مناظره جالب پیرزنی با عالم سنی مذهب

داستان دینی- مناظره جالب پیرزنی با عالم سنی مذهب

در این مطلب داستان مناظره جالب پیرزنی با عالم سنی مذهب را برای بهره مندی شما دوستان به نگارش در آوردیم.

در روزی از روزها سبط بن جوزی از علمای اهل سنت همچون همیشه در مسجدی به موعظه مردم و ارشاد ان‌ها می‌پرداخت. او این بار سخنی را که حضرت علی علیه السلام و دیگر امامان همواره می‌گفتند و آن این بود: «پیش از آن‌که من را از دست دهید هر آن‌چه را که می‌خواهید بپرسید» را به زبان آورد. از آن‌جا که در پای منبر او مسلمانان دو مذهب حضور داشتند. ناگهان یکی از افراد حاضر که بانویی مسن بود چنین سوال کرد: به من خبر ده که آیا این حدیث درست می‌باشد که نقل گردیده زمانی که جمعی از مسلمانان عثان را به قتل رساندند، جنازه او (سه روز) بر زمین ماند و هیج کس برای برداشتن پیکر و به خاک سپردن آن نرفت؟

سبط پاسخ داد: آری درست است.

آن بانو در ادامه گفت: آیا این حدیث نیز صحیح است که آن هنگام که سلمان در سرزمین مدائن درگشت حضرت علی (ع) از مدینه یا (کوفه) به آن‌جا رفت و بر جنازه او نماز خواند و به احترامش در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد و نگذاشت که پیکر او بر زمین بماند و پس از آن بازگشت؟

سبط بن جوزی این حدیث را نیز تائید کرد.

پیرزن ادامه داد: پس به چه دلیل علی (ع) در زمان مرگ عثمان با آن‌که در شهر مدینه بودند، به کنار پیکر عثمان نرفت و او را خاک نکرد؟ در این صورت یا حضرت علی (ع) خطاکار است که در به خاک سپردن جنازه عثمان اهمال نموده است و یا عثمان مومن نبوده که علی (ع) خود را از به خاک سپردن او معاف کرده است.

داستان دینی- مناظره جالب پیرزنی با عالم سنی مذهب
داستان دینی- مناظره جالب پیرزنی با عالم سنی مذهب

سبط بن جوی در پاسخ باز ماند. او هر دو را (عثمان و علی (ع)) را خلیفه بر حق می‌دانست و این عقیده‌اش بود؛ پس گفت: ای زن! اگر که با اجازه همسر خویش از خانه خارج شده‌ای و در مقابل افراد نامحرم این چنین با من به بحث نشسته‌ای که لعنت خداوند بر شوهر تو باد و اما اگر که بدون رخصت و اجازه همسر خویش بدین جا آمده‌ای خداوند تو را لعنت نماید. آن زن که زیرک بود هوشمندانه عمل کرد و بدون درنگ عرض کرد: آیا عایشه همسر رسول خدا (ص) که به جنگ با علی علیه السلام آمد و جنگ جمل را به راه انداخت با اجازه شوهر خویش بیرون آمده و یا بدون اجازه او؟!

سبط بن جوزی با شنیدن این سخنان وا ماند چرا که اگر بیان می‌کرد او بدون اجازه شوهر خود بیرون آمده عایشه را خطاکار می‌خواند و اگر که می‌گفت با اجازه همسرش بیرون آمده به پیامبر خدا ایراد گرفته است و هر دوی این جواب‌ها با عقاید و باورش همخوانی نداشتند. پس درمانده شد، از بالای منبر به پایین آمد و راه منزل را در پیش گرفت[1].

منبع:

[1] برگرفته از مطلب «مناظره سبط جوزی با زن شیعی» در سایت ویکی فقه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *