کدامیک از نشانه های ظهور محقق شده اند؟[1] گروهی با توجه به اوضاع نابسامان جهان، گسترش فقر و فحشا در کنار احساس نیاز به منجی این دوران را دوران آخر الزمان که در روایتها به آن اشاره شده است، میدانند. پس رخدادهایی که در این دوران به وقوع پیوستهاند را با نشانه های ظهور (غیر حتمی) تطبیق دادهاند و به این باور رسیدهاند که بسیاری از نشانه های غیر حتمی ظهور رخ دادهاند و تنها علائم حتمی ماندهاند. پس زمان ظهور نزدیک است.
در این باره نمیتوان به قطعیت سخن گفت. این امر که رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی بدون آنکه بررسی کارشناسانه شوند برچسب نشانه های ظهور بر آنها قرار داده شود، قابل پذیرش نیست چرا که در منابع اصلی، معتبر و قدیمی شیعه از علائم و نشانه های محدودی به عنوان نشانه های ظهور نام برده شده است و اکثریت نشانه هایی که به عنوان علائم رخ داده شده از آنها نام برده شده یا در منابع به آنها اشاره نشده است و یا خیلی کم به آنها پرداخته شده است.

این امر نشان دهنده این موضوع میباشد که اخباری که این گونه علائم و نشانهها را بیان کردهاند، چندان مورد اعتنای علما و اندیشمندان گذشته نبودهاند. علاوه بر این اسناد موجود برای برخی از نشانه های ظهور دارای اشکال هستند و نقل و روایت آنها در بعضی از کتب معتبر روایی و حدیثی نظیر بحار الانوار مبنایی بر تایید آنها نخواهد بود چرا که چنین روایتهایی با سند ضعیف و یا دارای اشکال، یا به جهت حفظ کردن اصل نقلها برای تدبر و تامل دیگران در آنها میباشد و یا برای این است که مشخص شود تمامی گروهها چه مخالف و چه موافق با اهل بیت (ع) در اصل ظهور امام مهدی (عج) با هم اتفاق نظر دارند. به عنوان مثال میتوان به این نمونه اشاره کرد که علامه مجلسی در جلد 52 بحارالانوار، صفحه 227 در ذیل یکی از روایتها نوشته است: این روایت که متنش تغییر یافته و دارای اشتباه است و سندش نیز به بدترین خلق خدای عز و جل یعنی عمر بن سعد ختم میشود را به این دلیل آوردهام که دانسته شود همه امام مهدی (عج) را قبول دارند.
همچنین این سوال (کدامیک از نشانه های ظهور محقق شدهاند) را زمانی میتوان پاسخ داد که امر تطبیق پذبرفته شده باشد. مقصود از تطبیق آن است که نشانه ای را با رخدادی خارجی منطبق گردد و بیان شود که این حادثه یا رخداد همان نشانه ظهور است که از آن در روایتها صحبت شده است در حالی که میبایست توجه داشت که اولا آدمی از لحاظ علم محدود است و به طور قطعی نمیداند که آیا واقعا آن رخداد، نشانه بیان شده است یا خیر. دوما برخی از علائم و نشانه های ظهور از سند معتبر و مورد پذیرشی برخوردار نیستند تا بتوان نشانه را پذیرفت و از وقوغ آن سخن به میان آورد.

آری اگر که قرائن و شواهدی به صورت قطعی وجود داشت آن گاه میتوان اقرار کرد که یکی از نشانه ها به وقوع پیوسته است و این امر کار سختی است. البته لازم است به این امر دقت کرد که شبیه بودن یک حادثه با یکی از علائم این احتمال را ایجاد خواهد کرد که شاید این رخداد همان نشانه ظهور است، پس حالت آماده بودن برای امر ظهور را در منظر ایجاد خواهد کرد.
[1] برگرفته از کتاب آفتاب مهر- جلد اول