سوره مبارکه عادیات صدمین سوره قرآن مجید بر اساس ترتیب کنونی و چهاردهمین سوره ای است که بر قلب و جان رسول الله (ص) نازل گردیده است. در این سوره که متشکل از یازده آیه کوتاه می باشد پروردگار متعال به انسان های جهادگر و حیات دوباره اموات در روز جزا پرداخته است. همچنین خداوند در این سوره از ناسپاسی و بخل انسان سخن به میان آورده است.
سوره عادیات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿١﴾ فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿٢﴾ فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿٣﴾ فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿٤﴾ فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿٥﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ ﴿٦﴾ وَ إِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ ﴿٧﴾ وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ ﴿٨﴾ أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ ﴿٩﴾ وَ حُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ ﴿١٠﴾ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّخَبِيرٌ ﴿١١﴾.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر، قسم به اسب های دونده (مجاهدان) در حالی که نفس زنان به پیش می رفتند (1)، و قسم به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سُم اسب ها با سنگ های بیابان جرقه ایجاد می شود) (2)، و قسم به هجوم آوران در هنگامه صبح (سپیده دَم) (3)، (به سبب آن هجوم) گرد و غبار به هر سمت پراکندند (4)، و ناگهان در میان دشمن ظاهر گشتند (5)، که انسان در برابر نعمت های پروردگار خویش بسی ناسپاس و بخیل است (6)، و او خود نیز بر این معنی (ناسپاسی) گواه است (7)، و او علاقه بسیاری به مال دارد (8)، آیا نمی داند در آن روز که همه ی افرادی که در گورها هستند (مردگان)، برانگیخته می شوند (9)، و آنچه در دل ها نهان است، آشکار می شود (10)، همانا در آن روز پروردگارشان از آن ها (از نیک و بد اعمال آن ها) کاملا با خبر است (11) [1].
تفسیر سوره مبارکه عادیات
در دو مطلب پیشین پنج آیه نخست سوره مبارکه عادیات شرح داده شدند. حال به تفسیر آیات بعدی این سوره می پردازیم.
در آیات ابتدایی سوره، قسم های عظیم و بزرگی خورده شده حال و در ادامه سوره خداوند به چیزی که آن سوگندها به سبب آن یاد شدهاند، اشاره می کند. پروردگار متعال در آیه ششم سوره می فرماید: همانا انسان در برابر نعمت های پروردگار خویش بسی ناسپاس و بخیل است.
همان آدمی که تربیت نیافته، نور و روشنایی معارف الهی و آموزه های پیامبران بر دلش نتابیده و خویش را تسلیم هوا، هوس و شهوات کرده است. چنین انسانی به طور قطع ناشُکر و بخیل می باشد.
واژه «کنود» به زمینی اطلاق می گردد که چیزی از آن نمی روید و ثمری ندارد و به انسانی که ناشُکر و بخیل است نیز اشاره دارد. البته مفسران قرآن کریم برای این کلمه معانی بسیار گفته اند:
- برخی بیان داشتند که کنود فردی است که مصائب و سختی هایش را با آب و تاب شمارش می کند اما نعمات الهی را فراموش می کند.
- بعضی گفته اند کنود فردی است که نعمت های الهی را تنها می خورد و به دیگران نمی دهد (از دیگران منع می کند). در حدیثی از رسول الله (ص) آمده است: آیا می دانید کنود چه کسی است؟ عرض نمودند خداوند متعال و رسولش بهتر می دانند. حضرت (ص) فرمودند: کنود شخصی است که تنها طعام می کند و از بخشش به دیگران خودداری می کند و بنده اش (زیر دست) را می زند.
- گفته شده کنود کسی است که در سختی ها با دوستانش همدردی نمی کند.
- همچنین در معنای این واژه بیان گردیده: کنود شخصی است که وقتی به او نعمتی می رسد از دیگر افراد دریغ می دارد و اگر که مشکل و مصیبتی به او رسد صبوری نکرده و بی تابی کند.
- کنود به کسی اطلاق می شود که نعمات الهی را صرف معصیت کند.
- مفسران دیگری گفته اند: کنود فردی است که انکار کننده نعمات الهی است.
این ها تنها برخی از معانی گفته شده برای واژه کنود می باشند اما همانطور که مشاهده می کنید تمام آن ها مصداقی برای معنای اول یا همان انسان ناسپاس و بخیل می باشند.
در این آیه خداوند از تعبیر انسان استفاده کرده، در موارد این چنینی، تعبیر نمودن به انسان به معنای آدم های هوا پرست و سرکش است (البته برخی به انسان کافر نیز تفسیر نموده اند) زیرا به طور قطع هر انسانی اینگونه نمی باشد. انسان های بسیاری وجود دارند که شکرگزاری و بخشش با جان و روحشان عجین گشته و از ناسپاسی و بخل ورزیدن متنفرند.
در ادامه و در آیه هفتم خداوند می فرماید: و او خود نیز بر این معنی (ناسپاسی و بخل) گواه و شاهد است.
آدمی نسبت به خود بصیر و آگاه است و اگر که بتواند خصائل درونی خویش را از انسان های دیگر مخفی و پنهان دارد هیچ گاه نمی تواند از خداوند متعال و وجدان خود پنهان نماید.
البته برخی از مفسران بیان کرده اند که ضمیر به کار رفته در این آیه یعنی «انه» به خداوند متعال باز می گردد به این معنا که خداوند خود شاهد و گواه وجود خصلت کنود در آدمی است. اما با توجه و دقت در آیه های قبل و اینکه ضمائر مشابه در این آیات به انسان باز می گردد این تفسیر دور به نظر می رسد اگر چه بسیاری از مفسران قرآن کریم این تفسیر را ارجح دانسته اند.
این احتمال نیز وجود دارد که مقصود گواهی آدم بر معاصی و عیب های خود در روز جزا است. البته این تفسیر نیز برای این مورد بعید می باشد چون که آیه معنا و مفهوم وسیع تری دارد که شهادت فرد بر ناسپاسی و بخل خود در این جهان را نیز شامل می گردد.
اگر چه آدمی برخی اوقات از شناخت خود عاجز و ناتوان می شود و به اصطلاح وجدان خویش را گول می زند و زشتی های صفات و خصائل مذمومش در نظرش زیبا جلوه می کنند اما در ارتباط با ناسپاسی و بخل موضوع آنقدر آشکار است که فرد قادر نیست پرده پوشی کرده و وجدان خویش را فریب دهد.
منبع:
[1] ترجمه آیات بر گرفته از ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
موسسه معراج النبی استان خوزستان
- تلاوت ترتیل « سوره عادیات » با صدای استاد شاطری