نهج البلاغه کتابی ارزشمند و گرانبهایی است که مُنتخبی از حکمت ها، نامه ها، خطبه ها و موعظه های مولای مُتقیان علی علیه السلام می باشد که توسط شخصی به نام سید رضی جمع آوری شده اند. نهج البلاغه مملو از حکمت و اندرز است و پاسخگویی برای بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فردی در تمام اعصار می باشد. این کتاب پس از قرآن که بی بدیل ترین کتاب زندگانی است، ارزشمندترین اثر به شمار می رود و با تدبر در آن که فصاحت و بلاغت کلامی آن کاملا مَشهود است می توان به محتوا و مفهوم ژرف و عمیق آن دست یافت و با بهره بردن از محتوا و مفهوم آن در زندگی خوشبختی و سعادت دو دنیا را کسب نمود. در این مطلب به شرح و تفسیر حکمت چهارم نهج البلاغه پرداخته می شود.
حکمت چهارم نهج البلاغه: صبر، زهد، تقوا و رضا (خشنودی)
وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى.
علی علیه السلام فرمود: ناتوانی و عَجز آفت است و صبر شجاعت و دلیری، زُهد و بی میلی به دنیا ثروت است و پارسایی همچون سِپَر و رضا و خشنودی از حکم پروردگار برترین همنشین است.
نخست معنای برخی از واژه های به کار رفته در این حکمت را بیان خواهیم کرد.
– الْعَجْزُ: ناتوانی و متضاد با کلمه اراده است.
– آفَةٌ: آفت.
– الزُّهْدُ: روی گردانیدن از چیزی که بیهوده است. زُهد در دنیا به معنای روی گردان شدن از خوشی های دنیا و گرویدن به عبادت خدا.
– الْوَرَعُ: روی گردان شدن از معاصی (پارسایی)، فاصله گرفتن از شبهات.
– جُنَّةٌ: سِپَر.
– الْقَرِينُ: همنشین، دوست، رفیق.
شرح و تفسیر حکمت چهارم
امام علی (ع) در چهارمین حکمت از نهج البلاغه به پنج ویژگی و خصلت آدمی اشاره می کند که یکی ار ویژگی ها منفی و چهار ویژگی دیگر مثبت می باشند و هر یک از این اوصاف را مختصر و در یک جمله شرح می دهد.
امام علی (ع) در ابتدا می فرمایند: ناتوانی و عجز آفت است.معنا و مفهوم عجز گسترده است و ناتوانی جسمی، ذهنی (فکری)، اقتصادی، دینی، اخلاقی و علمی را شامل می شود. این ناتوانی ها را بی شک می توان بزرگ ترین ضرر و آفت برای حیات آدمی دانست زیرا جز هلاکت هیچ ثَمری نخواهد داشت. آدمی که ناتوان است، بی ارزش، شکست خورده و عقب مانده می باشد.
اسلام عجز و ناتوانی را نَهی کرده و به دور ساختن عجز از خود سفارش کرده است زیرا این کار سبب می گردد انسان با قدرت و توان در جهت رسیدن به اهداف مادی و معنوی خود بکوشد. در برخی موارد عجز بدون اختیار آدمی، گریبانش را می گیرد اما همیشه اینگونه نیست و عجز نتیجه بی برنامه بودن و کوتاهی های خود انسان است. در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: زمانی که اشیاء با هم جفت شدند، تنبلی و کسالت با ناتوانی و عجز ازدواج کرده و فقر از آن ها متولد گردید .
پس از آن حضرت به ویژگی مثبت صبر و اثر این خصلت اشاره کرده و فرموده است: صبر شجاعت و دلیری است. بدون تردید صبر در برابر معصیت، مُصیبت و در مسیر و راه اطاعت از پروردگار شجاعت و دلیری است و تنها افراد دلیر و شجاع می توانند در مقابل این سه چیزی که گفته شد شکیبایی و صبر داشته باشند.
مثال و نمونه این گونه صبر و شکیبایی را می توان در رسول خدا (ص) و یاران باوفای او در سال های ابتدایی اسلام مشاهده کرد. آنان در برابر انواع و اقسام مشکلات و مصائبی که از سوی دشمنان اسلام بر ایشان به وجود می آمد استقامت کرده و از خود شجاعت و دلیری نشان دادند. در واقع اگر که شکیبایی و صبر شجاعانه مسلمانان صدر اسلام نبود شاید امروز دین مبین و آشکار اسلام اینگونه فراگیر نمی شد.
