در این مقاله و در ادامه مطالب قبلی به شرح فراز چهاردهم از دعای 13 صحیفه سجادیه خواهیم پرداخت.
فراز چهاردهم
وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْاِحْسَانِ .
و آنکه برای حاجت خود به یکی از مخلوقاتت رو نماید یا او را به جای تو وسیله وصول به حاجت خویش قرار دهد، قطعا خویش را در معرض محرومیت قرار داده است و شایسته از دست رفتن احسان تو شده است.
شرح فراز چهاردهم دعای 13 صحیفه
به دنبال مخلوق بودن و نیاز خود را بر ارباب بیمروت دنیا عرضه نمودن در واقع دویدن به دنبال سراب است. هر زمان سرعت تکاپو و تلاش آدمی بیشتر گردد، بر تشنگیاش اضافه میشود تا آنکه نهایتا در جدایی مطلوب جان از تنش بیرون میآید. این دنیا بر عهود و پیمانهای بی پایه و اساس فراوانی شهادت داده است.
همچنین قدرتهای بزرگی را که غرورهای توهم برانگیز آنها، اعتماد آنها بر واسطههای پنداری و سوار شدن بر موجهای سرگردان باعث نابودی و غرق آنها شده است را مشاهده کرده و بر آنها گواه بوده است. اینها همه بدان سبب است که از مبداء اصلی که سرچشمه تمامی تواناییهاست، یعنی خدای متعال، غفلت شده است. این غفلت سقوطی را نصیب غافلان میگرداند که از آن گریزی نیست و تاریخ گواهی بر این حقیقت است و آنهایی که تنها مقداری تاریخ میدانند نیز پذیرای این حقیقت هستند.
به همین دلیل است که امام سجاد علیه السلام در فراز چهاردهم دعای سیزدهم صحیفه، غفلت از مقصد و تاثیرگذار واقعی را دلیل بی نتیجه ماندن بسیاری از کنشهای انسانها معرفی کرده است.
راز این موضوع آن است که هر که گمان کند سراب، سرچشمه اصلی است و به سرچشمه پشت نموده و به سوی سراب گام بردارد بدون شک از مقصود محروم خواهد ماند. این پاداش هیچگاه قابل جبران نخواهد بود. تلف کردن موقعیتهای موثر و هدر دادن نفحات رحمت الهی که در حقیقت دیدن پیامد غیر موثر به شکل موثر است رخدادهایی را به دنبال دارد که با نابودی استعدادها و از دست دادن فرصتها که به برگ برنده میمانند، برابر است.
همانطور که میدانید گاه انسان با لحظهای غفلت موفقیت آمیزترین دستاوردها را از دست خواهد دارد و به یک لحظه غفلت باعث به پایان رسیدن عمر خویش میگردد.
بدین شکل آدمی در رویارویی با خداوند متعال نیز باید مراقب باشد تا از فرصتهای درست بهره کامل ببرد و خویش را به امور بی پایه و اساس که ناپایدار هستند، ارزان نفروشد و با توجه استقلالی به آنچه ماسوا است نگاه نکند زبرا که توجه کردن به سراب و معتقد بودن به اینکه (سراب) منشاء اثر است با معطوف ساختن توجه به چشمههای زلال توحیدی ناسازگار است. میتوان چنین گفت: با دو قبله در ره مقصود نتوان زد قدم، یا هوای دوست یا هوای خویشتن.
تاییدات عظیم خداوند تماما در سایه بندگی و پیروی از پروردگار نصیب پیامبران، پاکان و انسانهای صالح شده است. به عنوان مثال انبیاء در ابتدای امر با توکل کردن به مبداء که خدا است، تبلیغ دین و احیاء نمودن فرامین الهی را شروع کردند و با آنکه از لحاظ ظاهری کمترین تجهیزات را داشتند در برابر قدرتهای عظیم دنیایی مثل فرعون و قارون، استقامت و ایستادگی میکردند و در نهایت پیروز میشدند. نتیجه آن است که هم اکنون مشاهده میشود. امروزه دنیا مملو از آموزههای مکتب پیامبران اولو العزم است. این در حالی که قدرتهای عظیم دنیایی همچون پوشال با نسیمی از رحمت الهی از بین رفته و اثری از آنها باقی نمانده است.
خلاصه آنکه دستگاههای تکوینی این عالم بر پایه حکمت الهی خالی از اشتباهات است و هر پدیدهای از تاثیر متناسب خویش پدید میآید. پس تمامی حرمانها، بن بستها، موانع و آنچه که سبب نابودی میشوند و دامان زندگی انسان را میگیرد تماما از علل و عوامل متناسب با آن نشأت گرفته است[1].
منبع: