیان داشته‌اند معنا و مفهوم این است که اهل کتاب در دین خود، مسائل توحید، نماز و زکات را داشته‌اند و در حقیقت این موضوعات، مسائلی ثابت‌اند اما اهل کتاب به این مسائل و دستورات نیز عمل نکرده و وفادار نمانده‌اند. بعضی دیگر گفته‌اند منظور این است که در دین مبین اسلام دستور و فرمانی جز برای موضوعاتی که گفته شد (نماز، زکات و توحید) و همانند آن‌ها نیامده است و این دستورات و فرامین شناخته شده هستند پس آنان به چه دلیل از پذیرش آن امتناع می‌ورزند و دچار اختلاف شده‌اند؟!

میان این دو معنا، مفهوم دوم نزدیک‌تر به چشم می‌آید چون که در ادامه آیه چهارم که حرف از اختلاف آنان در قبول کردن دین جدید است، بیان شده است و این عبارت ناظر بر همان دین و آئین جدید است. همچنین مفهوم نخست تنها درباره اهل کتاب درست می‌باشد و مشرکان را شامل نمی‌گردد اما معنای درباره همه چه اهل کتاب و چه مشرکان صادق است.

واژه دیگری که در این آیه به کار رفته است «دین» است. اما معنا و مفهوم آن چیست که لازم است آدمی آن را برای خداوند متعال خالص گرداند؟ در تفسیر این واژه برخی گفته‌اند که منظور عبادت است و عبارت پیش از آن « ِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ» نیز مؤید آن است.

اما این گمان نیز وجود دارد که مفهوم این واژه مجموعه دین و شریعت است، به این معنا که آنان مأمور گشته‌اند که خدا را پرستش نموده و آئین خود را در تمامی جهات خالص کنند.

همانطور که مشاهده می‌شود معنای دوم با گستردگی معنا و مفهوم دین سازگارتر می‌باشد و عبارت انتهای آیه «وَ ذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» نیز که دین را به معنای وسیع مطرح نموده تائیدی بر مفهوم دوم است.

کلمه حنفا از ماده حَنَف آمده و جمع حنیف می‌باشد. راغب در کتاب خود (مفردات) گفته که حنیف به معنای متمایل شدن از گمراهی به سمت راه مستقیم می‌باشد و عرب همه‌ی افرادی را که به حج می‌رفتند یا تمام کسانی را که ختنه می‌کردند، حنیف می‌گفتند و به این موضوع اشاره می‌کند که آنان بر دین ابراهیم بوده‌اند و همچنین احنف به شخصی اطلاق می‌گردد که دارای پای کجی باشد.

در هر صورت و از کتاب‌های مرتبط با واژگان می‌توان این موضوع را متوجه شد که این کلمه در اصل به معنای کجی و انحراف بوده اما در قرآن مجید و کتب معتبر اسلامی در معنای منحرف شدن از شرک به سمت یکتاپرستی، توحید و هدایت استفاده شده است.

می‌توان این چنین گفت که انتخاب این تعبیر به این دلیل باشد که جوامع بت پرست هر فردی را که از بت پرستی رویگردان شده و به توحید متمایل شود را منحرف یا حنیف می‌دانستند و به طور تدریجی و کم کم این تعبیر برای انسان‌هایی که به سمت توحید و یکتاپرستی متمایل می‌شدند، متداول شد. پس معنا و مفهوم آن متمایل گشتن از ضلالت به هدایت می‌باشد که لازمه‌ی آن توحید خالص، اعتدال کامل و دوری از هر نوع افراط یا تفریط می‌باشد و لازم است در اینجا یادآور شد که این‌ها معانی دوم واژه‌اند.

و در انتهای آیه خداوند متعال می‌فرماید: «وَ ذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ». یعنی توحیدی که از روی خلوص است، نمازی که متوجه شدن به خالق و آفریننده‌ هست و زکاتی که به معنای توجه کردن به خلق خداست، تمامی آن‌ها از جمله اصول ثابت و پا برجایی‌اند که در تمامی ادیان وجود دارند و شاید بتوان گفت اصولی هستند که در فطرت آدمی وجود دارند، چون که از سویی سرانجام آدمی بر مسئله توحید است و از سمتی دیگر فطرت او باعث می‌شود که او به دنبال شُکرگزاری از منعم خویش و به دنبال معرفت یافتن نسبت به او باشد و از سمت و سویی دیگر بخش مدنی وجود انسان او را مشتاق به کمک و یاری رساندن به دیگران می‌کند. پس ریشه‌ی تمامی این‌ها نهفته در فطرت انسان است و به همین دلیل است که جزو تعالیم تمامی انبیاء و فرستادگان الهی از آدم تا خاتم المرسلین (ص) است.

منابع:

[1] برگرفته از ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

[2] برگرفته از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

موسسه فرهنگی معراج النبی خوزستان

  • تلاوت تحقیق مجودّ سوره بینه توسط مرحوم محمد محمود طبلاوی

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *