اهل الکتاب یا بینه، نود و هشتمین سوره قرآن کریم بر اساس ترتیب کنونی سورهها است. این سوره جزو سورههای مدنی قرآن به شمار میرود و متشکل از هشت آیه کوتاه میباشد. درباره محتوای سوره بیان گردیده که پروردگار قادر و متعال در آن به دیر باور بودن و ایمان نیاوردن اهل کتاب و مشرکان به رسول الله (ص) و آئین اسلام پرداخته است و آنان را به عنوان بدترین مخلوقات معرفی کرده و شایسته مجازات و عقوبت دانسته است. علاوه بر این خداوند در این سوره به افراد صالح و با ایمان جنت را بشارت داده است. در این نوشتار و در ادامه دو مطلب پیشین به همین عنوان به تفسیر بخش سوم یا آخر سوره بینه خواهیم پرداخت.
سوره مبارکه بینه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۱﴾ رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿۲﴾ فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ ﴿۳﴾ وَ مَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ ﴿۴﴾ وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ ﴿۵﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ﴿۶﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ﴿۷﴾ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ ﴿۸﴾
کافران از اهل کتاب و مشرکان (میگفتند) دست از آئین خود بر نمیدارند تا برهان آشکاری برای آنها بیاید (1) رسول و فرستادهای از سوی خدا که صحیفههای پاکی را (بر آنان) تلاوت کند (2) و در آن نوشتههای صحیح و با ارزشی باشد (اما زمانی که آمد ایمان نیاوردند، همانند اهل کتاب) (3) اهل کتاب (نیز در دین خدا) اختلاف نکردند مگر پس از آنکه برهان آشکاری برای آنها آمد (4) و به آنان فرمانی داده نشد جز اینکه خداوند متعال را پرستش نمایند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را به پا دارند و زکات را پرداخت کنند و این است آئین راست و پایدار (5) همانا کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش جهنماند، جاودانه در آن میمانند، آنان بدترین آفریدهها میباشند (6) همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک و صالح انجام دادند، برترین مخلوقات خداوند هستند (7) پاداش و جزای آنان در نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان و همیشگی است که از زیر درختانش نهرها جاری است، همیشه در آن میمانند، هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنها از خداوند راضی و خشنود هستند و این (جایگاه بالا) برای فردی است که از پروردگار خویش بترسد (8) [1].
شرح و تفسیر سوره بینه – بخش سوم
در دو مطلب پیشین پنج آیه نخست تفسیر شدند، حال و در ادامه به تفسیر سه آیه انتهایی سوره خواهیم پرداخت.
در آیات پیشین بیان گردید که کافران از اهل کتاب و مشرکان منتظر بودند که برهانی آشکار از جانب پروردگار به سوی آنان بیاید اما پس از اینکه «بینه» یا همان دلیل روشن برای آنان آمد، متفرق شدند و هر یک از آنها راهی را در پیش گرفتند …
در سه آیه پایانی سوره بینه خداوند متعال از دو گروه کافران و اهل ایمان در برابر دعوت الهی و نهایت و فرجام کار هر یک از این دو گروه سخن به میان آورده است.
خداوند متعال در ابتدا میفرماید: کافران (افرادی که به دین جدید کافر شده و آن را نپذیرفتند) از اهل کتاب و مشرکان در آتش جهنم هستند، جاودانه در آن میمانند و آنان بدترین آفریدهها میباشند.
استفاده از تعبیر کفروا در این آیه به کفر و ایمان نیاوردن آنها به دین مبین اسلام اشاره دارد چون که کفر پیشین آنها موضوع تازه و جدیدی نیست.
همچنین خداوند متعال در این آیه از تعبیر بدترین مخلوقات (أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ) استفاده کرده است که به طور قطع تعبیر سخت و تکان دهندهای است. این تعبیر نشان دهندهی این است که در بین تمام آفریدههای روی زمین مخلوقی بدتر از افرادی که پس از آنکه حق برایشان آشکار و با آنان اتمام حجت شد راه مستقیم را رها نموده و در گمراهی قدم میگذارند وجود ندارد. مشابه به همین موضوع در آیه 22 سوره مبارکه انفال ذکر شده است آنجا که حق تعالی میفرماید: همانا بدترین جنبندگان در نزد خداوند افراد کر و لالی میباشند که اندیشه و تفکر نمیکنند (کر و لال به این معنا که نه سخن حق را میشنوند و نه کلام حق را میگویند).
البته آیه ششم مطلبی جز آنچه که بیان شد را در بر دارد چرا که آنها را بدترین آفریدهها معرفی نموده و این در واقع میتواند دلیل و برهانی باشد برای جاودانگی آنان در آتش جهنم.
چرا این اشخاص بدترین مخلوقات به شمار نروند؟ خداوند متعال تمامی درهای سعادت و خوشبختی را به روی آنان باز کرده اما آنها از سر لجاجت و عناد و با آنکه آگاه بودهاند و به سبب نا آگاهی نبوده است و از روی تکبر و خود پسندی به مخالفت با برهان روشن (بینه) برخاستند. اولویت دادن و مقدم دانستن اهل کتاب نیز ممکن است نشان دهندهی همین موضوع باشد که در کتب آسمانی اهل کتاب صریح و آشکار نشانههای پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است و آنان اندیشمندان و عالمانی در میان خویش داشتند که میتوانستند در این باره اطلاعات کاملی به آنان بدهند اما با این حال آنها مخالفت با رسول خدا (ص) و اسلام را در پیش گرفتند که بسیار زشت است.
در ادامه و در آیه هفتم سوره، خداوند عز و جل به گروهی که دقیقا در نقطه مقابل گروه پیشین (کافران) قرار دارند یعنی مومنان اشاره میکند و میفرماید: همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک و صالح انجام دادند، برترین مخلوقات خداوند هستند. سپس و در آیه بعدی پاداشی که برای آنان در نظر گرفته است را بر میشمارد و میفرماید: پاداش و جزای آنان در نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان و همیشگی است که از زیر درختانش نهرها (رودها) جاری است، همیشه و جاودانه در آن میمانند، هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنها از خداوند راضی و خشنود هستند و این (جایگاه بالا) برای فردی است که از پروردگار خویش بترسد.
با تامل و تفکر در این دو آیه میتوان فهمید که عمل صالح میوه درخت ایمان است زیرا خداوند متعال فرموده است که افراد با ایمانی که عمل صالح و درست انجام دادهاند به این معنا که ایمانی که با عمل صالح همراه نباشد کافی نیست و لازم است که کارهای صالحی که آدمی انجام میدهد گواه و شاهدی باشند بر ایمان او. اما این گفته برای کفر و کافران صدق نمیکند و کفرشان به تنهایی نیز سبب سقوط آنها میگردد. البته خود کفر به طور معمول منشاء انواع اعمال نادرست و گناهان میگردد.
در آیه هفتم خداوند تعبیر «اولئک خیر البَریه» را به کار برده است که نشان دهندهی این است که انسانهای با ایمانی که عمل صالح انجام میدهند مرتبه و جایگاهی دارند والاتر و برتر از مقام ملائکه به این دلیل که این آیه مطلق است و هیچ گونه استثنائی در آن وجود ندارد و مشاهده نمیشود و آیاتی همچون آیه هفتاد سوره مبارکه اسراء گواه بر این معنا میباشند.
در آیه هشتم خداوند ابتدا به پاداشهای مادی و سپس به اجر معنوی که همان خشنودی خداوند از آنان و خشنودی آنان از خدا است اشاره میکند.
آنان به این سبب از خداوند راضی و خشنودند که او به آنها هر چه را که خواستهاند عطا نموده و خداوند نیز به این دلیل از آنها راضی و خشنود است که آنها به هر آنچه که خداوند امر و فرمان داده عمل کردهاند و اگر که خطا و یا لغزشی بوده به مرحمت و لطف خویش از آن چشم پوشی کرده است. چه لذتی میتواند بالاتر از این باشد که شخص احساس کند که معشوق و معبودش از او راضی است و او به وصالش رسیده است؟!
بخش پایانی آیه هشتم (ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ) نیز نمایانگر این است که این همه برکت، اجر و پاداش از خوف و ترس (خشیت) از پروردگار متعال نشأت میگیرد زیرا همین امر سبب و انگیزهای است برای حرکت به سمت و سوی اطاعت از خداوند و انجام اعمال صالح، تقوا و پرهیزگاری.
بعضی از مفسران قرآن کریم این آیه را به بخشی از آیه 28 سوره فاطر آنجا که خداوند متعال میفرماید: و از بندگان خداوند تنها افراد عالم (دانشمندان، دانایان) هستند که از خداوند میترسند، ضمیمه نموده و به این نتیجه رسیدند که بهشت و جنت خداوند در حقیقت، حق مسلم و قطعی عالمان و دانایان است. البته نباید از این نکته غافل شد هم خشیت مراتبی دارد هم علم وآگاهی.
در ضمن برخی از مفسران معتقد هستند که مقام خشیت الهی از خوف الهی برتر و والاتر است چون که به هر نوع ترسی، خوف گویند اما خشیت ترسی است که با احترام و تعظیم همراه است.
منبع:
[1] برگرفته از ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
- تلاوت ترتیل سوره بینه – یوسف کالو