سوره انشقاق سورهای مکی با 25 آیه کوتاه[1] است. نام این سوره که در معنای شکافته شدن میباشد از نخستین آیه آن گرفته شده است. این سوره بعد از سوره مبارکه انفطار و پیش از سوره روم بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است و به عنوان یکی از آخرین سورههای مکی شناخته میشود. محتوای سوره انشقاق حول محور قیامت و معاد میباشد؛ خدای متعال در آغاز سوره به برخی از رخدادهای هولناک پایان این دنیا و برپا شدن روز جزا اشاره کرده است، سپس از سیر الی الله یا همان حرکت و گام برداشتن آدمی به سوی خدا تا ملاقات او سخن به میان میآورد و در ادامه به ملاک بودن عمل انسان در دنیا برای حسابری اخروی و قرار گرفتن در یکی از دو گروه مومنان و بدکاران میپردازد. سپس احاطه داشتن به تمامی امور و اعمال آدمی را یادآور میشود. پس از پرداختن به تمامی این موارد خدای متعال به مراحل سیر انسان در این عالم و آخرت اشاره کرده و در آیههای انتهایی با ابراز نمودن شگفتی از ایمان نیاوردن اهل کفر (با تمام نشانههای موجود) و با بیان علم داشتن به آنچه که در دلهای آنان وجود دارد از فرجام نیکوکاران و اهل شقاوت سخن میگوید.

آیههای دهم تا پانزدهم سوره
وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ ﴿10﴾
فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا ﴿11﴾
وَ يَصْلَى سَعِيرًا ﴿12﴾
إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿13﴾
إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ ﴿14﴾
بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا ﴿15﴾
تفسیر سوره انشقاق
در ادامه آیات قبلی (در مطلب «تفسیر سوره انشقاق-بخش دوم (لینک)» به آن پرداخته شد) که حول محور اصحاب الیمین یا همان اهل ایمانی که نامه عملشان به دست راست آنها داده میشود، در آیههای پیش رو خداوند از گناهکاران و نحوه گرفتن نامه عمل آنها سخن به میان میآورد. حق تعالی در آیه دهم تا دوازدهم بیان فرمود: و اما آنکه نامه عملش از پشت سر به او داده میشود، به زودی با فریادی (از حسرت)، نابودی خویش را خواهد و به آتش سوزان در خواهد آمد.
در این باره که نامه اعمال آنها به چه صورت از پشت سر آنها داده میشود و چگونگی جمع شدن این آیه با آیات دیگری که در آنها خداوند بیان فرموده که نامه عمل آنها به دست چپشان داده میشود، تفسیر کنندگان آیات الهی تفاسیر مختلفی را بیان کردند. برخی گفتند که دست راست آنها به گردن زنجیر میشود و نامه عمل را از پشت سر به دست چپ آنها میدهند که این خود نشان دهنده سرافکندگی است. بعضی بیان داشتند که هر دو دست را همچون اسیران به پشت میبندند و نامه عملشان در دست چپ آنها قرار داده میشود.
برخی دیگر بیان نمودند: بر اساس آیه 47 سوره نساء که در آن خداوند میفرماید: قبل از آنکه صورتهایی را محو نماییم و به پشت سر برگردانیم. این گروه از گناهکاران صورتهایشان به عقب بر گشته و میبایست نامه عملشان را خود بخوانند به همین جهت نامه عمل به دست چپ انها و از پشت سر داده میشود.
اما آنچه که مناسبتر است (مطابق با تفسیر نمونه) این است که بیان شود اصحاب الیمین با سرفرازی نامه عمل خویش را به دست راست گرفته و ندا میدهند: ای اهل محشر! بیایید و نامه اعمالمان را گرفته و بخوانید[2] ، ولی رمانی که گنهکاران نامه عمل خویش را به دست چپ میگیرند به دلیل ذلت و شرمساری دست خویش را به پشت سر میبرند تا کمتر این نامه دیده شود، اما خب این کار در آنجا سودی ندارد چرا که هیچ چیز پنهان نیست.
عبارت «یدعوا ثبورا» به این تعبیر اشاره دارد که عرب زمانیکه با یک حادثه خطرناک رو به رو میشود فریاد میزند: «وا ثبورا» به این معنا که ای وای هلاک گشتم.
اما این آه و ناله و فغان به جایی نخواهد رسید و به دنبال آن مجرمان به آتش دوزخ وارد میشوند.
در ادامه آیات این سوره مبارکه خداوند به بیان علت این فرجام پرداخته و میفرماید: او همیشه در بین خانواده خود (به ثروت، مال، مقام و یا کفر و گناه خود) خوشحال بود.

این سرور و شادمانی با غرور همراه است، غروری که غفلت از خدا را در پی دارد و نماد دلبسته بودن به دنیا و بی اعتنا شدن به معاد است.
در دین اسلام خوشحالی نکوهش نشده است و اهل ایمان به لطف خدای متعال شادمان و میبایست در معاشرت با دیگران گشاده رو باشند. آن شادمانی مذموم است که آدمی را از یاد خدا غافل میسازد و در شهوتها غرق میکند.
لذا در آیه بعدی خدا میفرماید: این بدان جهت است که او (انسان گنهکار) میپندارد هیچگاه بازنمیگردد (یعنی معاد و آخرتی در کار نیست).
در واقع منشاء اساسی بدبختی آن مجرم گمان باطل او بر نفی کردن آخرت و معاد است و همین گمان و باور موجب شده که او دچار غرور شده و شادمان باشد و از خدا دور گردد و مبتلا به شهوات شود تا جایی که دعوت پیامبران را به تمسخر بگیرد و آن هنگام که به نزد خانواده خود میآمد به سبب این استهزاء شادمان بود. این معنا و مفهوم در آیه 31 سوره مطففین و آیه 76 سوره قصص در داستان قارون نیز بیان شده است.
عبارت «لن یحور» که در معنی هیچگاه بازگشت نمیکند، از ماده حور بر وزن «غور» است و در معنای رفت و آمد میباشد. رفت و آمدی که میتواند در عمل باشد و یا تفکر و اندیشه. بدین سبب است که به گردش آب در حوض و استخر نیز گفته میشود و محور در حقیقت میلهای است که چرخ به دور آن میچرخد و محاوره به رد و بدل کردن سخن و بحث اطلاق میشود و حوار نیز به همین معنا میباشد و برخی اوقات در معنای داد و فریادی است که در زمان مباحثه بلند میشود.
واژه تحیر که همان سرگردانی است نیز به جهت رفت و آمد فکر و اندیشه در یک مسئله است.
برخی نیز ریشه این واژه را حبشی میدانند. از این عباس روایت شده که میگوید: من معنای این واژه را در قرآن نمیدانستم تا آنکه از فرد عرب بیابانی شنیدم که به دخترک خویش میگفت: حوری یعنی بازگرد[3]
به کارگیری تعبیر حواری برای نزدیکان عیسی مسیح (ع) یا نزدیکان و یاران هر شخص شاید به همین جهت باشد که آنها همواره در رفت و آمد به نزد او هستند.
برخی نیز آن را از ماده «حور» که در معنای شستن و سفید کردن است، دانستهاند زیرا که آنان دلهای مردم را از زنگار شرک و معصیت پاک مینمودند و حوریان را بدین جهت به این اسم گفتهاند که سفید پوست بوده یا سفیدی چشمانشان بسیار شفاف است. البته برخی اظهار داشتند که انتساب این نام به حوریان بهشتی برای این است که این موجودات به اندازهای زیبا هستند که چشم از دیدن آنها حیران میشود.
در هر صورت این کلمه در آیه مورد نظر در معنی بازگشت و معاد است. در ضمن این آیه نشان دهنده این است که ایمان نیاوردن به روز رستاخیز خود منشاء غفلت، غرور و آلوده شدن به معاصی مختلف است.
در ادامه سوره (آیه 15) و در جهت نفی کردن عقاید باطل گنهکاران خداوند میفرماید: آری، همانا پروردگارش نسبت به او بینا بود.
همانا خداوند تمامی اعمال آدمی را ثبت مینماید و در روز جزا که زمان حسابرسی است در نامه عمل او منعکس میسازد. این آیه همچون آیه 14 میتواند دلیلی بر موضوع معاد باشد به ویژه آنکه در هر دو آیه روی عنوان «رَب» که پروردگار است، تکیه شده است زیرا که سیر تکامل انسان به سمت حق تعالی هیچگاه نمیتواند با مرگ متوقف شود و حیات دنیوی کمتر از آن است که هدف چنین سیر و سلوکی باشد. همچنین بصیرت خداوند نسبت به اعمال انسان و ضبط آنها قطعا مقدمهای برای حسابرسی است والا بیهوده و عبث میبود.
منابع:
[1] برخی آن را با ادغام برخی از آیات متشکل از 24 یا 23 آیه دانستهاند
[2] آیه 19 سوره حاقه
[3] در تفسیر نمونه این روایت بیان شده است.
- تلاوت ترتیل سوره انشقاق – شهریار پرهیزگار