حکمت 54 نهج البلاغه از دیگر کلمات قصار امیر مومنان علیه السلام است که حضرت در ضمن چهار عبارت کوتاه به زیباترین وجه به ارزش عقل، ادب و مشورت اشاره نموده و از بی ارزشی جهل سخن گفته است. ایشان عقل را ثروتی بی مثال، ادب را میراث و مشورت را پشتیبان گفته و هیچ فقری را همچون جهل ندانسته است.
حکمت 54 نهج البلاغه
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.
و امام (ع) فرمودند: هیچ غِنا و بی نیازی همچون عقل، هیچ فقری همچون جهل و نادانی، و هیچ میراثی همانند ادب و هیچ پشتیبانی نیز مشورت نیست.
شرح حکمت
حضرت در این حکمت عالی در چهار عبارت کوتاه به چهار مطلب مهم اشاره نموده است. ایشان فرمودند: هیچ غِنا و بی نیازی همچون عقل، هیچ فقری همچون جهل و نادانی، و هیچ میراثی همانند ادب و هیچ پشتیبانی نیز مشورت نیست.
در ارتباط با اهمیت عقل بیان این حقیقت کفایت میکند که اگر عقل و تدبر در امور باشد، همه چیز به دنبال آنها خواهد آمد. ثروت و دارایی را میتوان با عقل و تدبیر صاحب شد، شخصیت و جایگاه نیز زاییده عقل است و آسایش و آرامش دو گیتی نیز به کمک عقل حاصل میگردد. به بیان برخی از شارحان نهج البلاغه در قرآن کریم کلمات «عقل»، «علم» و مشتقات آنها 800 مرتبه ذکر شدهاند و این امر میتواند نشان دهنده اهمیت دادن فراوان به مسئله عقل در قرآن و دین مبین اسلام است[1].
در روایتهای نقل شده از ائمه اطهار علیهم السلام روایتها و احادیثی که مرتبط با عقل هستند نیز بسیار زیاد میباشند (در مطلب «عقل در احادیث» برخی از این احادیث به نگارش در آمدهاند). از رسول خدا (ص) روایت شده که به حضرت علی (ع) فرمودند: ای علی! عقل آن چیزی است که توسط آن جنت و خشنودی خدای رحمان به دست میآید. یا در جایی دیگر از ایشان روایت گردیده که میفرمایند: هیچ فقری سختتر از نادانی و جهل و هیچ دارایی نافعتر از عقل نیست. از امام علی (ع) در ارتباط با عقل نقل شده: بر عاقل است که بدیهای خویش در دین، اندیشه، اخلاق و ادب را یادداشت کند (به حساب خویش برسد) و به خاطر بسپارد و برای از میان برداشتنشان سعی نماید. و یا از امام صادق (ع) نقل گردیده که فرمودند: دوست هر کس عقل او میباشد و دشمن او نادانیاش است.
در مقابل «عقل»، «جهل» بدترین فقر و تنگدستی است چرا که آدم جاهل علاوه بر ثروت خویش، آبرویش را نیز از دست میدهد؛ در واقع دین و دنیای او هر دو تباه میگردند.
البته ناگفته نماند که مقصود از عقل همانطور که در روایات اسلامی بیان شده است، هوشی است که آدمی را به خدا و اطاعت از او نزدیک میگرداند و از هر آنچه که زشتی است دور مینماید. در روایتی آمده است که گروهی از یاران امام صادق علیه السلام از ایشان درباره عقل سوال کردند و ایشان در پاسخ فرمودند: عقل چیزی است که آدمی به کک آن خداوند را عبادت نماید و بهشت را به دست میآورد. راوی میگوید که آن گروه در ادامه سوال کردند: آیا معاویه عاقل است؟ و ایشان در جواب فرمودند: نوعی شیطنت شبیه عقل است و عقل نمیباشد[2].
و اما در ارتباط با ادب تنها کلامی از امیر مومنان علی (ع) کفایت میکند؛ آنجا که فرمودند: بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خویش به ارث میگذارند ادب است[3].
مقصود از ادب نیکو معاشرت کردن با مردم و فروتنی در مقابل خلق، آفریننده و برخوردی پسندیده با تمامی افراد است.
معنای اصلی کلمه «ادب» دعوت کردن است و بدان جهت که خُلق نیک و برخورد شایسته انسانها را به خوبیها دعوت مینماید، آن را ادب گفتهاند.
و در نهایت آنچه را که امام علی (ع) مرتبط با مشورت در حکمت 54 نهج البلاغه فرمودند و آن را بهترین حامی و پشتیبان به شمار آوردهاند، مطلبی است که به تعابیر مختلف دیگری در سایر سخنان حضرت وارد گردیده است. در واقع اسلام دین استبداد به رای نمیباشد؛ اسلام میگوید: خدای متعال تمامی علم، دانش و عقل را به یک نفر یا یگ گروه خاص عطا نکرده است بلکه در میان بندههای خویش تقسیم نموده است. پس اگر که شخصی قصد دارد به کمال علم، دانش و عقل نائل آید، میبایست از افکار دیگران استفاده نماید و چه بسا که مشورت، مانعی برای بروز بسیاری از خطاها خواهد بود. به ویژه این که شخصی که قصد کاری را دارد، آنچه را که به آن تمایل داشته و مطابق با میل او میباشد را بر غیر آن ارجح میداند و قادر نخواهد بود بی طرفانه به قضاوت بنشیند و همین امر ممکن است او را با مشکلات و اشتباهات گسترده رو به رو سازد. در این میان افرادی که از در محدوده کار او نیستند بهتر خواهند توانست در این باره قضاوت نموده و داوری کنند.
همانطور که در روایتهای متعدد آمده است لازم است در انتخاب طرف مشورت دقت شود. عاقل بودن، خداترسی، راستگو بودن، راز نگهداری، شجاع بودن و خیر خواهی از خصائلی است که برای طرف مشورت در احادیث ذکر شدهاند.
همچنین این موضوع صحت دارد که در آنان که معصوم نیستند احتمال اینکه خطا نمایند وجود دارد اما قطعا ضریب خطای دو نفر کمتر از یک نفر و ضریب خطای چند نفر کمتر از دو نفر خواهد بود.
- تلاوت آیه 190 آل عمران-عبدالله مطرود
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ
مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است.
منابع:
[1] فى ظلال نهج البلاغه، ج 4، ص 249.
[2] اصول کافى، ج 1، ص 11