در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است: صبر و شکیبایی بر سه قِسم است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر اطاعت از خدا و صبر بر معصیت و گناه .
در ادامه حکمت آمده است: زُهد و بی میلی به دنیا ثروت است.
زُهد بی توجهی به زَرق و بَرق، خوشی های دنیا، مال، دارایی و شُهرت است و زاهد کسی است که وابستگی و تعلق به این امور نداشته باشد نه اینکه فاقد آن ها باشد. در حقیقت زاهد فردی است که چه دارایی، مال و منال و شُهرت داشته باشد چه آن ها را نداشته باشد به آن ها بی اعتنا است.
افراد زاهد از ثروتمندان نیز ثروتمندتر هستند زیرا شخص ثروتمند علاوه بر اینکه پیوسته در حال حساب کردن دارایی خود است، مراقب است دزد و یا دشمنی به دارایی اش دست درازی نکند در حالی که شخصی که خصلت زُهد را دارد از تمام این چیزها بی نیاز است.
در حدیثی نقل شده از امام صادق (ع) آمده است: تمام خیر و نیکی در خانه ای قرار داده شده اند و کلیدی برای آن وجود دارد و آن زُهد در دنیا می باشد و در ادامه امام جعفر صادق فرمودند: حَلاوت و شیرینی ایمان بر دل و جانتان حرام است تا زمانی که دل و جانتان زُهد در دنیا را بیشه کند .
سومین ویژگی مثبتی که حضرت علی (ع) در این حکمت به آن اشاره کرده است تقوا و پرهیزکاری است. ایشان فرمودند: الْوَرَعُ جُنَّةٌ به این معنا که پارسایی همچون سِپَر است.
واژه وَرَع به بیشترین حد پرهیزکاری و تقوا اطلاق می گردد و شخصی که به این ویژگی مُلَبَس شده است نه تنها از نواهی بلکه حتی از شُبهه ها نیز دوری می کند. گفته می شود این خصلت از خدا ترسی باطنی نشأت گرفته است به طوری که چون در مقابل چنین فردی گناهی ظاهر گردد سد و حائلی در بین او و گناه ایجاد نماید.
به کار بردن واژه «جُنَّةٌ» برای معرفی خصلت پارسایی، تعبیر خوب و جالبی می باشد زیرا سِپَر وسیله ای است که با آن می توان از خود در برابر آماج حمله دشمن با شمشیر یا نیزه حفاظت کرد. و وَرَع یا همان پارسایی همین کار را انجام می دهد و آدمی را در برابر تیره هایی که از سمت هوای نفس و شیطان دل و جان آدمی را هدف قرار می دهند مَصون می دارد.
حضرت محمد مصطفی (ع) می فرمایند: برای هر چیزی اساس و شالوده ای وجود دارد و اساس ایمان وَرَع یا همان پارسایی است .
در بخش انتهایی حکمت حضرت امیر (ع) فرموده است: رضا و خشنودی از حکم پروردگار برترین همنشین است.
همنشین و رفیق خوب شخصی است که به آدمی آرامش ببخشد و او را از نا آرامی در برابر سختی ها باز دارد و امید را در دل او ایجاد نماید. همه این آثار در رضا و خشنود بودن به قضای پروردگار است.
شخصی که تقدیر و مقدرات را از سمت پروردگار دانا و رئوف بداند هیچ گاه از مُصیبت ها و مشکلاتی که اتفاق می افتند ناراحت نمی شود و نا آرامی نمی کند.
البته معنای این جمله این است که انسان در مقابل هر اتفاقی تسلیم نمی گردد و همه ی سعی و تلاش خود را به کار می گیرد تا بر مشکلات فایق آید اما اگر که حادثه ای خارج از قدرت او رُخ بدهد به آن راضی و آرام بوده و ناشُکری خدا را نکند.
- تلاوت ترتیل آیه 43 سوره شوری – شیخ سعود شریم
وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
امّا کسانی که شکیبایی و عفو کنند، این از کارهای پرارزش است!