شبهات محرم یکی دوتا نیست. گاه میگویند، به جای نذر خوراکی به بیماران کمک شود، گاه میگویند به جای پاسداشت اعراب، به تاریخ خودمان توجه شود. گاه میگویند اسلام و تشیع دین گریه است و با شادی مخالف است و مصداقش محرم است و گاه میگویند دعوا فامیلی است و سر قدرت … این ها تنها برخی از دهها شبهه وارد شده به عزاداری برای ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان و در واقع شبهات وارد شده به این بخش مهم از عقاید شیعه اهل بیت برای ایجاد رخنه در آنها و دون و بی ارزش نشان دادن آنها است که لازمهی ممانعت از این امور تبیین درست و پاسخی صحیح و مستدل به آنها است تا نقشه دشمنان دین و مذهب نقش بر آب گردند. از این رو بر آن شدیم تا در سلسله مطالبی به برخی از شبهات محرم بپردازیم.
یکی از شبهات وارد شده این است که میان امام حسین (ع) و یزید بن معاویه نسبت فامیلی است و دعوا و جنگ هر دو در 14 قرن پیش بر سر قدرت بوده است. پس عزاداری و بر سر و سینه زدن کار بیهودهای است چرا که خود عربها به این موضوع اهمیت زیادی ندادهاند. این شبهه از سه بخش تشکیل شده است که هر بخش را به صورت مجزا پاسخ خواهیم داد.
رابطه فامیلی میان امام حسین (ع) و یزید بن معاویه از شبهات محرم
در ارتباط با رابطه فامیلی حضرت با یزید ابتدا شجره مختصری بیان خواهد شد.
امام حسین، امام علی، محمد (ص) و ابوطالب، عبدالمطلب، هاشم، عبدمناف
یزید، معاویه، ابو سفیان (صخر)، حرب، امیه، عبدالشمس، عبدمناف
همانطور که مشاهده میشود امام حسین علیه السلام و یزید بن معاویه لعنت الله علیه تا چندین و چند نسل قبل رابطه خویشاوندی نداشتهاند و در واقع جد مشترک هر دو عبدمناف است و عبدالمطلب جزو اجداد ابوسفیان نیست و در شجره او قرار نمیگیرد.
علاوه بر این نقل دیگری نیز وجود دارد و آن این است که جد یزید و ابوسفیان یعنی امیه در کل پسر عبدالشمس و نوه عبدمناف نبوده است و در واقع غلامی رومی عبدالشمس است که او را پس از مدتی آزاد و پس از آن به فرزند خواندگی قبول کرده است.
در هر صورت و با دو احتمالی که بیان شد رابطه خونی و خویشاوندی محکم و عموزادگی میان امام و یزید وجود ندارد که قیام امام حسین (ع) به این ارتباط فامیلی و گرفتن قدرت و مقام مرتبط باشد.
جنگ و نبرد بر سر قدرت
پس از اظهار به فامیل بودن امام علیه السلام و یزید بن معاویه گفته شد که واقعه کربلا و قیام امام بر سر قدرت بوده است. در پاسخ به این بخش باید گفت که اگر هدف امام قدرت بود آیا ایشان قادر نبودند سپاهی چند هزار نفره را با خود همراه کنند و به جنگ با یزید بروند؟ حضرت تنها اهل و خانواده و یاران خود را همراه خویش کرد چرا که دلایل و علل قیامشان موارد دیگری بودند از جمله:
- دعوت مردم کوفه برای بیعت با ایشان. حضرت اباعبدا… به عنوان امام بر حق و در راستای اتمام حجت با مردم کوفه میبایست دعوتشان را میپذیرفت.
- بیعت خواهی یزید از امام حسین علیه السلام. یزید فردی فاسد بود و در اسلوب و رفتار با پدرش معاویه تفاوت داشت. امام به هیچ وجه نمیتوانست با یزید بیعت کند.
- جامعه اسلامی به جهت سیاستهای یزید به سوی فساد و تباهی میرفت و از اسلام دور میشد. از این رو اصلاح این جامعه بر امام امری الزامی بود. به همین جهت حضرت قیام نمودند.
علاوه بر ادعا بر قیام به جهت قدرت که با بیان عللی مختصر رد شد، در جایی دیگر علت قیام و نبرد را عشق یزید به زنی به نام «ارینب» و مانع شدن امام از رسیدن او به آن عشق بیان شده است و شعله کینه این ماجرا تلقی گردیده که این امر بعید میآید.
اهمیت ندادن عربها به این موضوع
و در آخر به بخش سوم شبهه خواهیم پرداخت. چه کسی گفته است عربها به موضوع محرم و عاشورای امام حسین بی اهمیت هستند؟ میلیونها نفر در اقصی نقاط جهان در سوگ امام حسین (ع) به عزاداری میپردازند آیا همهی آنها ایرانی هستند؟ مسلمانان کشورهای عربی، یا آنان که به زبانهای دیگر تلکم میکنند از تازه مسلمانی که مذهب شیعه را انتخاب کرده است گرفته تا مسلمان شیعه مذهب در یک کشور اروپایی، آمریکایی و یا آفریقایی، جمعیتی کمتر از مسلمانان را دارند؟ قطعا جواب نه خواهد بود. پس پرداختن به این موضوع تنها به قصد ایجاد حس نژادپرستی که احساسی غیر انسانی است و برتر بینی خود نسبت به دیگر افراد میباشد. حال آنکه در سوگ امام حسین علیه السلام نه تنها مسلمان و شیعه میگرید بلکه دل هر انسان آزادهای به درد میآید.