تفسیر سوره بروج-بخش پنجم

سوره مبارکه بروج

سوره بروج، یا البروج سوره هشتاد و پنجم قرآن کریم بر اساس ترتیب کنونی سوره‌ها است که در سال‌های ابتدایی بعثت و در شهر مکه بر رسول اکرم (ص) نازل شده است. این سوره که بیست و هفتمین سوره فرو فرستاده شده از سوی خدا می‌باشد متشکل از 22 آیه کوتاه است و خداوند عز و جل در آن با ذکر مثال‌هایی از ناکام ماندن دشمنان دین و عذابی که برای آنان وجود دارد سخن گفته است.

سوره مبارکه بروج
سوره مبارکه بروج

آیات 17 تا 22

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ ﴿١٧﴾ فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ ﴿١٨﴾ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ ﴿١٩﴾ وَاللَّـهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِيطٌ ﴿٢٠﴾ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ ﴿٢١﴾ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ﴿٢٢﴾

تفسیر سوره بروج | آیه‌های 17 تا 22

در آیه‌های اول تا شانزدهم سوره مبارکه بروج که در مطالب قبلی به تفسیر آن‌ها پرداخته شد[1]، خداوند متعال به قدرت مطلقه خویش و حاکمیت بلا منازع اشاره کرده و کافران را به شکنجه و عذاب هشدار داده است. حال برای آن‌که مشخص شود که این هشدارها عملی بوده و تنها حرف و شعار نیست در آیه‌های مورد بحث خداوند رسول خدا (ص) را مخاطب ساخته و می‌فرماید: آیا داستان سپاهیان به تو رسید.

سپاهیانی که با تمامی قوا در مقابل انبیاء الهی صف آرایی نموده و مبارزه کردند به این گمان که قادر هستند در برابر قدرت لایزال الهی قد علم کنند.

در ادامه از دو نمونه آشکار سخن به میان آورده و می‌فرماید: همان سپاهیان فرعون و قوم ثمود. همان‌ها که برخی شرق و غرب دنیا را تحت تسلط خود داشته و برخی از آن‌ها دل کوه‌ها را شکافته و سنگ‌های بزرگ را کنده و جا به جا می‌کنند و کاخ‌هایی بزرگ برای خود ساخته‌اند.

اما حق تعالی گروه نخست (فرعونیان) را با آب و گروه دوم (قوم ثمود) را با باد که هر دو آن‌های برای حیات آدمی لازم و حیاتی هستند و از لطیف‌ترین خلایق به شمار می‌روند، نابود ساخت. امواج رود نیل فرعونیان را در کام خود کشید و باد سرد اما کوبنده قوم ثمود را همانند پَر کاه از میان برداشت و پس از مدتی جسم بی جان آن‌ها را بر زمین افکند.

اشاره به این سپاهیان بدین سبب است که مشرکان عرب بدانند که نخواهند توانست کاری انجام دهند؛ در جایی که خداوند این چنین از لشکریان عظیم انتقام گرفت آنان که ضعیف‌تر هستند که احوالشان مشخص است، هر چند که ضعیف و قوی در مقابل الله تعالی یکسانند.

و اما انتخاب دو قوم فرعون و ثمود از بین تمام اقوام پیشین به عنوان دو نمونه از اقوام سرکش به این جهت است که هر دو در زمان خویش در نهایت قدرت بودند که یکی به گذشته‌های بسیار دور (ثمود) مربوط بود و دیگری به گذشته‌ای نزدیک‌تر که احتمال است اقوام عرب از تاریخ آن مطلع بوده‌اند.

خداوند در آیه بعدی می‌فرماید: بلکه آنان که کافر گشتند همواره گرفتار انکار حق هستند.

آنگونه نیست که نشانه‌های حق بر شخصی آشکار نباشد، عناد و لجبازی اجازه نمی‌دهد که برخی مسیر را پیدا کرده و در راه حق بگذارند.

استفاده از تعبیر «بل» که اصلاحا برای اضراب که عدول کردن از چیزی به چیزی دیگر است، گویی به این موضوع اشاره دارد که این گروه مشرک از دو قومی که به عنوان مثال از آن‌ها صحبت شد نیز بدتر و لجبازتر می‌باشند؛ آن‌ها به طور دائم در صدد انکار قرآن کریم هستند و در این راه از هر وسیله‌ای کمک می‌گیرند.

اما آنان لازم است بدانند که: خدای متعال از هر سو بر آنان محیط است (یعنی احاطه دارد)[2]. اگر که خداوند به آنان مهلت دهد به جهت ناتوانی نیست و اگر که به سرعت مجازاتشان نمی‌کند بدان سبب نیست که از دایره قدرت او خارج هستند.

آیه 20 سوره بروج
آیه 20 سوره بروج

استفاده از تعبیر «ورائهم» در آیه بیستم به در قبضه قدرت الهی بودن و احاطه خدا از هر سو که موجب عدم امکان فرار از چنگال عدالت پروردگار می‌شود، اشاره دارد.

البته این احتمال نیز وارد است که مقصود احاطه علمی خدای متعال به اعمال آنان در جمیع جهات است به صورتی که هیچ گفتار، کردار و نیتی از او پنهان نمی‌ماند.

حق تعالی در آیه 21 و 22 می‌فرماید: آری، آن قرآنی است که ارجمند و بالا مقام است (21) که در لوحی محفوظ می‌باشد (22)

این آیات نشان دهنده این است که تلاش و اصرار آن‌ها در انکار نمودن قرآن و منسوب کردن آن به سحر، کهانت و شعر بی فایده است و دست افراد نا اهل، شیاطین و کاهنان هیچ گاه به آن نمی‌رسد و از هر نوع تغییر، زیاد کردن و یا نقصان مصون است.

پس (ای پیامبر (ص)) اگر که به تو نسبت‌های ناروا دادند؛ تو را شاعر، ساحر و دیوانه خواندند، غم به دل راه مده چرا که پناه و تکیه‌گاه تو محکم است؛ مسیر تو روشن و پشتیبانت قادر بی بدیل است.

واژه «مجید» از ماده مجد است و در معنای وسعت شرافت و جلال است و این معنا درباره قرآن کریم صادق است زیرا که محتوای آن گسترده و عظیم است و معنای آن بلند و پُر محتوا هم در حوزه معارف و باورها و هم اخلاق و مواعظ و هم در زمینه احکام و سنت‌ها.

کلمه «لوح» به فتح حرف لام در معنای صفحه گسترده‌ای است که چیزی در آن می‌نویسند و کلمه «لوح» به ضم حرف لام در معنای عطش و همچنین هوایی است که میان آسمان و زمین وجود دارد. فعلی که از اولی مشتق می‌گردد در معنی آشکار شدن و درخشیدن است.

در هر صورت اینجا مقصود صفحه‌ای است که قرآن مجید بر آن ثبت گردیده است اما نه صفحه‌ای همچون صفحات و الواح متداول در میان انسان‌ها. بلکه بر اساس تفسیری که از ابن عباس آمده؛ طول لوح به اندازه فاصله زمین تا آسمان و عرض آن از مغرب تا مشرق است.

و در این‌جا است که به نظر می‌رسد لوح محفوظ همان صفحه علم الهی است که شرق و غرب عالم را فرا گرفته و از هر نوع تغییر و تحریف محفوظ است.

آری، قرآن کریم از علم نامتناهی الهی سرچشمه گرفته است و زاییده فکر بشر نیست و محتوای آن گواه بر این مدعی است.

لازم به ذکر است که تعبیر به لوح محفوظ تنها در این سوره مبارکه آمده و احتمال است که این تعبیر همان «کتاب مبین» یا «ام الکتاب» باشد که در سوره‌های رعد (آیه 39) و سوره انعام (آیه 59) آمده‌اند.

  • تلاوت سوره بروج-عامر الکاظمی

دانلود

منابع

[1] آخرین مطلب منتشر شده، مطلبی با عنوان «تفسیر سوره بروج- بخش چهارم» است. نا گفته نماند که تفسیر بیان شده برگرفته از تفسیر نمونه است.

[2] آیه 20 سوره بروج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *