سرگذشت حضرت ایوب علیه السلام – بخش دوم

حضرت ایوب

در این مطلب به ادامه سرگذشت حضرت ایوب که در مطلب «داستان سرگذشت حضرت ایوب (ع) – بخش اول» بخش اول آن را قرار داده ایم خواهیم پرداخت.

در مطلب قبل تا آنجا گفته شد که همسر ایوب نیز او را تنها گذاشت و از پیش او رفت …

حضرت ایوب
حضرت ایوب

شفا پس از هفت سال مصیبت

حضرت ایوب (ع) پس از آن که کاملا در سختی و گرفتاری تنها ماند و همسر او رحمه نیز از کنارش رفت، سر بر خاک گذاشت و گفت: خدای من سختی و رنج به من فشار آورده و تو از تمام مهربانان مهربان تری، در رحمت خود را بر من بگشا و نجاتم ده. خداوند نیز دعای این بنده صبور و بردبار خود را اجابت کرد. جبرئیل به نزد ایوب رفت و گفت ای ایوب برخیز که رحمت خدا شامل حال تو شده و از رنج و سختی رهایی خواهی یافت. ایوب به جبرئیل گفت: چطور از جایم بلند شوم در حالی که اینگونه بیمار و رنجور هستم؟ جبرئیل گفت: ای ایوب پایت را بر زمین بزن، زمانی که حضرت ایوب این کار را انجام داد به سرعت چشمه ی آبی در زیر پایش پدیدار گشت، در زیر پای دیگر او نیز چشمه ای دیگر ظاهر شد. ایوب به امر جبرئیل که امر خدای متعال است در چشمه ای سر و بدن خود را شست که با این کار تمام دردها و کسالت و بیماری از تن و بدن او خارج شد و از آب زلال چشمه ای دیگر نوشید.

 

خداوند قادر و متعال به پاس این صبر بی بدیل ایوب در برابر آن همه مصیبت (گفته شده حضرت ایوب هفت سال در سختی و رنج بوده است) تمام دارایی و فرزندانش (گفته شده حتی فرزندانی که در زمان زیادی نعمت فوت کرده بودند را نیز به او برگرداند) را به او بازگرداند.

بازگشت همسر ایوب نبی

همسر ایوب پس از مدتی برای رسیدگی به حال او به همان مکانی که در آن قرار داشت بازگشت اما هیچ نشانی از شوهر بیمار خود نیافت. با گریه و زاری او را صدا می کرد و می پنداشت که گرگ او را خورده است. ایوب که در آن جا بود صدای همسر خود را که شنید صدا زد ای زن برای چه گریه می کنی؟ رحمه به نزد ایوب رفت و گفت در این مکان بیماری داشتم که الان او را پیدا نمی کنم، تو از او خبری نداری؟ ایوب به همسر خود گفت: بیمار تو چگونه بود؟ رحمه در جواب ایوب گفت: در زمان سلامتی همانند تو بود و نامش ایوب است.

ایوب به همسرش گفت آن شخصی که به دنبال او می گردی من هستم، رحمه این بار به دقت نگاه کرد و متوجه شد که این شخص همان ایوب بیمار است که اینگونه تندرست و سلامت می باشد، پس او را در آغوش کشید و گفت: چگونه سلامت شدی؟ ایوب تمام وقایع را برای او تعریف کرد رحمه نیز به شکرانه این رحمت و عطوفت پروردگار سجده ی شکر به جای آورد.

ایوب به یاد قسم و سوگندی که برای تازیانه زدن رحمه خورده بود افتاد که ناگاه به او از جانب خدای رئوف وحی آمد که برای عمل به قسم خود تنها کافی ست که با دسته ای سوفار که صد دانه دارد با ملایمت و به آرامی همسرت را بزنی تا او که در تمام این مدت یار و همراه تو بوده است از تو ناراحت و آزرده دل نگردد.

گفته شده است که حضرت ایوب در سن 93 سالگی در گذشت.

آیات شریفه قرآن کریم که به زندگی حضرت ایوب اشاره شده است.

  • آیات 83 و 84 سوره انبیاء

و (یاد کن حال) ایوب را وقتی که پروردگار خود را خواند که مرا بیماری و رنج سخت رسیده و تو (بر بندگانت) از همه مهربانان عالم مهربان تری (83)، پس ما دعای او را مستجاب کردیم و درد و رنجش را برطرف ساختیم و اهل و فرزندانش را (که از او گرفته بودیم) یا عده دیگر به مثل آن ها باز به او عطا کردیم تا هم لطف و رحمتی در حق او کرده باشیم و هم اهل عبادت متذکر (لطف و احسان ما) شوند [1]

حضرت ایوب
حضرت ایوب
  • آیات 41 تا 44 سوره ص

و یاد کن از بنده ما ایّوب هنگامی که به درگاه خدای خود عرض کرد: (پروردگارا) شیطان مرا سخت رنج و عذاب رسانیده (تو از کَرم نجاتم بخش) (41)، (خطاب کردیم که) پای به زمین زن (زد و چشمه آبی پدید آمد، گفتیم) این آبی است سرد برای شستشو و نوشیدن (در آن شستشو کن و از آن بیاشام تا از هر درد و الم بیاسایی) (42)، و ما اهل و فرزندانی که از او مُردند و به قدر آنها هم علاوه به او عطا کردیم تا در حق او لطف و رحمتی کنیم و تا صاحبان عقل (نتیجه صبر در بلا را) متذکر شوند (43)، و (ایوب را گفتیم) دسته‌ای از چوب های باریک (خرما) به دست گیر و (بر تن زن خود که بر زدنش قسم یاد کردی) بزن و عهد و قَسَمَت را نشکن (و زن را هم بی گناه نیازار) ما ایوب را بنده صابری یافتیم، نیکو بنده‌ای بود که دائم رجوع و توجهش به درگاه ما بود (44).

منبع:

[1] آیات 83 و 84 سوره انبیاء، ترجمه الهی قمشه ای

منبع: سایت موسسه معراج النبی استان خوزستان

 

  • تلاوت ترتیل آیه 83 سوره انبیاء – استاد عبدالباسط

۞ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

و ایّوب را (به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالی و مشکلات به من روی آورده؛ و تو مهربانترین مهربانانی!»

دانلود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *