در این نوشتار و در ادامه مطلب پیشین با عنوان «تفسیر سوره طارق- بخش اول» به تفسیر آیاتی دیگر از این سوره پر محتوا خواهیم پرداخت. سورهای که نام آن برگرفته از آیه نخست است و متشکل از17 آیه کوتاه میباشد. سوره طارق مکی است و سی و ششمین سورهای است که بر رسول اکرم (ص) در جهت انتقال مفاهیم درست به انسانها نازل شده است. در این سوره خداوند متعال به اثبات معاد پرداخته است و در ادامه، مهم بودن قرآن این کتاب زندگانی را گوشزد نموده است.
آیههای 4 تا 7
إِن كُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ ﴿٤﴾ فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿٥﴾ خُلِقَ مِن مَّاءٍ دَافِقٍ ﴿٦﴾ يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿٧﴾

تفسیر آیههای 4 تا 7 سوره مبارکه طارق
در آیه های نخست خداوند سوگندهایی خورده است. اما این سوگندها برای چیست؟ در آیه چهارم سوره طارق خداوند میفرماید: قطعا هر که مراقب و محافظی دارد. این مراقب یا محافظ اعمال شخص را ثبت و ضیط نموده و برای حساب و جزای آخرت آنها را نگاه میدارد.
در آیههای 10 تا 12 سوره انفطار آمده است: و بر شما مراقبانی قرار داده شده، نویسنده و کریم که همواره اعمالتان را مینویسند و به آنچه که انجام میدهید آگاه هستند.
بدین صورت آدمی هیچ گاه تنها نیست و هر که باشد و در هر جا که باشد تحت مراقبت ملائکه و ماموران الهی خواهد بود. توجه کردن به این مطلب در اصلاح و تربیت آدمی بسیار تاثیر گذار میباشد.
البته باید توجه داشت که در این آیه مشخص نشده که حافظ چه کسی میباشد و یا چه اموری را او حفظ میکند اما آیههای دیگری در قرآن کریم است که گواهی میدهند حافظان فرشتگان هستند و آنچه که حفظ میکنند اعمال انسانها از طاعات و گناهان است.
این گمان نیز وجود دارد که مقصود حفظ آدمی از رخدادها و مهلکهها است که به راستی اگر که حفظ و مراقبت پروردگار نبود اکثر انسانها به مرگی غیر از مرگ طبیعی از دنیا میرفتند زیرا میزان حوادث و رخدادها به قدری زیاد است که احدی از آنها جان سالم به در نخواهد برد به ویژه کودکان در سنین کم.
و یا مقصود مراقبت از آدمی در برابر وسوسههای شیطان است. در حقیقت اگر که مراقبت خداوند و ماموران الهی نبود وسوسههای شیاطین از جن و انس آنقدر زیاد میباشند که نمیتوان از آنها در امان بود.
اما با دقت در آیههای بعدی سوره که سخن از معاد است تفسیر نخست مناسبتر میباشد، اگر چه جمع میان سه تفسیر نیز امکان پذیر بوده و بعید به نظر نمیآید.
اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که میان سوگندهای ابتدایی سوره و مراقبت ملائکه و ماموران الهی رابطه زندهای وجود دارد زیرا آسمان رفیع و ستارههایی که مسیرهای منظم خویش را پیوسته میپیمایند دلیلی واضح بر وجود نظم و حساب در این عالم بزرگ هستند. پس چگونه امکان دارد اعمال انسان بی حساب و کتاب باشد و ناظری وجود نداشته باشد؟!
خدای متعال در ادامه به عنوان یک استدلال بر موضوع معاد در مقابل افرادی که آن را غیر ممکن میدانند، میفرماید: آدمی لازم است نگاه کند که ا چه چیزی خلق شده است.
و به این صورت قرآن دست تمام آدمیان را گرفته و به آفرینش نخستین باز میگرداند و با یک جمله استفهامی از آنان میپرسد آفرینش شما از چه بوده است و بدون آنکه برای پاسخشان منتظر بماند پاسخ را که واضح و مبرهن است داده و میفرماید: او از یک آب جهنده خلق شده است و این توصیفی برای نطفه مرد است که در منی شناور بوده و در زمان خروج جهش دارد. سپس در توصیف دیگر از این آب اضافه میکند: ییرون میآید از میان صلب و ترائب.

کلمه صلب به معنای پشت است و اما ترائب که جمع تربیه میباشد طبق آنچه که در میان عالمان مشهور است، استخوانهای بالای سینه است، آنجا که گردنبند بر روی آن قرار خواهد گرفت. البته معانی دیگری نیز برای آن بیان شده است نظیر اینکه ترائب بخش پیش روی آدمی است، یا ترائب، دستها چشمها و پاها میباشند، به مجموعه استخوانهای سینه نیز اطلاق میگردد و در معنی دندههای چپ و راست نیز آمده است.
به هر شکل در اینکه مقصود از این دو کلمه در آیه مبارکه چیست در میان مفسران قرآن اختلاف است. از جمله تفاسیر موجود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- صلب به مردان اشاره دارد و ترائب زنان هستند، چرا که مردان نماد صلابت و زنان مظهری از لطافت میباشند. پس آیه اشاره به ترکیب نطفه آدمی از زن و مرد است.
- صلب پشت مرد و ترائب بخش پیشین مرد است (سینه و قسمتهای جلو). پس مقصود نطفه مرد است که از بخشهای درون شکم که در میان پشت و بخش جلوی او قرار دارد، بیرون میآید.
- مقصود بیرون آمدن جنین از رحم مادر است که بین پشت و بخشهای جلوی او قرار دارد
- برخی بیان کردند که این آیه به یک نکته علمی که دقیق نیز میباشد اشاره دارد. اکتشافات علمی اخیر به این نکته دست پیدا کرده است که نطفه از بیضه مرد و تخمدان زن گرفته میشود و مطالعات جنین شناسی نشان داده است که این دو در ابتدای امر که در حال شکل گیری هستند، در کنار کلیهها قرار دارند و تقریبا در برابر وسط ستون فقرات در میان صلب که پشت است و ترائب که پایینترین دندهها میباشند، سپس و با گذشت زمان و رشد دو عضو به سمت پایین حرکت کرده و در محل فعلی خود قرار میگیرند و از آنجا که خلقت انسان از ترکیب نطفه زن و مرد است. قرآن چنین تعبیری را استفاده کرده است. تعبیری که در زمان بعثت برای کسی شناخته شده نبود و امروزه انسانها به آن دست یافتهاند. البته این تفسیر اشکال مهمی دارد و آن این است که در قرآن آمده آب جهنده از میان آن دو خارج میشود، بدبن معنا که در هنگام خروج آب از میان این دو عبور میکند در حالی که بر اساس این تفسیر در حال خروج آب نطفه جنین نیست بلکه دستگاه نطفه ساز در میان آن دو قرار داشته است. همچنین تفسیر ترائب به پایینترین دندهها نیز مورد بحث است.
- مقصود این است که منی از تمامی اجزای بدن گرفته شده است و به همین سبب در هنگام بیرون آمدن توامان با هیجان کلی بدن و پس از آن به همراه سستی است. پس دو واژه مورد بحث به تمام بخش پشت و جلوی انسان اشاره دارند.
- برخی نیز گفتهاند: از عوامل عمده پیدایش منی، نخاع شوکی است که در پشت مرد و سپسقلب و کبد است که یکی در زیر استخوانهای سینه و دیگری در بین این دو قرار دارد و همین موجب شده که تعبیر میان صلب و ترائب برای آن انتخاب شود. اما پیش از هر چیزی میبایست به این نکته توجه کرد که در آیات مورد بحث تنها سخن از نطفه مرد است چرا که تعبیر به آب جهنده تنها برای نطفه مرد صدق میکند.
به همین جهت شرکت دادن زن در این موضوع مناسب نمیآیدبلکه تعبیر مناسب آن تعبیری است که بیان شد. قرآن به یکی از دو جزء مهم نطفه که نطفه مرد میباشد، اشاره نموده است و و دو واژه به پشت و پیش روی آدمی اشاره دارند.
سوره طارق-معتز آقایی