مختصری درباره فرقه انحرافی بهائیت – بخش دوم

میرزا حسین علی نوری

در مطلب «مختصری درباره فرقه انحرافی بهائیت – بخش اول» درباره فرقه انحرافی بهائیت صحبت شد و این آئین معرفی گردید که در این مطلب قصد داریم به ادامه معرفی این فرقه و چگونگی شکل گیری آن بپردازیم.

در مطلب قبلی گفته شد که بهائیت در ادامه فرقه بابیت و توسط یکی از مبلغان این فرقه به نام میرزا حسین علی نوری شکل گرفت. در واقع زمانی که علی محمد شیرازی فوت کرد بر سر جانشینی او اختلاف و نزاعی در میان مریدان و مبلغان پیش آمد که از جمله این اختلاف ها که منجر به ایجاد فرقه انحرافی بهائیت شد، نزاع دو برادر به نام های میرزا حسین علی نوری و میرزا یحیی نوری بود. میرزا حسین علی در ابتدا به مدت هجده سال به صورت پنهانی موقعیت برادر خود را که توسط بابیان به عنوان جانشین انتخاب شده بود را تضعیف نمود اما پس از آن [1]، و زمانی که خود را ملقب به «من یظهره الله» کرد نزاع میان او و برادرش کاملا آشکار و نمایان گردید به طوری که پیروانشان به دو فرقه به نام های ازلیه و بهائی به سرپرستی میرزا یحیی یا صبح ازل و میرزا حسین علی یا من یظهره الله تقسیم شدند.

میرزا حسین علی نوری
میرزا حسین علی نوری

البته دعوا و اختلاف دو برادر به میان پیروان آن ها کشیده شد و باعث شد آن ها که قبل تر به سبب توطئه ای که برای شاه ایران کشیده بودند به بغداد تبعید شوند، این بار توسط دولت عثمانی نخست به شهری در ترکیه و پس از آن و به سبب نا آرامی های موجود هر یک از دو برادر به همراه پیروانشان به کشوری تبعید گردند.

زوال ازلیه و استوار شدن بهائیت

میرزا یحیی یا همان صبح ازل به قبرس تبعید شد اما تبعید او و پیروانش منجر به کاسته شدن تعداد پیروان و رو به زوال رفتن و انقراض این فرقه شد [2] برعکس فرقه بهائیت که با افزایش مراوده و ارتباط با ایران بابی های دیگر را نیز مرید و پیرو خود کردند و آئین بهائی استوارتر شد.

در این میان میرزا حسین علی یا همان بهاء الله بیمار شد و در سن 75 سالگی از دنیا رفت. با مرگ بهاء الله در سال 1309 هجری قمری می بایست فردی به عنوان جانشین او انتخاب شود. گفته شده [3] که میرزا حسین علی پیش از مرگ جانشین خود را عباس افندی، فرزند بزرگ خودش تعیین کرده و پسر دیگرش را جانشین عباس افندی معرفی نموده است اما بعد از مرگ میان این دو برادر نیز اختلاف شد. اختلاف آن ها به گونه ای بود که در میان پیروان بهائیت نیز سرایت کرد. در نهایت و پس از کشمکش ها عباس افندی پیروز و جانشین پدر گردید.

معرفی عباس افندی و جانشینان او

عباس افندی که معروف به عبدالبهاء بود از همان دوران کودکی و در تبعیدها همراه با بهاء الله بود و تجربه ها و تعالیم لازم را از پدر خود کسب کرد. او چندین سال پس از جانشینی بهاء الله، و به مدت سه سال به کشورهای اروپایی و آمریکایی سفر کرد که همین سفرها اثر فاحشی بر نگرش و باورهای او گذاشت به طوری که باعث شد او به عنوان رئیس مکتب بهائیت تعالیم بهائی را با هر آنچه که در غرب مشاهده کرده بود و تحت عنوان هایی چون مدرنیسم، اومانیسم و همچنین روشنفکری رواج داشته اند منطبق سازد. عبد البهاء در آخر و بر اساس آنچه که بیان شد، تعالیمی را به عنوان تعالیم اصلی بهاء [4] مطرح نمود.

فرقه بابیت
عباس افندی | عبدالبهاء

بعد از مرگ عبدالبهاء و طبق وصیت او که رهبری جامعه بهائیت لازم است موروثی باشد و در خاندان شوقی افندی که نوه ی دختری او به شمار می رفت ادامه داشته باشد، شوقی که ملقب به ولی امر بود رهبری بهائیت را بر عهده گرفت. او پس از مرگ پدر بزرگ خود (عباس افندی) تحصیل خود در دانشگاه آکسفورد را رها کرد و پس از جانشینی امر به برداشتن حجاب با تاکید بر شعار برابری زن و مرد، کرد. او همچنین به افراد جامعه بهائیت امر کرد تا پیش از هر جایی بی حجابی را در میان ایرانیان ترویج دهند.

شوقی افندی تا پایان عمر خود صاحب هیچ فرزندی نشد تا رهبری جامعه بهائی را به او بسپارد، پس تصمیم گرفت تشکیلاتی را به عنوان بیت العدل ایجاد نماید تا آن ها بتوانند جامعه ی بهائیت را رهبری کنند اما بعد از مرگ او نیز بر سر جانشینی اش نزاع پیش آمد که سبب شد در میان بهائیت انشعاباتی به وجود بیاید.

هم اکنون جامعه بهائی تحت نظر بیت العدل که در شهر حیفا [5] قرار دارد، رهبری و اداره می گردد.

گفته می شود اعضای بیت العدل هر چند سال با برگزاری انتخابات، تعیین می شوند.

برخی از ادعاها و بیانات بهاء الله

  • بهاءالله مدعی شد که رسولی است که پس از آن که باب ظهور کرد و آئین جدیدی آورد، او مبعوث شده و آئینی را با خود آورده که بر اساس آن آئین بیان برای بابیت منسوخ می گردد.
  • او به رسالت اکتفا نکرد و مدعی شد که خداوند متعال در او مجسم شده است. بهاء الله شهر عکاء را به عنوان زندانی معرفی کرد که خدا در آن حبس و زندانی شده است.
  • میرزا حسین علی نوری درباره مقام خود اینگونه گفته بود که این مقام (منظور مقام بهاء الله است) تمام اعمالش صواب است که خطا در آن نباشد. بر همین اصل اگر که او آب را شراب گوید، آسمان را زمین، به نور آتش گوید حق است و در آن شکی وجود ندارد … [6]

منابع:

[1] توصیه می شود برای درک بهتر این مطلب، مطلب قبلی خوانده شود.

[2] میرزا یحیی نوری در سال 1330 هجری قمری در قبرس فوت شد.

[3] در کتاب عهدی، مجموعه الواح بهاءالله، ص 399 ذکر شده است.

[4] تعالیم اصلی بهاء به تعالیم دوازده گانه شهرت دارند.

[5] شهر حیفا در سرزمین های اشغالی فلسطین قرار دارد.

[6] شیخی گری، بابی گری، بهائی گری، ص 189

موسسه فرهنگی معراج النبی 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *