داستان اصحاب رَس – بخش اول

درخت صنوبر

خداوند متعال بسیاری از آموزه های قرآنی که بدون تردید تماما درس زندگی اند را با بیان سرگذشت قوم و مردمی که پیش از این

می زیستند به انسان ها منتقل کرده است تا موثرتر واقع شده و آدمیان با به کار گیری آن ها در زندگی و عبرت آموزی، به سعادت دنیوی و اُخرَوی نائل آیند. اصحاب رَس [1] از اقوامی هستند که خدای عز و جل در کتاب آسمانی خود از آنان نام برده و از نافرمانی آن ها در صورتی که به نعمت های الهی متنعم بوده اند و عذابی که بر سرشان نازل گردیده در کنار اقوامی چون قوم حضرت نوح (ع)، قوم ثمود و قوم عاد سخن گفته است، اما به سبب اینکه خداوند کاملا سرگذشت آنان را بیان نفرموده و از پیامبرشان آشکارا و واضح اسم نبرده است از همان دورانی که رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) زندگی می کردند همواره سوالاتی درباره این قوم پرسیده می شد و مردم در صدد کسب اطلاعات درباره پیشینه این قوم، چگونگی عذاب و نسب پیامبرشان بودند. این امر باعث شد که به مرور داستان ها و اَقوال مختلفی درباره اصحاب رَس پدیدار گردد.

در این مطلب بر آن شدیم تا روایتی جامع که از امیر مومنان علی (ع) درباره این قوم و در جواب فردی به نام «عمرو» از قبیله تمیم، نقل گردیده است [2] را برای بهره مندی و استفاده شما قرار دهیم [3].

اصحاب رَس، قومی که پیامبر خویش را به چاه افکندند

در روزگاری دور قومی زندگی می کردند که به جای پرستیدن خداوند متعال به پرستش و عبادت درخت صنوبری [4] به نام «شاه درخت» که در کنار چشمه ای به نام روشاب که پس از طوفان حضرت نوح (ع) برای آن پیامبر جوشیده بود، قرار داشت، مشغول بودند. این مردم در 12 شهر یا روستا که در کنار رودی در مشرق زمین واقع شده اند روزگار می گذراندند. این رود آبی گوارا داشت و از لحاظ پُر آبی در آن زمان بی نظیر بود و برکت، سرسبزی و نعماتی که به دلیل جاری بودن این رود به این قوم عطا شده سبب گردیده که شهر و سرزمینی به مانند سرزمین آن ها یافت نشود.

از میان این 12 شهر، شهری بزرگ تر بود که در آن پادشاه [5] این قوم زندگی می کرد و درخت صنوبر یا همان «شاه درخت» و چشمه در آن قرار داشت و در هر یک از یازده روستای دیگر نهالی از این درخت کاشته بودند تا درختانی بزرگ و تنومند از درخت مقدس شان در این روستاها سر بر آورند.

درخت صنوبر
درخت صنوبر

قوم رَس به اندازه ای این درخت را تکریم می کردند که آب چشمه و تمام جوی هایی که از آن منشعب گشته را برای شاه درخت می دانستند و آشامیدن از آن را بر خود و احشام (چهارپایان) خود حرام کرده بودند و معتقد بودند که این چشمه مایه حیات خدایان آن هاست و هیچ فردی حق ندارد که مایه حیات و زندگیشان را کم نماید و هر کس که از این قانون تبعیت نکند و از آن آب بنوشد باید کشته شود.

آداب و رسوم قوم رَس

قوم و اصحاب رَس آداب و رسومی برای تکریم و شُکر گذاری داشتند. آن ها هر ماه از سال را در روستا یا شهری از این دوازده شهر عید می گرفتند. زمانی که وقت مقرر برای عید در روستایی فرا می رسید، مردم گِرد هم می آمدند و برای درخت صنوبر قربانی می کردند. آن ها از هیزم و چوب آتشی درست می کردند و قربانی های خود را به آتش می انداختند و بعد از آن که دود آتش فضا را پُر می کرد، سجده نموده و گریه می کردند تا با این کار شاه درخت از آن ها راضی باشد. پس از آن درخت تکان خورده و صدایی از آن به گوش می رسید که از شما راضی شده ام (گفته شده که تکان دادن شاخ و برگ درخت توسط شیطان انجام می گرفت. در واقع شیطان این کار را در نظرشان زیبا می کرد). پس از آن مردمی که به سجده افتاده بودند، سر از سجده برداشته و به میگساری [6]، آواز و رقص مشغول می شدند و پس از یک شبانه روز به خانه های خود باز می گشتند.

داستان های قرآنی
داستان های قرآنی

ادامه دارد …

منابع:

[1] ترکیب «اصحاب رَس» در قرآن مجید تنها در آیه 12 سوره ق و آیه 38 سوره فرقان آمده است.

[2] در کتاب های عیون و علل ذکر شده است.

[3] نقل به مضمون انجام شده است.

[4] گفته شده است که این درخت توسط پسر حضرت نوح (ع) به نام «یافث» در کنار چشمه ای به نام روشاب، کاشته شده است.

[5] نمرود بن کنعان که فرعون زمان ابراهیم خلیل الله (ع) بود، را پادشاه این قوم دانسته اند.

[6] در روایات نقل شده در این مورد آمده است که زنان این قوم با هم مساحقه می کردند.

  • تلاوت ترتیل آیه 38 سوره فرقان – شیخ خلیل حصری

وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَٰلِكَ كَثِيرًا

(همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس [= گروهی که درختان صنوبر را می‌پرستیدند] و اقوام بسیار دیگری را که در این میان بودند، هلاک کردیم!

 

دانلود

موسسه معراج النبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *