علم قرائت قرآن، علمی از علوم اسلامی است که توسط بزرگان دینی بسیار به آن توصیه و سفارش شده است. در واقع آشنایی و یادگیری این علم سبب می شود قرآن کریم فصیح تر، دلنشین تر و زیباتر تلاوت گردد و تاثیر آن بر قلب و روح آدمی دو چندان شود و انسان برای خواندن و تدبر در آیات روح بخش آن مشتاق تر شده و خود به دنبال فهم مفاهیم دقیق آن باشد. این علم چهار رکن اساسی دارد که یکی از آن ها که به عنوان مهم ترین رکن این علم شناخته می شود، تجوید است. واژه تجوید به معنای کامل کردن و نیکو گردانیدن است و در اصطلاح علوم اسلامی و قرآنی مجموعه قواعد و دستوراتی است که رعایت آن ها در هنگام خواندن قرآن باعث می شود کلمات و آیه های قرآنی به طرز کامل درست و صحیحی تلفظ و قرائت شوند. هر علمی اصطلاحات منحصر به فردی دارد که شخص هنگام یادگیری آن علم لازم است که آن ها را بیاموزد، علم تجوید نیز از این حیث مستثنی نبوده و اصطلاحات خاص و ویژه ای دارد در این مطلب و در ادامه مطلب «آشنایی با اصطلاحات مهم علم تجوید» با دیگر اصطلاحات مهم این علم آشنا خواهید شد.
-
بینیه
حروف بینیه به حروفی اطلاق می گردد که میانه و حد فاصل شدت و رخوت هستند زیرا این حروف نه با شدت بسیار ادا می گردند نه همانند حروف رخوت، با سستی تلفظ می شوند.
حروف بینیه هفت حرف هستند که حروف نون، واو، راء، عین، لام، میم و یاء را شامل می شوند.
-
حرکت
خواندن کلمات و عبارات عربی مستلزم قرار گرفتن علائم و نشانه هایی بر روی حروف آن کلمات و عبارات است، به این علائم حرکت گفته می شود.
سه حرکت اصلی مورد استفاده در کلمات عربی، فتحه«-َ»، کسره«-ِ» و ضمه«-ُ» می باشند.
-
حروف حلق
شش حرف همزه، ه، ع، ح، غ و خ را حروف حلقی گویند زیرا مخرج آن ها گلو یا همان حلق می باشد.
حروف همزه و ه از اول و ابتدای گلو، عین و حاء از میان حلق و غین و خاء از آخر و انتهای گلو تلفظ می گردند.
-
خروره
گرفتگی صدا را خروره گویند، در حروف الفبا حرف «خ» این صفت را داراست و هنگام تلفظ و ادا کردن آن آوایی شبیه به خرخره از ته گلو یا گرفتگی حلق شنیده می شود.
گفته می شود این صفت در برخی از کتاب های تجوید آمده است و کاربرد عملی ندارد.
-
رخوت
رخوت متضاد شدت است و به معنای سستی است و در علم تجوید به حروفی گفته می شود که به سهولت و آسانی ادا می گردند و صدا در آن حروف کشیده می شود.
ث، ح، خ، ذ، ز، س، ش، غ، ف، ص و ض از حروف الفبا حروف رخوت می باشند.
-
رکوع
سی جزء قرآن کریم توسط اهل سنت به هزار بخش تقسیم شده است، در واقع هر جا موضوع یا قصه ای به اتمام برسد روی آخرین آیه آن موضوع عبارت علیه السلام نوشته شده است که نشانه و علامت رکوعات می باشد.
-
سجده های قرآن
15 آیه از آیه های قرآن کریم دارای سجده هستند که چهار آیه سجده واجب و یازده آیه باقی مانده سجده مستحب دارند بر کسی که قرآن را تلاوت می کند یا شخصی که به تلاوت قرآن مجید گوش می دهد واجب است که هنگام شنیدن آیات 15 سوره سجده، 37 سوره فصلت، آخرین آیه سوره علق و آخرین آیه سوره مبارکه نجم به درگاه باری تعالی سجده نماید.
-
ضمیر
اسم شناس و معرفه ای است که به جای اسمی دیگر خواهد نشست و برای جلوگیری از تکرار استفاده می گردد و دلالت بر غائب، مخاطب و متکلم دارد و به در دو شکل متصل (مانند ه متصل به منه) و منفصل (هو، انت، انا) وجود دارد.
-
غنه
غنه در واقع به صدا و آوایی اطلاق می گردد که از بینی و زبان کوچک خارج شده است. در علم تجوید به برخی از حروف الفبا حروف غنوی می گویند که عبارتند از: حرف میم ساکن، نون ساکن و تنوین
-
لین
لین یعنی نرم و در علم تجوید به حروف (و، ی) ساکن ماقبل مفتوح اطلاق می گردد زیرا ادای این حروف به نرمی انجام می شود و هنگام تلفظ آن ها دهان باز می گردد تا فتحه قبل آن آشکار شود.
-
متجانس
حروفی را که هم جنس یا هم سنخ هستند را حروف متجانس گویند. این حروف در مخرج یکسان و در صفات متفاوت هستند نظیر حروف شجری (حروفی که از مخرج شجر دهان که گشادی بین دو فک، شکاف میان زبان با بخش مقابل آن از کام بالا می باشد، خارج می شوند) و حروف نطعی (حروف تلفظ شده از قسمت جلوی کام بالا).
-
نبر
نبر به معنای بلند کردن و شدت دادن به صوت یا صدا پس از کوتاهی و پستی آن است. صفت نبر از صفات فرحی حروف به شمار می رود و زمانی که حرف تلفظ می گردد با شدت، سنگینی و بلندی همراه است.
گفته می شود از بین تمام حروف الفبا تنها حرف همزه این ویژگی را داراست.
-
وقف
وقف به معنای تامل و درنگ است و در علم تجوید به جدا کردن کلمه از ما بعد آن می گویند. در واقع ممکن است زمانی که فرد در حال قرائت سوره و یا آیه ای بلند باشد توانایی خواندن آن را به یک باره نداشته باشد و لازم باشد که در میان آیه توقف نماید و نفسی تازه نماید، به قطع صوت و نفس وقف می گویند.
البته باید توجه داشت که موارد وقف رعایت شوند تا وقف در معنای آیه تاثیری نداشته باشد و آن را تغییر ندهد.
-
همس
صفتی است که در برخی از حروف الفبا وجود دارد و به معنای صدا و آوای خفیف و پنهان است. این صفت به عنوان صفت ذاتی در حروف مهموسه که عبارتند از: ت، ث، ح، خ، س، ش، ص، ف، ک، ه، وجود دارد.
این حروف به آهستگی تلفظ می شوند و هنگام خواندن آن ها نفس از جریان باز نمی ماند.
منبع: سایت موسسه قرآن و عترت معراج النبی استان خوزستان